توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

باب (27): در مورد احكام ابطال(باطل كردن) سحر

 

باب (27): در مورد احكام ابطال(باطل كردن) سحر([1])

از جابر  رضی الله عنه  روايت است كه از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  در مورد ابطال سحر با سحر، پرسيدند: فرمود: ‌«هِي مِن عَمَل الشِّيطان». (احمد با سند جيد و ابوداود).

«يعني اين كار از اعمال شيطان است».

و از امام احمد، در اين مورد پرسيدند: گفت: ابن مسعود اينگونه كارها را مكروه و ناپسند مي‌دانست([2]).

و در بخاري از قتاده نقل است كه از ابن مسيب پرسيد: مردي جادو شده و از همبستري با همسرش بازداشته شده است،‌‌ آيا جايز خواهد بود كه سحرش باطل كرده شود، گفت:‌ اشكالي ندارد زيرا هدف از ممنوعيت اينست كه جامعه اصلاح بشود و چيزي كه براي نفع رساندن باشد،‌ ممنوع نيست([3]).

و از حسن بصري روايت است كه فرمود: ابطال سحر بوسيله‌ي سحر كار ساحران است. ابن قيم  رحمه الله  مي‌گويد:‌ «نشره» يعني ابطال سحر و آن بر دو نوع مي‌باشد:

1ـ ابطال بوسيله‌ي سحر و اين نوع از عمل شيطان است و سخن حسن بصري، به همين نوع حمل مي‌شود. زيرا در اينصورت، باطل كننده و بيمار، به جنها و شياطين روي مي‌آورند و آنها را خشنود مي‌سازند تا سحر را باطل بكنند.

2ـ اما ابطال سحر بوسيله‌ي خواندن و دم كردن و استفاده از داروها و دعاهاي مباح، اشكالي ندارد و جايز مي‌باشد([4]).

خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:

1ـ نهي از ابطال سحر، بوسيله‌ي سحر.

2ـ فرق ميان ابطال مشروع سحر و ابطال نامشروع.




[1]- در مورد ابطال سحر و اينكه آيا ساير راه‌هاي ابطال سحر ممنوع مي‌باشند يا اينكه برخي از آنها مشروع است؟

«النشره» يعني بهبود يافتن مسحور. و آن بر دو نوع است:

1ـ ابطال سحر بوسيله‌ي قرآن و دعاهاي ثابت از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم ‌. و يا اگر عضوي دچار آسيب شده بود، معالجه با ادويه جات طبي صورت بگيرد، اين موارد جايز و مشروع مي‌باشند.

2ـ ابطال سحر بوسيله‌ي سحر: و اين حرام و ناجايز است. بخاطر اينكه ساحر دوم نيز مرتكب همان گناهان كبيره از قبيل شرك به خدا و استخدام جن و استمداد از آن مي‌شود. بخاطر همين است كه حسن بصري فرمود: ابطال سحر بوسيله‌ي سحر كار ساحر است.

[2]- البته بايد بخاطر داشت كه كاربرد كلمه‌ي «نشره» در ميان اعراب، فقط براي ابطال سحر بوسيله‌ي سحر بود. از اينرو وقتي از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  در مورد آن پرسيدند: فرمود: «هي من عمل الشيطان» يعني اين كار از اعمال شيطان بحساب مي‌آيد. ابن مسعود  رضی الله عنه  ابطال سحر را بوسيله‌ي تعويذي كه با الفاظ قرآن بود نيز نمي‌پسنديد. البته خواندن و دميدن به اين منظور را نه امام احمد مكروه مي‌پنداشت و نه ابن مسعود، زيرا از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  ثابت است كه چنين مي‌كرده و به آن اجازه داده‌است.

[3]- اما اينكه در بخاري به نقل از قتاده آمده كه از ابن مسيب در اين مورد، پرسيدند، گفت: «اشكالي ندارد» اين سخن نبايد به جواز ابطال سحر بوسيله‌ي سحر حمل شود، زيرا ابن مسيب بالاتر از آن است كه سحر را جايز بداند. بلكه هدف ايشان ابطال سحر بوسيله‌ي قرآن و دعاهاي مسنونه و دواهاي طبي است.

[4]- خلاصه‌ي مطلب اينكه ابطال سحر بوسيله‌ي سحر نيز شرك به خدا است و نبايد به بهانه‌ي اينكه ضرورت ايجاب مي‌كند، مرتكب آن شد و فقط ابطال سحر با قرآن و دعاهاي ثابت از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  جايز خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...