باب (28): در مورد فال بد زدن([1]).
خداوند ميفرمايد: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ [الاعراف: 131].
«آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست; ولى بيشتر آنها نمىدانند»([2]).
همچنين ميفرمايد: ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ أَئِن ذُكِّرۡتُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ١٩﴾ [يس: 19]. «(رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بينديشيد، بلكه شما گروهى اسرافكاريد».
و از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «لاعَدوى، ولا طِيره ولا هامة ولا صفر» (بخاري ومسلم) وزاد مسلم: «ولا نوء ولا غول».
«واگير دار بودن بيماري، و فال بدن زدن بوسيلهي پرندگان و منحوس و شوم پنداشتن برخي حشرات و ماه صفر را هيچكدام حقيقت ندارد. و در روايت مسلم اضافه بر موارد فوق آمده است كه ستارهي اقبال و وجود غول نيز واقعيت ندارد»([3]).
از انس روايت شده كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا عَدوى ولا طيرة ويعجبني الفأل قالوا: وما الفأل؟ قال: «الكلمة الطّيبة». (بخاري و مسلم).
«واگيردار بودن بيماري و فال بد، حقيقت ندارد. البته فال نيك را ميپسندم. گفتند: فال نيك چيست؟ فرمود: سخن نيك»([4]).
و ابوداود بسند صحيح از عقبه بن عامر، روايت كرده است كه از رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، در مورد فال پرسيدند: فرمود: بهترين نوع آن، فال نيك است. و افزود كه فال نبايد مسلمان را از كاري كه اراده كرده باز بدارد. اگر شما با چيزي مواجه شديد كه برايتان ناپسند بود. اين دعا را بخوانيد: «اللَّهم لا يأتي بالحسنات إلا أنتَ ولا يَدفَعُ السِّيئات إلا أنتَ ولا حول ولا قُوَّه إلا بك». «بار الها! حسنات را فقط تو ميآوري و از بديها فقط تو نجات ميدهي و هيچ حول و قوهاي جز از جانب تو وجود ندارد»([5]).
همچنين ابوداود، اين حديث مرفوع ابن مسعود رضی الله عنه را نقل كردهاست. كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «الطِّيرة شِركٌ، الطِّيرة شركٌ وما مِنّا إلا… ولكنَّ الله يُذهبُه بالتّوكّل». (صححه الترمذي وجعل آخره من قول ابن مسعود).
يعني: «فال بد زدن شرك است. و اينرا دوبار تكرار كرد. سپس افزود هيچ كس از ما چنين نيست كه گاهي در دلش گماني نگذرد ولي خداوند، اينطور چيزها را با توكل بر او، از بين ميبرد»([6]).
در مسند احمد اين حديث ابن عمر ذكر شده است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَن رَدَّته الطِّيرة عن حاجته فقد أشرك» قالوا: فما كفَّارة ذلك؟ قال: أن تقول: اللَّهم لا خير إلا خِيرك ولا طير إلا طيرُك ولا إله غيرُك».
«هر كسي كه فال بد او را از ادامهي كارش باز بدارد، او شرك ورزيده است. گفتند: كفارهي اين گناه چيست؟ فرمود: بگو: بارالها! خيري بجز خير تو، و فالي بجز فال تو، و خدائي جز تو وجود ندارد».
و همچنين احمد از حديث فضل بن عباس روايت كردهاست: «إنما الطيرة ما أمضاك, أو ردّك»([7]).
خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:
1ـ توضيح آيات: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ﴾ و ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ﴾.
2ـ نفي واگيردار بودن بيماري بدون اذن الله.
3ـ نفي فال بد.
4ـ نفي نحوست حشرات.
5ـ نفي نحوست و شومي ماه صفر.
6ـ استحباب فال نيك از سخن نيك.
7ـ توضيح فال نيك.
8ـ وقوع و احساس فال بد در دل اشكالي ندارد و توكل بر خدا آنرا از بين خواهد برد.
9ـ چه دعائي بخواند كسيكه از فال بد متاثر شده است.
10ـ تصريح اين مطلب كه فال بد شرك است.
11ـ تفسير فال ممنوعه.
[1]- «تطير» يعني فال نيك و يا بدگرفتن از حركات پرندگان زيرا كه اين كار منافي با توحيد بوده و شرك است. يا اصلاً پرندهاي در كار نباشد بلكه از بعضي حوادث و حركات، استدلال بكند كه فلان كارم در آينده موفقيت آميز و يا خلاف آن خواهد بود.
[2]- و معني اين فرمودهي الله كه ميفرمايد: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ﴾ اينست كه سبب نحوست و شري كه دامنگير آنان شده يا سبب خيري كه بدست آوردهاند همان تقدير و قضاي الله بوده، نه چيزي ديگر.
تَطَيُّر يكي از صفات مشركين و دشمنان رسول الله صل الله علیه و آله و سلم بوده. از اينرو عملي زشت و قبيح است. پيروان راستين پيامبران، هر خير و شر را از جانب خدا و بر حسب قضا و قدر، و گاهي هم آنرا نتيجه اعمال نيك و بد خود ميدانند. چنانكه خداوند ميفرمايد: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ﴾ و ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ﴾ يعني در حقيقت علت وقوع حوادث تلخ و يا اتفاقات خوب براي شما، رفتارخودتان است. و با اعمال بد و دشمني با پيامبران و تكذيب آنان زمينهي حوادث تلخ را براي خود مهيا ميسازيد.
[3]- اما اينكه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا عدوى» يعني بيماري بنفسه و بدون ارادهي الله، واگيردار نميشود. زيرا اهل جاهليت معتقد بودند كه بيماري بذاته واگيردار است و به ديگران منتقل ميشود. رسول الله صل الله علیه و آله و سلم با اين فرمايش خود، ابطال چنين عقيدهاي را اعلام فرمود.
[4]- «ولا طيرة» همچنين فال و بدشگوني، اعتباري ندارد. و وهم و خيالي بيش نيست.
«ويعجبني الفأل» يعني فال نيك، كه برگرفته از سخن نيك باشد، مورد پسند من است. زيرا فال نيك زدن بيانگر گمان نيك بر خدا، و فال بد، بيانگر گمان بد، بر خدا ميباشد.(بعنوان مثال، در غزوهي حديبيه، وقتي سفير مشركين نزد رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ميآمد، رسول الله صل الله علیه و آله و سلم پرسيد چه كسي ميآيد؟ گفتند: سهيل. فرمود: پس خداوند كار را سهل و آسان خواهد كرد. «مترجم»).
[5]- «الطيرة» عام است شامل هر نوع فال ميشود. از اينرو رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فال نيك بوسيلهي كلام نيك را از آن مستثني كرد.
«لا ترد مسلماً» خبر است ولي متضمن نهي ميباشد. يعني نبايد مسلمان با تأثر از فال، از ادامهي كار و يا راهش صرف نظر كند.
سپس دعائي را راهنمايي فرمود تا اگر كسي در دل احساس وسوسه و ترديد نمود، آنرا بخواند تا از قلبش اثر فال بد دور شود.
[6]- «الطيرة شرك» يعني شرك اصغر است. «وما منا إلا» يعني اين چيزها در قلب همه بوجود ميآيد، ولي وقتي به پروردگارش توكل نمايد. اينها برطرف ميشود.
[7]- «من ردته» بيانگر يك قانون كلي است. يعني فال بد، وقتي شرك محسوب ميشود كه انسان را از ادامهي مسيرش باز بدارد.
«اللهم لا خير» درس توكل است يعني بار الها هيچ اتفاقي نميافتد مگر آنچه شما فيصله نمودهايد و در تقدير من نوشتهايد. و علم غيب را فقط الله ميداند نه كسي ديگر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر