باب (30): در مورد تاثير ستارهها در بارندگي([1]).
ارشاد باريتعالي است: ﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ ٨٢﴾ [الواقعة: 82].
«و به جاى شكر روزيهايى كه به شما داده شده آن را تكذيب مىكنيد»([2]).
و از ابومالك اشعري روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «أَرْبَعٌ فِي أُمَّتِي مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيَّةِ لا يَتْرُكُونَهُنّ:َ الْفَخْرُ بالأَحْسَابِ وَالطَّعْنُ فِي الأَنْسَابِ وَالاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ وَالنِّيَاحَةُ وَقَالَ النَّائِحَةُ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تُقَامُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ». (مسلم).
«چهار عمل از اعمال جاهليت را امت من ترك نخواهند كرد: 1ـ فخر به حسب و نسب خود 2ـ طعنه زدن به نسب ديگران 3ـ اعتقاد به تاثير ستارگان در بارندگي 4ـ نوحه خواني. و افزود كه اگر نوحه خوان قبل از فرا رسيدن مرگش توبه نكند، روز قيامت در حالي برخواهد خاست كه بر تن او جامهاي از قير و زرهي پوستين خواهد بود»([3]).
و از زيد بن خالد روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم نماز فجر را در حديبيه با ما خواند در حالي كه آثاري از بارندگي شب قبل وجود داشت. رسول الله صل الله علیه و آله و سلم پس از اتمام نماز فرمود: «آيا ميدانيد كه پروردگارتان چه گفت؟ گفتند: الله و رسولش بهتر ميدانند. گفت: پروردگارتان فرمود: بندگانم در حالي صبح كردند كه عدهاي به من مؤمن و برخي كافر شدند. كسيكه گفت: فضل و رحمت خدا شامل حال ما شد و باران باريد، به من، مؤمن گشت و به ستارگان كافر. و كسيكه گفت: باران بخاطر ظهور ستارهي فلان و فلان باريد، به من كافر گشت و به ستارگان، مؤمن شد». (بخاري و مسلم)([4]).
و روايتي ديگر نيز نظير همين روايت در صحيحين از ابن عباس آمده و در آن, اين مطلب افزوده شده كه بعضي گفته بودند: «فلان ستاره كارش را كرد» آنگاه اين آيات نازل گرديد: ﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ ٧٦ إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ ٧٩ تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٠ أَفَبِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَنتُم مُّدۡهِنُونَ ٨١ وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ ٨٢﴾ [الواقعة: 75- 82].
«سوگند به جايگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! و اين سوگندى است بسيار بزرگ، اگر بدانيد! كه آن، قرآن كريمى كه بر محمد صل الله علیه و آله و سلم نازل شد (پر نفع، خير، علم و بركت است). كه در كتاب محفوظى (لوح المحفوظ) جاى دارد. و جز پاكان (فرشتگان) نمىتوانند به آن دست زنند، (همچنين در زمين نيز جز پاكشدگان از جنابت و ناپاكى و بىوضويي، به آن دست نمىرسانند). آن از سوى پروردگار عالميان نازل شده (كه در آن هيچ شك و ترديدى نيست). (اى مشركان) آيا اين سخن را (قرآن را با اوصافى كه گفته شد) سست و كوچك مىشمريد (و تكذيب مىكنيد). و به جاى شكر روزيهايى كه به شما داده شده آن را تكذيب مىكنيد؟».
خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:
1ـ تفسير آيات سوره واقعه.
2ـ چهار عمل جاهلي.
3ـ كفر آميز بودن بعضي از اين چهار اعمال.
4ـ بعضي از اقسام كفر، انسان را از دايرهي اسلام خارج نميكند.
5 ـ با نزول نعمت، برخي مؤمن و برخي كافر ميشوند.
6 ـ مراد از ايمان در اينجا چيست؟
7ـ مراد از كفر در اينجا چيست؟
8 ـ معني «لقد صدق نوء كذا» چيست؟
9ـ استاد براي تفهيم شاگرد خود از روش سوال و استفهام استفاده بكند. چنانكه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «أتدرون ماذا قال ربكم؟».
10ـ وعيد شديد در مورد كسيكه نوحه خواني ميكند.
[1]- بعضيها بارندگي را به برخي از ستارگان نسبت ميدهند و آنها را موثر در نزولات جوي ميدانند و اين اعتقاد با توحيد مطلوب، سازگاري ندارد بلكه اقتضاي توحيد اينست كه ساير نعمتها را فقط به خدايي كه آنها را در اختيار بندگانش قرار داده، نسبت دهند. در اينكه ستارگان را موثر در بارندگي ميدانند دو نوع خطا وجود دارد:
1ـ آنها سبب بارندگي نيستند.
2ـ چرا ما آنچه را خدا، سبب چيزي نيافريده، سبب قرار دهيم، آنگاه نعمتهايي را كه خدا به ما ارزاني داشته به آنها نسبت دهيم.
[2]- ﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ﴾ مفسرين گفتهاند يعني شما پس از اينكه خدا به شما نعمت ميدهد بجاي شكر، تكذيب ميكنيد و نعمتهاي او را به ديگران نسبت ميدهيد.
[3]- و در حديثي كه بيان گرديد رسول الله، افتخار به نسب و طعنه زدن نسب ديگران و طلب باران از ستارگان و نوحهخواني را، از اعمال نكوهيده و از جاهليت قبل از اسلام برشمرد.
نوحهخواني از گناهان كبيره به شمار ميرود، و عبارت است از گريه با صداي بلند و چاك دادن سينه بوقت مصيبت كه اين منافي با صبر مطلوب و از اعمال جاهلي است.
[4]- اينكه اصحاب گفتند: خدا و رسولش بهتر ميدانند, مختص زمان حيات رسول الله صل الله علیه و آله و سلم بوده و اما پس از رحلت ايشان بايد در مقابل سوالي كه پاسخش را نميدانيم بگوييم: والله اعلم.
كساني كه ميگويند ستارهي فلان ظاهر شد و باران باريدن گرفت، اگر ستاره را سبب ميدانند، مرتكب شرك اصغر شدهاند. اما اگر معتقداند كه ستاره در پاسخ كساني كه او را ميپرستند، دستور باران را صادر كرده است، چنين اعتقادي كفر به خدا و شرك اكبر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر