باب (37): انجام اعمال اخروي براي دستيابي به اهداف دنيوي نيز نوعي شرك است.
ارشاد باريتعالي است: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦﴾ [هود: 15-16].
«كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور كامل به آنها مىدهيم; و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت; و آنچه را در دنيا (براى غير خدا) انجام دادند، بر باد مىرود; و آنچه را عمل مىكردند، باطل و بىاثر مىشود»([1]).
و از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «تَعِسَ عَبْدُ الدِّينَارِ تَعِسَ عَبْدُ الدِّرْهَمِ تعس عَبْدُ الْخَمِيصَةِ، تَعِسَ عبد الخميلة، إِنْ أُعْطِيَ رَضِيَ وَإِنْ لَمْ يُعْطَ سَخِط.َ تَعِسَ وَانْتَكَسَ وَإِذَا شِيكَ فَلا انْتَقَشَ طُوبَي لِعَبْدٍ آخِذٍ بِعِنَانِ فَرَسِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَشْعَثَ رَأْسُه،ُ مُغْبَرَّةٍ قَدَمَاهُ إِنْ كَانَ فِي الْحِرَاسَةِ كَانَ فِي الْحِرَاسَةِ وَإِنْ كَانَ فِي السَّاقَةِ كَانَ فِي السَّاقَةِ إِنِ اسْتَأْذَنَ لَمْ يُؤْذَنْ لَهُ وَإِنْ شَفَعَ لَمْ يُشَفَّعْ». (بخاري).
«بندة طلا و نقره و پول و بندة لباس و پوشاك، نابود شود. اگر به وي چيزي داده شود، خرسند ميشود و اگر داده نشود، رنجيده خاطر و خشمگين. سرنگون و نابود ميگردد. بگونهاي كه قادر نباشد خاري را كه به پايش رفته، بيرون بياورد».
و خوشا به حال آن بندة (مؤمن) كه با سري ژوليده و پاهايي غبار آلود، عنان اسبش را گرفته و در راه خدا قدم برميدارد، چه به نگهباني در خط مقدم گماشته شود، چه در پشت جبهه منسوب بشود، ايفاي وظيفه مينمايد. (در نظام مردم بگونهاي است كه) اگر اجازه بخواهد به او اجازه نميدهند و اگر سفارش بكند، سفارشش پذيرفته نميشود([2]).
خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:
1ـ انجام عمل نيك كه هدف از آن، رسيدن به متاع دنيا باشد.
2ـ تفسير آية سورة هود.
3ـ نام گذاري چنين مسلماني به عبدالدرهم و عبدالدينار و ... يعني بندة درهم و دينار...
4ـ معني اين جملة حديث: إن أعطي رضي وإن لم يعط سخط.
5ـ معني:تعس و انتكس.
6ـ معني: «وإذا شيك فلا انتقش».
7ـ تجليل از مجاهدي كه داراي صفات بيان شده در حديث باشد.
[1]- انجام دادن اعمال اخروي براي كسب دنيا، نوعي شرك اصغر است. و آية سورة هود كه بيان گرديد گرچه در مورد كافراني نازل شده است كه تمام هم و غمّشان فقط دنيا است. اما حكم كلي آن، شامل افرادي نيز ميشود كه بخواهند بوسيلة اعمال نيك به متاع دنيا برسند.
اعمال نيك، دو نوعاند:
يكي اعمالي كه صرفاً مربوط به آخرت ميباشند و براي آنان پاداش دنيوي مقرر نشده است، مانند: نماز, روزه و ديگر عبادات. اگر كسي بخواهد با انجام اينگونه اعمال، به مال و منال دنيوي دست يابد، مشرك محسوب ميشود.
ديگري، اعمالي، كه براي آنها پاداشهائي در اين جهان، نيز مقرر شده است مانند: رعايت حق خويشاوندي، نيكي با پدر و مادر و... اگر در اين نوع مسايل فقط پاداش دنيوي آن در نظر باشد و نه پاداش اخروي باز هم، مشمول همان وعيدي كه در آيه، ذكر گرديد ميشود. اما اگر هم پاداش دنيوي و هم پاداش اخروي مد نظر باشد، اشكالي ندارد.
[2]- مثلاً اگر كسي قرآن و علوم ديني را فقط بخاطر دريافت حقوق و امرار معاش تدريس ميكند و هدفش اداي وظيفة شرعي و كسب رضايت پروردگار و نجات از دوزخ نباشد، مصداق و عيدهاي بيان شده در آيه، قرار ميگيرد.
همچنين كساني بخاطر ريا، عمل ميكنند و يا توأم با اعمال صالحه، مرتكب شرك و ديگر نواقص اسلام ميشوند، مشمول همين حكم ميباشند.
و در حديث، از كساني كه اعمال نيك را بخاطر حصول درهم و دينار و رسيدن به متاع دنيوي انجام ميدهند، به بندة درهم و دينار، تعبير شده است كه بيترديد بندگي براي غير خدا، شرك محسوب ميگردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر