آیا ابوبکر و عمرب منافقی را در کار حکومتی بکار گماشتند؟
اما معاویه پسر ابوسفیانب و امثال او از آزادشدگانی هستند که بعد از فتح مکه مسلمان شدند و عکرمه پسر ابوجهل، حارث پسر هشام، سهیل پسر عمرو، صفوان پسر امیه، ابوسفیان پسر حارث نوه عبدالمطلب و کسانی غیر از آنها که به اتفاق مسلمین، مسلمان شدنشان بسیار عالی بود، از آن جملهاند. که بعد از آن احدی از آنها متهم به نفاق نگردید.
رسول الله ج مأموریت کتابت وحی را به معاویه پسر ابوسفیان ب داد و در موردش فرمود: «اللهم علّمه الكتاب والحساب وقه العذاب»:[1] «بار الها به او کتاب و حساب بیاموز و از عذاب محفوظش بدار.» یزید پسر ابوسفیان برادر معاویه از او بهتر و افضل میباشد. او یکی از فرماندهانی است که ابوبکر صدیق س در جریان فتح شام به کار گمارد و او را به وصیتی معروف سفارش نمود. ابوبکر راه میرفت و یزید سوار بر اسب بود. در آن حال گفت: ای خلیفۀ رسول خدا یا تو نیز سوار میشوی و یا من هم پیاده میگردم. ابوبکر گفت: نه من سوار میشوم و نه تو پیاده میگردی بلکه من میخواهم با برداشتن گامهایی در راه خدا، مأجور گردم. عمرو بن عاص یکی دیگر از فرماندهان و سومی شرحبیل پسر حسنه و چهارمی که سمت فرماندهی کل را هم داشت خالد بن ولید بود که عمر او را عزل و فرماندهی را به ابوعبیده عامر پسر جراح سپرد، همان کسی که در حدیث صحیح از پیامبر روایت شده که او امین این امت است. شام به فرماندهی او و عراق نیز به فرماندهی سعد پسر وقاص فتح گردید.
هنگامی که در خلافت عمر س، یزید پسر ابوسفیان ب وفات نمود، برادرش معاویه را به جای او به کار گمارد. عمر س تیزبینترین مردم و آگاهترین آنها به احوال مردمان و پایدارترین و عالمترینشان به حق بود تا جایی که علی بن ابی طالب س در موردش میگفت: ما همواره میگفتیم که گویا اطمینان و آرامش بر زبان عمر جاری گشته است و رسول الله ج در موردش فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِهِ»: «همانا الله جل جلاله حق را بر قلب و زبان عمر قرار داده است.» و همچنین فرموده است: «لو لكم ابعث فيكم لبعث فيكم عمر»[2]: «اگر من در میان شما مبعوث نمیشدم، عمر در بین شما مبعوث به رسالت میشد».
عبدالله بن عمرب میگوید: نشنیدهام که عمر بگوید نظر من بدانگونه است جز اینکه به همانگونه که نظر داده بود حاصل میگشت. رسول الله به او فرمود: «مَا لَقِيَكَ الشَّيْطَانُ قَطُّ سَالِكًا فَجًّا إِلَّا سَلَكَ فَجًّا غَيْرَ فَجِّكَ»: «نشد که شیطان تو را در حین عبور از گذری ببیند جز اینکه برای عبور خویش گذرگاهی دیگر برگزیند.» نه ابوبکر و نه عمر هیچ وقت منافقی را بر امور مردم به کار نگماردند و هیچکدام از آن دو اقوام و نزدیکان خویش را برای امورات مردمی استفاده نکردند و هرگز در راه خدا سرزنش سرزنش کنندگان نتوانست آنها را باز دارد بلکه هنگامی که با اهل ارتداد جنگیدند و آنها را به اسلام برگرداندند، آنها را از سوار اسب و حمل سلاح بازداشتند تا اینکه صحت توبهی آنها آشکار گردد. عمر س به سعد بن وقاص س که امیر عراق بود، فرمود: هیچکدام از آنها را به سرپرستی امورات مردم مگمار و در امورات جنگی با آنها مشورت مکن. در حالی که در بین آنها فرماندهان بزرگی چون طلیحهی اسدی، اقرع بن حابس، عیینه بن حصن، اشعث بن قیس کندی و امثال آنها بودند ولی چون ابوبکر و عمر ب از ایشان به خاطر نفاق بیمناک بودند، امورات مسلمین را به آنها واگذار نکردند. اگر عمرو بن عاص و معاویه بن ابوسفیان و امثال آنها از جمله کسانی بودند که از نفاقشان میترسیدند، ولایت امور مسلمین را به آنها نمیسپردند. جدای از این، عمرو بن عاص کسی بود که نبی اکرم ج در غزوهی ذات السلاسل فرماندهی را به وی سپرد و پیامبر هرگز منافقی را بر مسلمین به کار نمیگمارد. رسول الله ج ابوسفیان بن حرب پدر معاویه را بر نجران به کار گمارد و این امر هنگام وفات رسول الله ج نیز بر دوام بود. آری رسول الله ج وفات یافت در حالی که ابوسفیان نائب او بود و حال آنکه جملگی مؤمنان اتفاق دارند که اسلام معاویه از اسلام پدرش بهتر بود. پس چگونه ممکن است اینها منافق باشند در حالی که رسول الله ج در امور مربوط به مسلمانان در علم و عمل به آنها اطمینان و اعتماد نماید؟!
معلوم است که معاویه و عمرو بن عاص و غیر آنها در بینشان فتنههایی واقع گشته است اما علیرغم این مسائل، هیچکدام از دوستان و هیچکدام از دشمنانشان چه آنها که در حال جنگ بودند و چه آنها که در بینشان جنگ حاکم نبود، آنها را متهم به دروغ بستن به رسول الله ج نکردهاند. بلکه همهی دانشمندان اسلامی از صحابه و تابعین و بعد از آنها نیز بر راستگویی و صداقتشان نسبت به رسول الله ج اتفاق دارند و در روایت و اخبار رسول الله ج از آنها، امین هستند، در حالی که اگر منافق چیزی را از رسول الله ج نقل کند، قابل اعتماد نیست؛ بلکه کذاب است و بر رسول الله ج دروغ بسته است. حال که مؤمن هستند و الله و رسولش را دوست دارند، هرکس آنها را لعن کند، الله و رسولش را معصیت و نافرمانی کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر