(5-1) آثار فرهنگی و علمی
(5-1-1) عدم پیشرفت علم و فرهنگ
(5-1-2) پیدایش خرافات و بدعتها در دین
(5-1-3) نکوهش برخی از علما مجتهد و وجود تفرقه
(5-2) آثار سیاسی
(5-2-1) وجود تفرقۀ داخلی و نفوذ دشمنان خارجی
(5-2-2) پیدایش نگرشهای تنشزا و دینزدا
(5-3) آثار اقتصادی
(5-4) آثار اجتماعی
بیشک با پیدایش هر حرکتی در جامعه، میتوان شاهد آثار و تأثیرات مثبت یا منفی آن بود. به ویژه، حرکتهایی که نشأت فکری داشته و بر سیر تحولی جامعه تأثیر بگذارد. تأثیرات تقلید را نیز میتوان به عنوان یک حرکت یا یک فکر، بر جامعۀ اسلامی مشاهده کرد. البته، ناگفته نماند که تقلید در عین حرکت فکری بودنش، یک جهتدهی عام را در مسائل فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی داشته است. با توجه به مطالب بیان شده میتوان آثار تقلید را هم از جهت مثبت بودن یعنی تقلیدی که مورد تأیید شریعت است و هم از جهت منفی بودن یعنی تقلید مذمومی که شریعت آن را با نصوص محکمش رد میکند، مورد تجزیه و تحلیل قرارداد. پس آثار و تأثیرات تقلید را در بخشهای ذیل میتوان مورد بررسی قرار داد:
همانگونه که بیان شد، داشتن تعصبهای بیمورد و نیز نکوهش کردن اقوال علمای مخالف، تأثیرات بسیار منفی در پیشرفت علوم اسلامی گذاشته است. بهگونهای که حتی در بعضی از قرون برخی انسانهای کم خرد در بعضی از مسائل فقهی یکدیگر را به تمسخر گرفته و یا تا حد تکفیر پیش رفتهاند و از بیان وتبلیغ احکام الهی بنا بر جهل و تعصبهای بیمورد و بی-خردمندانه جلوگیری میکنند و حتی تصور میکنند که در راه حق قدم برمیدارند و به گمانشان کار نیک انجام میدهند که در واقع اینگونه نیست.
از جمله تأثیرات فرهنگی تقلیدی که شریعت آن را ذم مینماید، دوری از نصوص محکم خداوند جل جلاله میباشد. شوکانی در کتاب أدب الطلب و منتهي الأرب چنین مینویسد: دو شرط اساسی برای طالب علم این است که:
1. طلب علم را فقط به خاطر خداوند انجام دهد نه اهداف دنیوی.
2. همیشه انصاف را رعایت نماید و از تقلید افکار، مذاهب و اشخاص و تعصب نسبت به آنها پرهیز کند.([1])
پس داشتن اخلاص و پرهیز از اهداف شوم دنیوی باعث میشود که آثار سودمند علم در جامعه هویدا گردد و عواملی همچون تعصب بیجا و دوری از حق و ترجیح اقوال ائمه بر نصوص مقدس، باعث از بین رفتن ریشههای این درخت تنومند و پرثمر میشود. با بیان این مطالب میتوان آثار منفی فرهنگی تقلید را چنین بیان نمود. و باید هر مسلمانی در هر حالت و شرایطی این فرموده الله متعال را سرلوحۀ خود قرار دهد که میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦﴾ [الأحزاب: 36]. «هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده ایشان باید تابع اراده خدا و رسول باشد). هرکس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری میگردد.» ترس آن هست که ادامۀ این عمل، قلب مقلِّد را دچار زیغ و انحراف گرداند. آنچنان که خداوند میفرماید: ﴿فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡۚ﴾([2]) «آنان چون از حق منحرف شدند، خداوند دلهایشان را بیشتر از حق دور داشت.» ابن تیمیه در این باره میگوید: کسی که در مسئلهای حقی که خداوند، رسولش را برای آن فرستادهاست برای او روشن شود، سپس بخاطر عادتش از آن حق بگذرد از زمرهی سرزنش شوندگان خواهد شد. ([3])
باز در جایی دیگر میگوید: کسی که به عنوان مقلد قول عالمی را قبول میکند حق ندارد که مقلدِ قول عالم دیگری را سرزنش کند. اما اگر یکی از آنها حجت و دلیل شرعی داشت اطاعت و گردن کجی برای دلیل شرعی واجب میگردد.([4]) پس مقلّدین باید توجه نمایند بیان اقوال مخالف امامشان به منزلۀ معارضه و دشمنی با امام آنها و یا نزول دین جدید و بدعتی نامشروع نیست بلکه باید احتمال صواب را به مخالفان خود بدهند و به این فرمودۀ خداوند جل جلاله لبیک گویند که میفرمایند: ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾([5]) «مژده بده به بندگانم؛ آن کسانی که به همهی سخنان گوش فرا میدهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی میکنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.»
(5-1-1) عدم پیشرفت علم و فرهنگ
با داشتن تعصبهای بیمورد و نیز گرایش مسلمانان صرفاً به اقوال ائمه و حتی در برخی موارد ترجیح اقوال آنان بر نصوص مقدس در مییابیم که علوم اسلامی نمیتواند در این چارچوب، پیشرفت لازم خود را بیابد؛ زیرا این عوامل همچون کرم، وجود آن را از بین میبرند و نیز جدا از اینکه نمیتواند علم پیشرفت لازم خود را بنماید، باعث میشود که مسلمانان عقبمانده باشند و حتی در برخی از موارد به خرافات و اقوالی که هیچ دلیل و اساس شرعی ندارد، متعصب بماند و قدم به قدم، اسلام و مسلمین رو به انحطاط حرکت کنند. در بعضی از جوامع، آنان به گونهای تقلید از ائمه را سرلوحۀ اعمال خود قرار دادهاند گویی که امامش، پیامبری است که به سوی او مبعوث گشته و این او را از حق و صواب دور میکند.([6])
(5-1-2) پیدایش خرافات و بدعتها در دین
تقلید محض و ناشایست، یکی از عواملی است که باعث نفوذ خرافات و بدعتها در دین میشود و جلای زیبای دین را از دست میدهد؛ بهگونهای که در برخی از گروهها و فرق مشاهده میکنیم که اقوال ضعیف و حتی خلاف قرآن و سنت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم چنان در آنها نفوذ کرده است که حتی نمیتوان آن را مورد نقد و بررسی قرار داد؛ چرا که آن را عین حق و حقیقت میدانند.
بعضی از مواقع وقتی در مسائل اصول و فروع دین، مسئلهای را در میان گروهی دیده میشود که خلاف نصوص شریعت دین مبین اسلام است و از دلیل آن پرسیده میشود، آنان صرفاً به قول ائمۀ خود رجوع میکنند که اساس و پایۀ آن قول نیز ضعیف و حتی بیبنیاد و خلاف نصوص است. پس با بیان عین نص شرعی باز آن را نمیپذیرند و مقلدین این دلیل را ارائه میدهند که آن امام یا مجتهد خود بهتر بر این دلیل یا حدیث آگاه بوده است و ما نمیتوانیم نظری بدهیم. البته، این کوتهفکری باعث انحرافات شدیدی در دین خدا شده است؛ بهگونهای که اکثر فرق اسلامی تحت تأثیر این دیدگاه قرار گرفتهاند.([7])
البته باید توجه داشت که دیدگاه فقها و مجتهدین و اندیشمندان اسلامی از اهمیّت خاص و جایگاه والا قرار دارد و حتی به فرض اشتباه، عملِ مجتهد به فتوای خود و مقلدین وی بر مبنای اجتهاد امامش نه تنها اشتباه و بدعت محسوب نمیشود بلکه مأجور و صحیح میباشد؛ چرا که اگر بدعت باشد تمام امّت اسلامی مبتدع محسوب میشوند مگر اینکه حقیقت برای مقلد محرز و ثابت گردد و باز بنا بر تعصب بر دیدگاه امامش پافشاری کند و یا آن دیدگاه با نصوص صریح و صحیح بلامنازع تعارض داشته باشد که بیشک آن دیدگاه مردود میباشد و افراد باید با ادب و منطق شریعت به دعوت بپردازند و در این بین قوانین حاکم بر دعوت اسلامی را مدنظر گیرند.
(5-1-3) نکوهش برخی از علما مجتهد و وجود تفرقه
برخی از مقلدین تصور میکنند که حق فقط قول امام مقلّدشان است. البته، این طرز تفکر نه تنها با نصوص شرعی مخالف است؛ بلکه باعث به وجود آمدن تفرقه و جدایی در میان امت اسلامی میشود. در برخی از مقاطع مشاهده شده که احناف در نماز به شوافع اقتدا نمیکردند و بالعکس. با توجه به اینکه عقیدۀ همۀ آنها اهلسنت و جماعت است، ولی به خاطر اختلافات فقهی، تفرقه شومی که بنیاد وحدت اسلامی را از بین میبرد در بین آنها شایع میگردد. در بسیاری از آیات، خدای- تبارک و تعالی- به وحدت امر نموده است و میفرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٣٢﴾([8]) «و از زمرۀ مشرکان نگردید. از آن کسانی که آئین خود را پراکنده و بخش بخش کردهاند و به دستهها و گروههای گوناگونی تقسیم شدهاند. هر گروهی هم از روش و آئینی که دارد خرسند و خوشحال است (و مکتب و مذهب ساختهی هوا و هوس خود را حق میپندارد).»
و نیز میفرماید: ﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ﴾([9]) « آنان همیشه (در همه چیز، حتّی در گزینش دین و اصول عقائد آن) متفاوت خواهند ماند. مگر کسانی که خدا بدیشان رحم کرده باشد.»
گاهی این تفرقه و جدایی به جایی کشیده میشود که مقلدین حتی نصوص صحیح و صریح را هم قبول نمیکنند و زبان به نکوهش ائمۀ مجتهدی باز مینمایند که خلاف قول امامشان فتوا داده است. مثل اینکه اینان فراموش کردهاند که رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم فرموده است:
«أن الحاكم إذا اجتهد فأصاب، فله أجران، وإن اجتهد فأخطأ فله أجر»([10]) «هرگاه حاکم هجتهاد کند و به حق اصابت نماید دو پاداش دارد و اگر به خطا اصابت نماید یک اجر دارد.»
البته، نباید فراموش کرد تقلیدی که شریعت آن را تأیید میکند، دارای آثار مثبت و مهم در جامعۀ اسلامی است؛ بهگونهای که تمامی انسانها نمیتوانند مجتهد شوند و در صورتیکه به مسائل اجتهادی بپردازند، تمامی جامعه از نظم خود خارج شده و باعث میگردد که هرج و مرج در جامعه حاکم شود. پس تقلید صحیح از دیدگاه شرع که راه گریزی از آن وجود ندارد، چرا که در صورت عدمش عامی راهی برای دریافت احکام الهی ندارد، صحیح است و دارای پیامدهای زیادی از قبیل موارد ذیل میباشد:
- وجود نظم خاص و گسترش علوم دینی و نیز پیشرفت علوم دنیوی.
- پرورده شدن مجتهدین که خود میتوانند مسائل اصولی و فقهی مردم را پاسخ گفته و حتی مردم را به سوی راه راست هدایت کنند.
- بیشک با بحث و جدل درست، علم پیشرفت میکند و بیان ادلۀ قویتر از مجتهدین دیگر و نیز نقد اقوال آنان خود راه صحیحی است که شریعت آن را تأیید میکند و به هیچوجه در صورت پیمودن راه درستش باعث تفرقه و جدایی نمیگردد.
در جامعهای که تفکرات احزاب و گروهکهای اسلامی شایع گردد و مردم به گونهای با این تفکرات تعامل نمایند که هرکدام، خود را تابع بدون چون و چرای حزب مورد علاقه و پسندش بداند و در راستای تخریب تفکرات و گروهکهای دیگر قدم بردارد، بدون شک، جامعه اسلامی در بحرانی قرار میگیرد که نه تنها آن را به سقوط و انحطاط میکشاند؛ بلکه حتی دشمنان خارجی اسلام نیز بسیار مسرور گشته و سعی میکنند که نقشههای شوم خود را بهتر در این گیرودار وتفرقه پیاده کنند. مهم ترین آثار سیاسی تقلید عبارتند از:
(5-2-1) وجود تفرقه داخلی و نفوذ دشمنان خارجی
جهان اسلام در سیر حرکتی خود توسط احزاب و گروهکهای اسلامی، تکهتکه شده و هرکدام از احزاب از اعتقاد و تفکر خود دفاع نمودهاند و حتی گاهی به تکفیر و رد مخالفان فکری خود پرداختهاند. خداوند- تبارک و تعالی- میفرماید: ﴿كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٥٣ فَذَرۡهُمۡ فِي غَمۡرَتِهِمۡ حَتَّىٰ حِينٍ٥٤﴾([11]) «هر دسته و جمعیتی بدانچه دارند و برآنند خوشحال و شادانند (چرا که گمان میبرند ایشان بر راستای راهند و دیگران کژ راهه میروند)، بگذار تا مدّت زمانی (که وقت مقدّر هلاک ایشان است) در غرقاب (جهالت و ضلالت) خود بسر برند.»
هرچند برخی از این احزاب به منظور خدمت و گسترش دین خدا و نیز پرورش نیروهای خدمتگذار به وجود آمده، ولی بعداً توسط پیروان خود از مسیر واقعی خارج شده و به تفکرات حزبگرایی صرف پرداختهاند و باعث تفرقه و جدایی شدهاند که نصوص مقدس آن را محکوم میکند و دشمنان دین خداوند جل جلاله در سایۀ این تفرقه سعی کردهاند که اهداف شوم و دینستیزی خود را اجرا نمایند؛ چرا که در پرتو وحدت، کسی جرأت دخالت و نفوذ در صفوف محکم مسلمین را نمیتواند بکند، پس بر ما مسلمانان واجب است که این قاعدۀ طلائی را همیشه مدنظر داشته باشیم که بر اصول ثابت و مشترک تکیه نماییم و اختلافات جزئی را به خاطر مصالح اصلی دین کنار بگذاریم و همیشه به این آیۀ شریفه تمسک جوییم که خداوند عظیمالشأن میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩﴾([12]) «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضهی به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است .»
اساس اسلام بر تسلیمشدن و سر فرودآوردن کامل و مطلق در برابر ذات اقدس ربّ العالمین استوار است و خداوند تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾ [آل عمران: 19] «بیگمان دین در پیشگاه خدا اسلام است»، پس اسلام با این اعتبار دین همۀ پیغمبران است، خداوند از جمله صفات بارز ابراهیم علیه السلام را این چنین بیان میفرماید:
﴿إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٣١﴾ [البقرة: 131]. «آنگاه که پروردگارش بدو گفت: تسلیم شو. گفت: خالصانه تسلیم پروردگار جهانیان گشتم».
ابن کثیر میگوید: به وی امر کرد که اخلاص داشته باشد و تسلیم و فرمانپذیر خداوند شود و ابراهیم بدان لبیک گفت:[13] خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَيَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٣٢﴾ [البقرة: 132]. «و ابراهیم فرزندان خود را به این تسلیمشدن سفارش کرد، و یعقوب نوۀ وی نیز چنین کرد. (هرکدام به فرزندان خویش گفتند): ای فرزندان من! خداوند، آئین (اسلام) را برای شما برگزیده است. (پس به ما قول بدهید که یک لحظه هم از آن دوری نکنید) و نمیرید جز این که مسلمان باشید». ضمیر در (بها) در آیه مذکور بنابر تأویل کلمه و جمله به فرمودۀ: ﴿أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٣١﴾ برمیگردد. همه آنان بر آن حرص و محبت داشته و این تسلیمشدن را تا لحظۀ مرگ محافظت نمودند و فرزندانشان را نیز بدان وصیت نمودند.[14] این صفت بارز در دعای ابراهیم با فرزندش اسماعیل که کعبه را بنا میکردند محرز است، آن لحظه که گفتند: ﴿رَبَّنَا وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَيۡنِ لَكَ﴾ [البقرة: 128]. «ای پروردگار ما! چنان کن که ما دو نفر مخلص و منقاد (فرمان) تو باشیم».
از این صفت بارز ابراهیم علیه السلام دو نکته قابل فهم است که چنانچه هر مسلمانی آنها را سرلوحۀ خود قرار دهد در خسران و افسوس گیر نمیکند:
اول: هر مسلمانی باید در برابر قوانین و شریعت خداوند متعال تسلیم محض باشد و هرگونه دستوری را بدون هیچگونه تأمل و درنگی بپذیرد و منقاد مطلق قوانین خداوند جل جلاله باشد و در این لحظه است که با تسلیم شدنش نسیم فرحبخش ایمان دلش را نوازش خواهد داد و طمأنینه و آرامش سراسر وجودش را معطر خواهد کرد. پس صفت هر مسلمانی این است که به محض ثبوت دستور خداوند جل جلاله بدون درنگ سر بر آستان حکم الهی گذارده و هوای درون و شبهات بیرون را با ایمان خود له کند.
دوم: مسلمانان باید دریابند که امروزه جهان اسلام دشمنان زیادی در بیرون و درون دارد و با تحزبگرایی و تصبات نابجا جهان اسلام تکهتکه میشود و باعث میشود که گرگها فرصت یابند تا مسلمانان را تکهتکه کنند و متأسفانه در مواردی مشاهده میشود که برخی از افراد آنقدر به جون هم میافتند و سعی در تخریب یکدیگر دارند که رسالت محمّدی صل الله علیه و آله و سلم را فراموش کردهاند و اخلاص آنها جای بسی سؤال دارد. این افراد باید بدانند که خداوند جل جلاله بر ما تسلیمشدن به اسلام، و مسلمان نام گذاشته، چنانچه میفرماید: ﴿هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا﴾ [الحج: 78]. «خداوند شما را قبلاً (در کتابهای پیشین) و در این (واپسین کتاب) مسلمین نامیده است».
این افراد باید بدانند کوبیدن و تخریب دیگر مسلمانان بدون دلیل و فقط بخاطر تفکراتی که در مواردی تقلید محض بوده آثار وخیمی دارد، و جدای از اینکه مسیر آنها را از صراط مستقیم خارج میکند بلکه فرصت مناسبی را برای گرگهای گرسنهای و دشمنان قسمخورده آماده میکند که دشمنی آنها برای همۀ مسلمانان محرز است. پس باید بین مسلمانان وحدت و یکبودن به گونهای باشد که فضای گفتمان و برادری همیشه حاکم بوده و در مسائل اختلافی خصوصاً درصدی را برای حقبودن مخالف تفکرات خود قائل شود و بتواند دلائل و مستندات آنها را گوش دهد و تمام همّ وی دست یافتن به حق و حکم الله متعال باشد.
(5-2-2) پیدایش نگرشهای تنشزا و دینزدا
با پیدایش احزاب و گروهکهای اسلامی و تقلید محض از آنها، نگرشهایی در جامعۀ اسلامی به وجود آمده که متأسفانه باعث تنش و دینزدایی مردم عوام گشته است؛ به گونهای که حتی قدرت جدایی حق از باطل را از دست دادهاند و جامعۀ اسلامی به هرج و مرج کشیده شده است.
با توجه به اینکه هر مقلدی سعی میکند که باعث گسترش تفکرات حزبی خود شود، گاهی فراموش میکند که اهداف عالیۀ دین خدا و مقاصد شریعت بر چه محوری قرار دارد و آیا واقعاً نجات اخروی در بسط مفاهیم و اهداف حزب مربوطه است؟
با نگرشی سطحی در مییابیم که جامعۀ اسلامی هرگز در این تفرقه نمیتواند راه نجات و صلاح خود را بیابد و تنها راه نجات انسان، چنگ زدن به ریسمان محکم خداوند یعنی قرآن است: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ﴾([15]) «و همگی به رشتهی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»
در برخی از جوامع اتفاق افتاده که آن قدر تفکرات حزبی و تقلید از آن شایع بوده که هرکس افتخارات خود را به افتخارات حزبی خود دانسته و کسانی که سعی در دعوت الهی داشتهاند، خود یا از طرف دیگران به حزبی منسوب گشته و دیگران از آنها پرهیز نمودهاند.
هرگاه با دلیل، برای مقلد مشخص شد که در مسألهای، حق خلاف مذهب کسی است که از او تقلید میکند اما او از قول مذهب خود برنگردد، گناه بزرگی مرتکب شده است؛ زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦﴾ [الأحزاب: 36] «هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و ارادۀ ایشان باید تابع ارادۀ خدا و رسول باشد). هرکس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری میگردد.» ترس آن هست که ادامۀ این عمل، قلب مقلِّد را دچار زیغ و انحراف گرداند. آنچنان که خداوند میفرماید: ﴿فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡۚ﴾([16]) «آنان چون از حق منحرف شدند، خداوند دلهایشان را بیشتر از حق دور داشت.» ابن تیمیه در این باره میگوید: کسی که در مسألهای حقی که خداوند، رسولش را برای آن فرستاده است برای او روشن شود، سپس بخاطر عادتش از آن حق بگذرد از زمرۀ سرزنش شوندگان خواهد شد.([17])
باز در جایی دیگر میگوید: کسی که به عنوان مقلد قول عالمی را قبول میکند حق ندارد که مقلدِ قول عالم دیگری را سرزنش کند. اما اگر یکی از آنها حجت و دلیل شرعی داشت اطاعت و گردن کجی برای دلیل شرعی واجب میگردد.([18])
تقلید مذموم حتی بر مسائل اقتصادی مردم نیز تأثیر منفی میگذارد. به گونهای که در تعاملات اقتصادی، برخی از مقلدین نسبت به مخالفانشان جبههگیری کرده و از انجام برخی معاملات و یا برخوردی همچون هم مسلکشان خودداری میکنند پس این عمل از دیدگاه شرع، حرام است و پیامدهای ناگواری برای جامعۀ اسلامی دارد. از جمله تأثیرات منفی دیگر اقتصادی، روی آوردن برخی از مسلمانان به کفار و مشرکین است. و مسلمانان به جای اینکه تعاملات اقتصادی خود را با یکدیگر انجام دهند - هرچند در برخی از عقاید و اقوال مخالف هم باشند- به اهل کتاب و مشرکین روی میآورند که این خود ضربۀ اقتصادی مهلکی بر جامعۀ اسلامی میگذارد. در برخی از جوامع به جای اینکه مردم به آموزش علوم و فنون و تکنولوژی بپردازند، بیشتر به آموزش تفکرات حزبی مطلوب خود روی میآورند که این خود نیز راهی برای انحطاط مسلمین است. مسلمانان در دوران شکوفایی و حتی چند قرن بعد از آن، در جنبههای سیاسی و اقتصادی و علوم و فنون سرلوحۀ دیگر مردمان بودند و بسیاری از علما این پیشرفت و عزت را صرفاً به خاطر پیروی صحیح مسلمانان از دستورات دینی و وحدت اسلامی میدانند. ولی با پیدایش تفرقه و تقلید، به مرور مسلمانان عزت گذشتۀ خود را از دست دادند و به جای سیر صعودی، سیر نزولی را طی نمودند و از لحاظ اقتصادی ضربۀ محکمی خوردند که جبران آن واقعاً مشکل است.([19])
پس تفرقه و جدایی که یکی از پیامدهای تقلید مذموم است باعث میشود که مسلمانان از لحاظ علمی و اقتصادی افول شدیدی داشته باشند و جامعۀ اسلامی نه تنها در فقر علمی به سر ببرد؛ بلکه از فقر اقتصادی نیز بنالد.
در نتیجه بر همۀ مسلمانان واجب است که مقاصد شریعت خداوند جل جلاله را بفهمند و دردمندانه در سیر پیشرفت و استعلای دین خداوند جل جلاله قدم بردارند و هرگز مصالح فردی - حزبی را بر مصالح عامۀ دین خدا ترجیح ندهند.
تأثیرات تقلید بر جامعۀ اسلامی به گونهای مشهود است که با یک نگاه سطحی نیز میتوان آن را دریافت. جامعهای که در تلاطم آراء و تفکرات به سر میبرد، بدون تردید در این سیر دچار تأثیراتی میشود که گاهی آن را از مسیر پیشرفت و تکامل باز میدارد. چه بسا رو را به دژهایی بکشاند که راه نجات بسیار مشکل است.
تقلید نیز یکی از عوامل اساسی در جهتدهی فکری و عملی مردم است؛ به گونهای که جامعه را دستخوش تأثیراتی قرار داده است. در جامعهای که هرکس خود را مقلد شخص و گروهی قرار دهد و سعی در براندازی مخالفان فکری و عملی خود داشته باشد، بیشک این جامعه در روابط و تعاملات اجتماعی دچار مشکل میشود و حتی باعث به وجود آمدن تنشهایی میشود که جامعه را به هرج ومرج میکشاند. مثل اینکه چنین جامعهای فراموش کرده که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم حتی با مخالفان عقیدتی و ایمانی خود چگونه برخورد نموده تا اینکه آنان با مخالفان فقهی، به گونهای برخورد میکنند مثل اینکه دشمنان خدا و رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم است. چنین جامعهای که در فقر علمی و فرهنگ اسلامی به سر میبرد، بیشک مریض است و دوای آن جز اخلاص و ارتقای سطح فرهنگی مردم بر مبنا و منهج قرآن و سنت نیست که بتواند نظرات مخالفان خود را بشنوند و به گونهای صحیح و اصولی، سعی در نقد و بررسی آن داشته باشند.
جامعهای که در تنشهای فکری به سر میبرد، نمیتواند خود را به حد کمالی برساند که مطلوبش است. در جامعه، مقلدین باید بدانند که داشتن و وجود نظرات مخالف همیشه باعث هلاکت و بدبختی نمیشود، گاهی میتواند مایه رحمت هم باشد.
در جامعۀ اسلامی باید روابط بسیار سالم و در عین حال هماهنگ با مشکلات فکری وحتی سیاسی جامعه حاکم باشد و درک این را داشته باشد که اساس خوشبختی و پیشرفت جامعه در روابط اجتماعی صحیح اسلامی قرار دارد. تعاملات صحیح اجتماعی، نه تنها مانعی برای نقد و نظرات مخالف نیست؛ بلکه آنچه که جامعه را در سیر تکامل قرار میدهد همین نقد و پژوهشها است.
در جامعهای که تقلید بر افکار مردم حکومت میکند، نباید به پیامدی جز بدبختی و کشیده شدن مسیر جامعه به تفرقه و دینزدایی امید داشت. چنین جامعهای حتی در مسائل فرهنگی و سیاسی و غیره، سیر نزولی را طی میکند، و در جهتدهی جامعه به سوی انسجام و وحدت بسیار ضعیف عمل خواهد کرد و این انحطاط تا جایی پیش میرود که مردم در جامعهای به سر میبرند که هیچ امنیت علمی وجانی وجود ندارد.
و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين
1- قرآن كريم.
2- ابن أمیر الحاج، محمّدبن محمّد حنبلی، التقرير والتحبير، به کوشش: عبدالله محمود محمّد عمر، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1419هـ .
3- ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن ابو حاتم محمد بن ادریس رازی، الجرح و التعدیل، بیروت، دارأحیاء التراث العربی، اول، 1371 هـ
4- ابن أبی خیثمه، أبوبکر أحمد بن أبی خیثمه زهیر بن حرب، التاريخ الكبير، دار الفاروق، بیتا.
5- ابن ابــی شیبــه، عبدالله بن محمد بن ابی شیبــه، المصنّف، تعلیق: سعید اللّحام، بیروت، دارالفـــکر، 1409 هـ.
6- ابن أبی عاصم، احمد بن عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، السنة، تحقیق: محمد ناصر الدین ألبانی، بیروت، المکتب الإسلامی، اول، 1400 هـ.
7- ابنابی عاصم، أحمدبن عمروبن أبوعاصم شیبانی أبوبکر، الزهد، تحقیق: عبد العلی عبد الحمید حامد، الناشر: دار الریان للتراث – قاهره، دوم، 1408هـ.
8- ابن اثیر، مبارکبن محمدبن الجزری، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، تحقیق: طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، بیروت، المکتبة العلمیة، 1399 هـ.
9- ابن اعرابی، ابوسعید احمد بن محمد بن زیاد بن بشر، المعجم، تحقیق: عبدالمحسن بن ابراهیم بن احمد، جدّه، دار ابن جوزی، 1418 هـ.
10- أسنوی، عبدالرحیم بن حسن، التمهيد، محقق: دکتر محمّدحسن هیتو، مؤسسه الرساله، بیروت، اول، 1400ه .
11- آلتیمیه، أحمد بن عبدالحلیم، المسودة، محقق: محمّد محیالدین عبدالحمید مدنی، قاهره، بیتا.
12- آلوسی، شهابالدین سید محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني، اداره چاپ منیریه، بیروت، لبنان، بیتا.
13- آمدی، علی بن محمّد، الإحكام في اصول الأحكام، تحقیق: دکتر سید جمیلی، دارالکتاب العربی، بیروت، سوم، 1418ه/1998م.
14- أمین عبدالعزیز، جمعه، فهم الإسلام في ظلال الأصول العشرين للامام الشهيد حسن النباء، دارالدعوة، اسکندریه، پنجم، 1424ه/2003م.
15- أنصاری قرطبی، أبو عبدالله محمّد بن أحمد، الجامع الأحكام القرآن، مشهور به (تفسير القرطبي)، دارالکتب، عصریه، سوم: 1387ه/1967م. مصر.
16- ابن تیمیه، تقیالدین أحمد بن عبدالحلیم، مجموعة الرسائل الكبري، قاهره، 1386ه .
17- همو، النبوات، المطبعة السلفیة، قاهره، 1386 ه .
18- همو، درء التعارض العقل والنقل، محقق: دکتر محمّد رشاد سالم، دارالفکر الأدبیه، ریاض، 1391.
19- همو، منهاج السنة النبوية، محقق: دکتر محمّد رشاد سالم، مؤسسه قرطبی، اول، 1406ه .
20- همو، مجموع الفتاوی، به کوشش: عام الجزار و انوار الباز، مصر، دارالوفاء، سوم، 1426 ه.
21- ابن جارود، عبداللهبن علیبن جارود نیشابوری، المنتقی من السنن المسنده، تحقیق: عبدالله عمر بارودی، بیروت، مؤسسة الکتاب الثقافیه، اول، 1386هـ.
22- ابن حبان، محمدبن حبانبن أحمد بستی، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، تحقیق: شعیب ارناؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، دوم، 1414 هـ.
23- ابن حبان، محمد بن حبان بن أحمد بستی، الثقات، تحقیق: سید شرف الدین أحمد، دارالفکر، اول، 1395 هـ.
24- همو، المجروحين، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، حلب، دار الوعی، بیتا.
25- ابن حجر، أحمدبن علیبن محمدبن حجر عسقلانی، تعريف اهل التقديس بمراتب الموصوفين بالتدليس، تحقیق: عاصم بن عبد الله قریونی، مكتبة المنار، اول، بیتا.
26- همو، تهذیب التهذیب، هند، دائره المعارف النظامیه، اول، 1326 هـ.
27- همو، فتح الباري، تحقیق: عبد العزیزبن عبداللهبن باز و محب الدین الخطیب، دارالفکر (مصور عن الطبعة السلفية)، بیتا.
28- همو، تقریب التهذيب، حلب، طبعة دار الرشيد، اول، 1406هـ.
29- همو، التلخيص الحبير في تخريج أحاديث الرافعي الكبير، دار الکتب العلمیة، اول، 1419 هـ.
30- همو، لسان الميزان، تحقیق: دائرة المعرف النظامية الهند، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، سوم، 1406 هـ.
31- ابن حیان، عبدالله بن محمد بن جعفر انصاری، طبقات المحدثین بأصبهان، تحقیق: عبدالغفور عبدالحق حسین بلوشی، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1412 هـ.
32- ابن خزیمه، محمدبن اسحاق، صحيح، تحقیق:محمد مصطفی اعظمی، بیروت، المکتب الإسلامی، 1390هـ.
33- ابن راهویه، اسحاق بن ابراهیم بن مخلد حنظلی، المسند، تحقیق: عبدالغفور بن عبدالحق البلوشی، مدینه، مکتبه الایمان، اول، 1412 هـ.
34- ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع، طبقـات الکبری، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دارصـادر، 1968 م.
35- ابن شاهین، ابو حفص عمر بن أحمد بن عثمان بن شاهین، تاريخ أسماء الثقات، تحقیق: صبحی السامرائی، الدار السلفية، الکویت، اول، 1404هـ.
36- ابن شاهین، ابو حفص عمر بن أحمد بن عثمان بن شاهین، ناسخ الحديث ومنسوخه، تحقیق: سمیر بن أمین زهیری، مکتبة المنار، الزرقاء، اول، 1408هـ.
37- ابن شبة نمیری بصری، تاریخ المدینة المنورة، دار الفکر، الجزء الاول، حققه: فهیم محمد شلتوت، بیتا.
38- ابن عبد البر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر نمری، الاستذكار، تحقیق: سالم محمد عطا، محمد علی معوض، دار الکتب العلمیة - بیروت، اول، 1421 هـ.
39- ابن عبد البر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر النمری، التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد، تحقیق: مصطفى بن أحمد العلوی و محمد عبد الکبیر البکری، مغرب، وزارة عموم الأوقاف والشؤون الإسلامیه، 1387 هـ.
40- ابن عدی، عبدالله بن عدیبن عبدالله بن محمدجرجانی، الکامل فی ضعفاء الرجال، تحقیق: یحیی مختار غزاوی، بیروت، دارالفکر، دوم، 1409 هـ.
41- ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، بیروت، دارالفکر، اول، 1419 هـ
42- همو، معجم الشیوخ، تحقیق: وفاء تقی الدین، دمشق، دارالبشائر، بیتا.
43- ابن العماد، عبد الحی بن أحمد عکری دمشقی، شذرات الذهب في أخبار من ذهب، دار الکتب العلمیه، بیتا.
44- ابن جعد، علی بن الجعد بن عبید أبو الحسن الجوهری، المسند، تحقیق: عامر أحمد حیدر، مؤسسة نادر، بیروت، اول، 1410 هـ.
45- ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی أبو الفرج، التحقيق في أحاديث الخلاف، تحقیق: مسعد عبد الحمید محمد سعدنی، دار الکتب العلمیة،بیروت، 1415هـ.
46- ابن ماجه، محمد بن یزید القزوینی، سنن، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، لبنان، دارالفکر، بیتا.
47- ابن مقری، ابوبکر محمد بن ابراهیم بن علی اصفهانی، معجم، تحقیق: سعد عبدالحمید السعدنی و محمد حسن محمد حسن اسماعیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1424 هـ.
48- ابن ملقن، سراج الدین أبو حفص عمر بن علی بن أحمد شافعی، البدر المنير في تخريج الأحاديث والأثار الواقعة في الشرح الكبير، محقق: مصطفى أبو الغیط و عبدالله بن سلیمان ویاسر بن کمال، دار الهجرة للنشر والتوزیع - الریاض-السعودیة، اول، 1425هـ.
49- ابن حزم اندلسی، علی بن أحمد، الإحكام في أصول الأحكام، دارالحدیث، قاهره، اول، 1404ه .
50- همو، الفصل في الملل و الأهواء والنحل، تحقیق: عبدالرحمن عمیده و محمّد ابراهیم نصر، شرکت عکاظ، ریاض، دوم، 1402 ه/ 1982 م.
51- همو، النبذة الكافية، محقق: محمّد أحمد عبدالعزیز، دارالکتب العلمیه، بیروت، اول، 1405 ه .
52- همو، المحلی، بیروت، دارالفکر، بیتا.
53- ابن عثیمین، محمّد بن صالح عثیمین، شرح نظم الورقات فی أصول الفقه، دار ابن الجوزی، سعودی، اوّل، 1425 ه .
54- ابن مفلح حنبلی، ابراهیم بن محمّد بن عبدالله، المبدع، المکتب الإسلامی، بیروت، 1400 ه .
55- ابن حنبل، الأمام أحمد، مسند الأمام أحمد، دارالفکر العربی، بیتا.
56- ابن عبدالبر قرطبی، أبوعمر یوسف، جامع بيان العلم و فضله، المکتبه السلفیه، مدینهی منورهّ، بیتا.
57- ابن عبدالهادی، محمّد بن احمد، الصارم المنكي في الرد علي السبكي، تحقیق: أبو عبدالرحمن سلفی، مؤسسه الریان، بیروت، سوم، 1424ه/2003م.
58- ابن قیم جوزیه، محمّد، أعلام الموقعين، تحقیق: بشیر محمّد عیون، مکتبه دارالبیان، دمشق، اول، 1421ه/2000م.
59- ابن قیم جوزیه، مختصر الصواعق المرسلة علي الجهمية و المعطلة، اختصارکننده: محمّد بن موصلی، دارالندوة الجدیدة، بیروت، لبنان، اول، 1404ه/1984م.
60- ابن منظور، أبوفضل جمالالدین محمّد بن مکرم، لسان العرب، دارصادق، بیروت.
61- ابن نجار، تقی الدین أبو البقاء محمد بن أحمد بن عبد العزیز بن علی الفتوحی، شرح الكوكب المنير، محقق: محمد زحیلی و نزیه حماد، عبیکان، دوّم، 1418هـ - 1997 مـ.
62- ابوبکر نصیبی، أبوبکر أحمدبن یوسف بن خلاد عطار نصیبی، الفوائد، مخطوط نُشر فی برنامج جوامع الکلم المجانی التابع لموقع الشبكة الإسلامية، اول، 2004هـ.
63- ابوداود، سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن، بیروت، دارالکتب العربی، بیتا.
64- ابوزرعه، عبید الله بن عبد الکریم بن یزید الرازی أبوزرعه، الضعفاء وأجوبة أبي زرعة الرازي على سؤالات البرذعي، المحقق: سعدی هاشمی، مدینه منوره، الجامعة الاسلامية، اول، 1402هـ.
65- ابوعروبه، أبوعروبه حسین بن أبی معشر محمدبن مودود الحرانی، الاوائل، تحقیق: مشعل بن بانی الجبرین المطیری، دار ابن حزم، بیروت، 1424هـ.
66- ابوعوانه، یعقوب بن اسحاق اسفرائینی، المسند، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
67- ابونعیم، أحمدبن عبدالله إصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دارالکتاب العربی، 1405 هـ.
68- ابونعیم، أحمد بن عبدالله إصفهانی، الضعفاء، تحقیق: فاروق حمادة، دار الثقافة-الدار البیضاء، اول، 1405 هـ.
69- ابونعیم، أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الهرانی الأصبهانی، المسند المستخرج على صحيح الإمام مسلم، تحقیق: محمد حسن محمد حسن إسماعیل شافعی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، اول، 1417 هـ.
70- ابونعیم، أحمدبن عبدالله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الهرانی الأصبهانی، معرفة الصحابة، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی، ریاض، دار الوطن للنشر، اول، 1419 هـ.
71- ابو یعلی، أحمد بن علی بن مثنی موصلی، المسند، تحقیق: حسین سلیم أسد، دمشق، دارالمأمون للتراث، اول، 1404هـ.
72- ابویوسف، یعقوب بن إبراهیم الأنصاری، الآثار، تحقیق أبو الوفا، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1355هـ.
73- أحمد حنبل، أحمدبن محمدبن حنبلبن هلال شیبانی، سؤالات أبي داود للإمام أحمد بن حنبل في جرح الرواة وتعديلهم، تحقیق: زیاد محمد منصور، مدینه، مكتبة العلوم والحكم، 1414 هـ.
74- همو، المسند، تحقیق: شعیب ارناؤوط و آخرون، مؤسسة الرسالة، دوم، 1420 هـ.
75- همو، العلل و معرفة الرجال، تحقیق: وحی الله بن محمد عباس، بیروت-ریاض، المکتب الاسلامی-دارخانی، اول، 1408 هـ.
76- البانی، محمد ناصر الدین بن الحاج نوح الألبانی، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمه، الریاض، دار المعارف، 1412 هـ.
77- همو، روش نماز پيامبر صل الله علیه و آله و سلم ، ترجمه: عبدالله ریگی احمدی، حرمین، ایران، زاهدان، سوم 1382 ه .ش.
78- ازرقی، محمد بن عبدالله بن احمد، اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، تحقیق: علی عمر، مکتبه الثقافه الدینیه، اول، بیتا.
79- انیس، عبدالحلیم صفر، عطیه صوالحی و محمّد خلفالله أحمد، المعجم الوسيط، مکتب نشر الثقافته الإسلامیه، بیتا.
80- یجی، عضدالدین عبدالرحمن بن أحمد، المواقف في علم الكلام، عالم الکتب، بیروت، بیتا.
81- أنصاری، زکریابن محمّد بن أحمد بن زکریا أبو یحیى، غاية الوصول في شرح لب الأصول، بیجا، بیتا.
82- أنصاری، عبدالعلی محمّد بن نظام الدّین، فواتح الرّحموت، بیروت، لبنان، دارالکتب العلمیة، بیتا.
83- بخاری، محمّد بن اسماعیل، صحيح البخاري، المکتبه الأسلامیه، استانبول، 1981م.
84- همو، ادب المفرد، تحقیق: محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، 1409 هـ.
85- همو، التاريخ الصغير، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، حلب- القاهره، دار الوعی- مکتبه دار التراث، الطبعة الأولى، 1397 هـ.
86- همو، التاريخ الکبير، تحقیق: سید هاشم ندوی، دارالفکر، بیتا.
87- همو، الجامع المسند الصحيح، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاه، اول، 1422 هـ.
88- همو، الضعفاء، مکتبة ابن عباس، اول، 1426هـ.
89- بدران، بوران أبوالعینین، أصول الفقه الإسلامي، مؤسسه شباب الجامعه، اسکندری، بیتا.
90- همو، تاریخ الفقه الاسلامی، بیروت، دار النهضة العربیة، بیتا.
91- بزار، ابوبکر أحمد بن عمرو بن عبدالخالق، المسند، تحقیق: محفوظ الرحمن زین الله، بیروت- المدینه، المؤسسه علوم القرآن و مکتبه العلوم و الحکم، 1409 هـ.
92- بغوی، محیی السنه، أبو محمد الحسین بن مسعود البغوی، معالم التنزيل، المحقق: حققه وخرج أحادیثه محمد عبد الله النمر - عثمان جمعه ضمیریه - سلیمان مسلم الحرش، دار طیبه للنشر والتوزیع، چهارم، 1417هـ.
93- بغوی، ابوالقاسم، حديث مصعب بن عبد الله الزبيري، تحقیق صالح عثمان اللحام، اردن، الناشر الدار العثمانیه، 1424هـ.
94- بیهقی، ابوبکر أحمد بن الحسین، دلائل النبوة، تحقیق وثق أصوله وخرج أحادیثه و علق علیه: عبد المعطى قلعجى، دار الکتب العلمیه ـ ودار الریان للتراث، اول، 1408هـ.
95- همو، السنن الکبری و فی ذیله الجوهر النقی، حیدرآباد هند، مجلس دائره المعارف النظامیه الکائنه، اول، 1344 هـ.
96- همو، شعب الایمان، تحقیق: محمد السعید بسیونی زغلول، بیروت، دارالکتب العلمیة، اول، 1410 هـ.
97- بیهقی، ابوبکر أحمدبن الحسین، معرفة السنن و الآثار، تحقیق: عبدالمعطی أمین قلعجی، دارالوعی -دارالوفاء-دارقتیبه-جامع الدراسات الإسلامیه، اول، 1412 هـ.
98- بصری، محمّد بن علی بن طیب، المعتمد، محقق: خلیل مس، دارالکتب، بیروت، اول، 1403ه .
99- بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفَرق بين الفِرق، تحقیق: محمّد محیالدین عبدالحمید، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، بیتا.
100- بوکروشه، حلیمه، معالم تجديد المنهج الفقهي أنموذج الشوكاني، مجله کتاب الأمه، شماره 91 و 90، سال 23، 1423ه.
101- بیهقی، أحمد بن حسین بن علی بن موسی أبوبکر، سنن البيهقي الكبري، محقق: محمّد عبدالقادر عطا، مکتبه دارالباز، مکه مکرمه، 1414ه/1994م.
102- ترمذی، محمد بن عیسی الترمذی، الجامع الصحیح السنن، تحقیق: أحمد محمد شاکر و آخرون، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، بیتا.
103- تمیمی بستی، محمّد بن حبان بن أحمد أبوحاتم، صحيح ابن حبان، محقق: شعیب أرناؤوط، دوم، مؤسسه الرساله، بیروت، 1414ه/1994م.
104- جرجانی، حمزه بن یوسف أبو القاسم الجرجانی، تاريخ جرجان، تحقیق: محمد عبد المعید خان، بیروت، عالم الکتب، 1401 هـ.
105- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرك علی الصحیحین، تحقیق: مصطفی، بیجا، بیتا.
106- حمیدی، عبدالله بن الزبیر أبو بکر الحمیدی، المسند، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، بیروت و قاهره، دار الکتب العلمیه, مکتبه المتنبی، بیتا.
107- خطیب بغدادی، أبو بکر أحمدبن علیبن ثابتبن أحمد بن مهدی، الفقيه والمتفقه، محقق: عادلبن یوسف العزازی، دارابن جوزی بالسعودیه، 1417هـ.
108- همو، المتفق و المفترق، تحقیق: محمد صادق الحامدی، دمشق، دارالقاری، 1408 هـ.
109- همو، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
110- جاب الله، عبدالعزیزبن عبدالرحمن، الدليل الصادق علي وجود الخالق و بطلان مذهب الفلاسفة، منكريي الخوارج، مطبعة الآداب و المؤید، مصر، 1316ه .
111- جصاص، احمد بن علی ابوبکر، احكام القرآن، تحقیق: محمّدصادق قمحاوی، دارإحیاء التراث العربی، بیروت، 1405.
112- جلالالدین محلی، شمسالدین محمّد بن أحمد، شرح جمع الجوامع مع حاشية البناني، دارإحیاء الکتب العربیة، بیتا .
113- جوزی، أبو فرج عبدالرحمن بن علی، تلبيس أبليس، دارالطباعه المنیریه، قاهره، بیتا.
114- جوینی، عبدالملک بن عبدالله امام الحرمین، الشامل في أصول الدين، تحقیق: علی سامی النشار و همکاران، منشأةالمعارف، اسکندریه، 1969ه.
115- همو، الإجتهاد، محقق: دکتر عبدالمجید أبوزید، دارالقلم، دمشق، دارالعلوم الثقافه، بیروت، اول، 1408 ه .
116- همو، البرهان في أصول الفقه، تحقیق: دکتر عبدالعظیم محمود الدیب، دارالوفاء، المنصوره، چهارم، 1418ه .
117- خرّمدل، مصطفی، تفسیر نور، تهران، احسان، 1379 ه .ش. ( ترجمه آیات مستخرج از آن میباشد.)
118- خضری، شیخ محمّد، أصول الفقه، دار الحدیث، قاهره، 1424ه/2003م.
119- گلمحمّدی، ابراهیم، پایاننامة کارشناسی ارشد" التزام به مذهب فقهی معین"، دانشگاه تهران، 1391 ه. ش.
120- دارقطنی، علی بن عمر البغدادی، السنن، تحقیق: سید عبدالله هاشم یمان، بیروت، دارالمعرفه، 1386 هـ.
121- دارقطنی، علی بن عمر أبوالحسن الدارقطنی البغدادی، سؤالات البرقاني للدارقطني، تحقیق: عبدالرحیم محمد أحمد قشقری، کتب خانه جمیلی، باکستان، اول، 1404هـ.
122- دارقطنی، علیبن عمر بغدادی، سؤالات الحاكم النيسابوري للدارقطني، تحقیق: موفق بن عبدالله بن عبدالقادر، الریاض، مکتبة المعارف، اول، 1404 هـ.
123- دارقطنی، علیبن عمر البغدادی، العلل الوارده في الأحاديث النبويه، تحقیق: محفوظ الرحمن زین الله السلفی، الریاض، دارطیبه، اول، 1405 هـ.
124- دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن، تحقیق: فواز أحمد زمرلی و خالد السبع العلمی، بیروت، دارالکتاب العربی، اول، 1407 هـ.
125- ذراعی، محمّد بن أبوبکر أیوب، الفروسية، محقق: مشهور بن حسن بن محمّد بن سلیمان، دارالأندلس، سعودیه- حائل، اول، 1414ه/1993م.
126- ذهبی، شمسالدین محمدبن أحمدبن عثمان، تنقيح في أحاديث التعليق، تحقیق: مصطفى أبوالغیط عبدالحی عجیب،ریاض، دارالوطن، 1421هـ.
127- همو، سیر أعلام النبلاء، تحقیق: مجموعه محققین بإشراف شعیب الإرناؤوط، مؤسسة الرساله، بیتا.
128- همو، الکاشف فی معرفة من له روایه فی الکتب السته، دار القبلة للثقافة الاسلامية، مؤسسة علوم القرآن جده، اول، 1413 هـ.
129- همو، العبر في خبر من غبر، تحقیق: صلاح الدین المنجد، الناشر مطبعة حكومة الكويت، 1984 هـ.
130- همو، الموقظة في علم مصطلح الحديث، الملتقى أهل الحدیث، بیتا.
131- همو، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، تحقیق: علی محمد البجاوی المجلد الاول، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
132- رازی، محمّد بن أبوبکر عبدالقادر، مختار الصحاح، مرکز فرهنگ و علوم عربی، بیروت، لبنان.
133- رازی، فخرالدین محمّد بن عمر، محصل أفكار المتقدمين و المتأخرين من العلما و الحكماء و المتكلمين، در ذیلش کتاب (تلخیص المحصل)، نصیرالدین طوسی، مکتبه اکلیلات الأزهریه، قاهره.
134- همو، المحصول، محقق: طه جابر فیاض علوانی، جامعه الامام محمّد بن سعود الإسلامیه، ریاض، اول، 1400ه .
135- راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمّد، المفردات في غريب القرآن، تحقیق: محمّد سهیل کیلانی، چاپ مصطفی البایی الحلبی و فرزندانش، مصر.
136- رشید رضا، محمّد، تفسيرالقرآن الحكيم مشهور به «تفسير المنار»، مکتبه القاهره، مصر، اول، بیتا.
137- رویانی، ابوبکر محمد بن هارون، المسند، تحقیق: ایمن علی ابو یمانی، قاهره، مؤسسة قرطبة، 1416 هـ.
138- زرکشی، محمّد بن بهادر بن عبدالله، المنثور فيالقواعد، محقق: دکتر تیسیر فائق أحمد محمود، وزارة الأوقاف و الشؤون الإسلامیة، کویت، روم، 1405ه .
139- همو، البحر المحيط في أصول الفقه، به کوشش: محمّد محمّد تامر، بیروت، لبنان، دار الکتب العلمیة، 1421هـ .
140- زرکلی، خیرالدین، الأعلام، بیروت، دارالعلم، ششم، 1984م.
141- زیدان، عبدالکریم، الوجيز في اصول الفقه، دار إحسان، تهران، چهارم 1419ه/1377 ه .ش.
142- زحیلی، وهبه بن مصطفى، أصول الفقه الأسلامي، دارالفکر المعاصر، بیروت، دارالفکر، دمشق، اعاده چاپ دوم، 1422ه/2001م.
143- همو، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دارالفکر، اول، بیتا.
144- زیلعی، عبدالله بن یوسف، نصب الرايه، تحقیق: محمد یوسف بنوری، مصر، دارالحدیث، 1357 هـ.
145- سبکی، جمع الجوامع، محمّدی، سقز، بیتا.
146- سبکی، علی بن عبدالکافی، الإبهاج، تحقیق گروهی از علما، دارالکتب العلمیه، بیروت، اول، 1404ه .
147- سرخسی، محمّد بن أحمد بن أبوسهل أبوبکر، أصول السرخسي، محقق: أبوالوفا أفغانی، دارالمعرفه، بیروت، 1372ه.
148- سعید بن منصور، سعید بن منصــور بن شعبة الخراسانی، السنــن، تحقیق: حبیب الرحـــمن الأعظــمی، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
149- سمعانی، ابی سعد عبد الکریم بن محمد بن منصور تمیمی، الانساب، تعلیق: عبد الله عمر البارودی مرکز الخدمات والابحاث الثقافیة الجزء الاول، بیروت، دار الجنان، اول، 1408 هـ.
150- سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی، تدريب الراوي في شرح تقريب النواوي، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف، الریاض، مكتبة الرياض الحديثة، بیتا.
151- سفارینی، عمر بن أحمد، التحقيق في بطلان التلفيق، تحقیق: عبدالعزیز بن ابراهیم الدخیل، دارالصمیعی، ریاض، اول، 1418ه/1998م.
152- سقاف، علوی بن عبد القادر، تخريج أحاديث وآثار كتاب في ظلال القرآن، موجود در نرم افزار المکتبة الشاملة، نسخة 46/3.
153- سلمی، عزالدین عبدالعزیز بن عبدالسلام، قواعد الأحكام في مصالح الأنام، دارالکتب العلمیه، بیروت، بیتا.
154- سمعانی، منصور بن محمّد بن عبدالجبار، قواطع الأدلة في الأصول، محقق: محمّدحسن اسماعیل شامخی، دارالکتب العلمیه، بیروت، اول، 1997م.
155- سوسوه، دکتر عبدالمجید محمّد، دراسات في الإجتهاد و فهم النص، دارالبشائر الأسلامیه، بیروت، اول، 1424ه/2003م.
156- سید قطب، تفسير (في ضلال القرآن)، دارالشروق، بیروت، دهم، 1402ه/1982م.
157- سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن، صون المنطق و الكلام عن فنّ المنطق و الكلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
158- شاشی، أحمد بن محمّد بن إسحاق، أصول الشاشي، دارالکتاب العربی، بیروت، 1402ه .
159- شاطبی، ابو اسحاق، الموافقات في أصول الشريعة، منشورات محمّد علی بیضون، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1424ه/2003م.
160- شاشی، هیثم بن کلیب، المسند، تحقیق: محفوظ الرحمن زین الله، مدینه، مکتب العلوم و الحکم، 1410 هـ.
161- شافعی، محمد بن ادریس، الاُمّ، تحقیق: علی محمد وعادل احمد، بیروت، دارالأحیاءالتراث العربی، 1422 هـ.
162- همو، المسند، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
163- شافعی، ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهیم، الفوائد (الغیلانیات)، تحقیق: حلمی کامل أسعد عبدالهادی، ریاض، دار ابن جوزی، 1417 هـ.
164- شاموخی، أبو علی الحسن بن علی الشاموخی، احادیث الشاموخی، رره وخرج أحادیثه: ابومحمد الفی، اسکندریه، قید النشر: بدارالصفا و مروه، بیتا.
165- شریف حاتم عونی، شریف بن حاتم العونی، المرسل الخفی و علاقته بالتدلیس، دارالنجده، المملکة العربیة السعودیه، اول، 1418هـ.
166- شوکانی، محمد بن علی بن محمد، نیـل الأوطار من أسرار منتقی الأخبار، اداره الطبـاعه المنیریه، بیتا.
167- شیبانی، محمدبن حسن، الآثار، تعلیق: ابوالوفاء الافغانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1413 هـ.
168- شیبانی، محمدبن الحسن بن فرقد الشیبانی، الأصل المعروف بالمبسوط، تحقیق أبو الوفا الأفغانی، کراتشی، إدارة القرآن والعلوم الإسلامیه، بیتا.
169- شیبانی، محمد بن الحسن بن فرقد شیبانی، الحجة على أهل المدينة، تحقیق: مهدی حسن الکیلانی القادری، بیروت، عالم الکتب، 1403هـ.
170- شافعی، دکتر حسن محمود، المدخل الي دراسه علم الكلام، مکتبة وهبة، قاهره، دوم، 1411ه/1979م.
171- شنقیطی، باب بن شیخ سیدی، إرشاد المقلدين عند اختلاف المجتهدين، تحقیق: طیب بن عمر بن حسین جکینی، دار ابن حزم، بیروت، اول، 1418ه/1997م.
172- شهرستانی، محمّد بن عبدالکریم، الملل والنحل، دارالمعرفة، بیروت، اول، 1981 م.
173- شوکانی، محمّد بن علی بن محمّد، إرشاد الفحول الي تحقيق الحق من علم الأصول، تحقیق: احمد عزّو عنایه، دارالکتاب العربی، بیروت، دوم، 1421ه/2001م.
174- همو، القول المفيد في ادله الاجتهاد والتقليد، دارالقلم، کویت، محقق: عبدالرحمن عبدالخالق، کویت، اول، 1396 ه .ق.
175- همو، أدب الطلب و منتهيالأرب، تحقیق: عبدالله یحیی سریحی، دار ابن حزمِ بیروت و مکتبة الإرشادِ صنعا، اول، 1419ه/1998م.
176- همو، فتحالقدير، 1403ه/1983م.
177- شیرازی، أبو إسحاق ابراهیم بن علی، اللمع في أصول الفقه، داراکتب العلمیه، بیروت، اول، 1405ه/1985م.
178- صیداوی، محمد بن احمد بن الجمیع، معجم الشیوخ، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت-ترابلس، مؤسسة الرسالة-دارالایمان، 1405 هـ.
179- ضیاء المقدسی، محمد بن عبدالواحد بن أحمد، أحادیث المختاره، تحقیق: عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دارخضر، دوم، 1420 هـ.
180- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الأوسط، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد و عبدالمحسن بن ابراهیم الحسینی، القاهره، دارالحرمین، 1414 هـ.
181- همو، المعجم الصغیر، تحقیق: محمد شکور و محمود الحاج أمریر،بیروت، دارعمار و المکتب الإسلامی، اول، 1405 هـ.
182- همو، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، الموصل، مکتبه العلوم و الحکم، دوم، 1404 هـ.
183- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تأویـل القرآن، تحقیق: احمد محمد شاکر، مؤسسة الرسالة، اول،1420 هـ.
184- طحاوی، أحمد بن محمد بن سلامه بن عبدالملک بن سلمه، شرح معانی الآثار، تحقیق: محمد زهری النجار، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، 1399 هـ.
185- طیالیسی، سلیمان بن داود بن جارود، المسند، تحقیق: محمد بن عبدالمحسن ترکی، دارهجر، اول، 1419 هـ.
186- عبدالرزاق، ابوبکر بن عبدالرزاق بن همام صنعانی، مصنف، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، بیروت، المکتب الإسلامی، دوم، 1403 هـ.
187- عبدالله بن أحمد بن حنبل شیبانی، السنة، تحقیق: د. محمد سعید سالم القحطانی، دار ابن القیم – الدمام، اول، 1406هـ.
188- عبدالله بن مبارک، عبدالله بن مبارک بن واضح، المسند، مکتبة المعارف، الریاض، اول، 1407هـ.
189- عبد بن حمید، ابو محمد عبد بن حمید بن نصر، المسند، تحقیق: صبحی بدری سامرایی و محمود محمد خلیل صعیدی، قاهره، مکتبة السنه، 1408 هـ.
190- عجلی، أحمدبن عبدالله بن صالح أبوالحسن عجلی کوفی، معرفة الثقات، تحقیق: عبدالعلیم عبد العظیم بستوی، المدینه، مکتبة الدار، اول، 1405 هـ.
191- عراقی، زین الدین ابوالفضل عبدالرحیم بن الحسین، ذيل ميزان الاعتدال، تحقیق: علی محمد عوض و عادل أحمد عبدالموجود، بیروت، درالکتب العلمیه، 1416 هـ.
192- عقیلی، محمدبن عمربن موسی، الضعفاء الکبیر، تحقیق: عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، دارالمکتبة العلمیة، اول، 1404 هـ.
193- طبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب، المعجم الكبير، محقق: صمدی بن عبدالمجید سلفی، مکتبة العلوم والحکم، موصل، روم، 1404ه/1983م.
194- طبری، أبوجعفر محمّد بن جریر، تفسير طبري(جامع البيان عن تأويل القرآن)، تحقیق: محمّد محمّد شاکر، مکتبة البابی الحلبی و فرزندانش، قاهره، دوم، 1373ه/1954م.
195- عبدالباقی، محمّد فؤاد، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الكريم، دارالحدیث، قاهره، 1422ه/2001م.
196- عبدالعزیز، دکتر امین، اصول الفقه الأسلامي، دارالسلام، بیتا.
197- عبیدات، دکتر عبدالکریم نوفان، الدلالة العقلية في القرآن و مكانتها في تقرير مسائل العقيدةالإسلامية،دارالنفاس، اردن، اول، 1420ه/2000م.
198- عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، فتحالباري شرح صحيح البخاري، مکتبه سلفیه، بیتا.
199- عبدالعزیز، دکتر امین، اصول الفقه الأسلامي، بیجا، بیتا.
200- عطار ،أبوسعادات حسنبن محمّد، حاشية العطار على جمع الجوامع، لبنان، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1420هـ .
201- غزالی، أبو حامد محمّد بن محمّد، الجام العوام عن الكلام، دارالکتاب العربی، بیروت، اول، 1406 ه/1985م.
202- همو، فيصل التفرقة بين الأسلام و الزندقة، نشورات دارالحکمه، دمشق، بیروت، 1407ه/1986م.
203- همو، إحياءعلومالدين، داراحیاء الکتب العربیه، قاهره، بیتا.
204- همو، المستصفي، محقق: محمّد عبدالسلام عبدالشافی، دارالکتب العلمیه، بیروت، اول، 1413ه .
205- همو، المنخول، محقق: دکتر محمّدحسن هیتو، دارالفکر، دمشق، روم، 1400ه .
206- فرغل، یحیی هاشم، الأسس المنهجيةلبناء العقيدةالأسلاميه، دارالفکر العربی، قاهره، بیتا.
207- فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفه و التاریخ، تحقیق: اکــرم العمری، بیروت، مؤسسة الرسالة، اول، 1981 م.
208- فضلی عزیر، عبدالهادی، التقليد دراسةفقهيةلظاهره التقليد الشرعي، لبنان، بیروت، 1420ه/1999م.
209- فیروزآبادی شیرازی، ابراهیم بن علی بن یوسف، التبصرة ،حقیق: دکتر محمّدحسن هیتو، دارالفکر، دمشق، اول، 1403 ه .
210- قاری، ملا علی بن سلطان، شرح الفقه الأكبر، شرکت مکتبه و مطبعه البابی الحلبی و فرزاندش، مصر، روزک 1375 ه/1955 م.
211- قرشی حنفی، محیی الدین عبدالقادر بن محمّد، الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، تحقیق: دکتر عبدالفتاح حلو، قاهره، چاپ عیسی البابی و شرکایش، 1399 ه/ 1979م.
212- قرافی، شهاب الدین أحمد بن إدریس الصنهاجی، شرح تنقيح الفصول في علم الأصول، موجود در نرمافزار المکتبة الشاملة، نسخة 14/3.
213- قشیری نیشابوری، أبو الحسین مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، بشرح محیالدین أبو زکریا یحیی بن شرف نووی، بیروت، دارالفکر.
214- قضاعی، محمّد بن سلامه بن جعفر، مسند الشهاب، محقق: صمدی بن عبدالمجید سلفی، دوم، مؤسسه الرساله، بیروت، 1407ه/1986م.
215- کوسج، إسحاق بن منصور بن بهرام کوسج أبو یعقوب التمیمی المروزی، مسائل الإمام أحمد بن حنبل وابن راهويه، تحقیق: خالد بن محمود الرباط و وئام الحوشی و جمعة فتح، الریاض، دار الهجره، 1425 هـ.
216- ماتریدی، أبومنصور، التوحيد- الماتريديه، محقق: دکتر فتحالله خلیف، دارالجامعات، اسکندریه، بیتا.
217- مالک بن أنس، الموطأ، روایت حسن شیبــانی، تحقیق: تقی الدین ندوی، دمشق، دارالقلـم، اول، 1413 هـ.
218- مروزی، محمدبن نصربن حجاج مروزی أبو عبدالله، تعظیم قدرالصلاة، تحقیق: عبدالرحمنبن عبدالجبار فریوائی، مدینه، مکتبة الدار، 1406 هـ.
219- همو، السنة، تحقیق: سالم أحمد السلفی، مؤسسة الكتب الثقافية – بیروت، اول، 1408هـ.
220- مزی، یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج المزی، تهذيب الكمال، تحقیق: د. بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1400هـ.
221- محاملی، حسین بن اسماعیل الضبی، أمالي بروايه ابن يحيي البيع، تحقیق:ابراهیم القیسی، عمان، المکتبة الإسلامية-دار ابن قیم، 1412 هـ.
222- مسلم، مسلم بن الحجاج بن مسلم قشیری، الجامع الصحیح، بیروت، دارالجیل و دارالآفاق الجدیده، بیتا.
223- مناوی، عبد الرؤوف المناوی، فيض القدير شرح الجامع الصغير، تعلیقات یسیرة لماجد الحموی، المکتبة التجاریة الکبرى، مصر، اول، 1356هـ.
224- مظفر، محمّدرضا، اصول الفقه، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، چهارم، 1370 ه .ش.
225- معوض، علی محمّد و عادل أحمد عبد الموجود، تاریخ التشریع الاسلامی، بیروت، دارالکتب العلمیة، اول، 1420 ه./2000 م.
226- مغربی، علی عبدالفتاح، الفرق الكلاميةالإسلاميه، مکتبة وهبه، قاهره، اول، 1407ه/1986م.
227- مقدسی، عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم، مختصرالمؤمل، محقق: صلاحالدین مقبول أحمد، مکتبة الصحوة الأسلامیة، کویت، 1403ه .
228- مقدسی، عبدالله بن أحمد بن قدامه، روضةالناظر و جنةالمناظر، محقق: دکتر عبدالعزیز عبدالرحمن سعید، دوم، جامعه الإمام محمّد بن سعود، ریاض، 1399ه .
229- نحاس، أحمدبن محمد بن إسماعیل مرادی نحاس أبو جعفر، الناسخ والمنسوخ، تحقیق: د. محمد عبد السلام محمد، مکتبة الفلاح، الکویت، اول، 1408هـ.
230- نسایی، أحمد بن شعیب، الضعفاء والمتروكين، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، حلب، دار الوعی، اول، 1369 هـ.
231- همو، المجتبی من السنن، تحقیق: عبدالفتاح ابوغدة، حلب، مکتب المطبوعات الإسلامیة، دوم، 1406 هـ.
232- همو، سنن کبری، تحقیق: عبدالغفار سلیمان البنداری و سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، 1411 هـ.
233- ندوی، أبوالحسن، ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمين، دوازدهم، 1402 ه/1982م.
234- نعمتی، دکتر احمد، اجتهاد و سير تاريخي آن، احسان، تهران، اول، 1376 ه .ش.
235- نووی جاوی، محمّد بن عمر بن علی، نهايةالزين، دارالفکر، بیروت، اول، بیتا.
236- نووی، ابوزکریا یحیی بن شرف دمشقی، آداب الفتوی، موجود در نرم افزار المکتبة الشاملة، نسخة 14/3.
237- همو، تهذيب الأسماء واللغات، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، بیجا، بیتا.
238- نیشابوری، أبوسعد بن عبدالرحمن، الفيةفي أصول الدين، تحقیق: عمادالدین أحمد حیدر، ناشر مؤسسه الکتب الثقافیه، بیروت، لبنان، اول، 1406 ه/1987م.
239- هیتمی، أحمدبن محمدبن علیبن حجر، الفتاوى الكبرى الفقهية، بیروت، دار الفکر، بیتا.
240- هیثمی، نورالدین علیبن ابوبکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، بیروت، دارالفکر، 1412 ه.
241- هیثمی، نورالدین، بغیة الحارث عن زوائد مسند الحارث، مدینه، مرکز خدمةالسنة والسیرة النبویة، تحقیق:حسین احمد صالح الباکری، اول، 1413 هـ.
242- هیثمی، نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، دار الفکر، بیروت، طبعة 1412 هـ.
243- وسوقی، فاروق، القضاء والقدر في الإسلام، المکتب الأسلامی، بیروت، بیتا.
244- یحیی بن معین، معرفة الرجال عن يحيى بن معين وفيه عن علي بن المديني وأبي بكر بن أبي شيبة ومحمد بن عبد الله بن نمير وغيرهم/ رواية أحمد بن محمد بن القاسم بن محرز، المحقق: الجزء الأول: محمدکامل القصار، الناشر: مجمع اللغة العربية، دمشق، اول، 1405هـ.
245- یزدانپرست، یونس، ارث در فقه اسلامی، تهران، احسان، اول، 1391 ه.ش.
246- یمانی، عبدالرحمن بن یحیی، القائد الي تصحيح العقائد، المکتب الإسلامی، بیروت، سوم، 1404ه/1984م.
1. نرم افزار المعجم الفقهي، مرکز المعجم الفقهی، قم، الإصدار الثالث، 1379ه .ش.
2. نرم افزار المكتبةالألفيةللسنةالنبوية،مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار 5/1، 1419ه/1999م.
3. نرم افزار الموسوعةالذهبيةللحديث النبوي الشريف و علومه، مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار الثانی، 1422ه/2001م.
4. نرم افزار سلسلةالعالم و المتعلم(3)، مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار الثانی، 1420ه/2000م.
5. نرم افزار مكتبةالعقائد والملل، مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار الثالث، 1422ه/2001م.
6. نرم افزار مكتبةالفقه و أصوله، مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار 5/1، 1419ه/1999م.
7. نرم افزار مكتبةشيخالإسلام و تلميذه ابن قيم، مرکز التراث لأبحاث الحاسوب الآلی، اردن، الإصدار الأول، 1419ه/1999م.
8. نرم افزار المکتبة الشاملة، المکتب التعاونی للدعوةبالروضة، نسخة 14/3 و 48/3، 1434ه.
9. نرمافزار الجوامع الکلم، مکتبة الجوامع الکلم، نسخة 5/4،1434ه.
([7]) برای بیان و فهم بیشتر مراجعه شود به کتاب محمّد بن أحمد بن عبدالهادی، الصارم المنکی فی الرد علی السبکی، مؤسسة الریان.
([10])(صحیح): بخاری (ش7352) / مسلم (ش4584) از طریق (عبدالعزیز بن محمد وحیوة بن شریح) روایت کردهاند: «حدثني یزید بن عبد الله بن الهاد عن محمد بن إبراهیم بن الحارث عن بسر بن سعید عن أبي قیس مولى عمرو بن العاص عن عمرو بن العاص: أنه سمع رسول الله صل الله علیه و آله و سلم یقول: إذا حكم الحاكم فاجتهد ثم أصاب فله أجران وإذا حكم فاجتهد ثم أخطأ فله أجر».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر