فصل سوم:
گوشهای از شرح حال اهل صُفّه
به یقین اصحاب رضی الله عنهم و به ویژه اهل بیت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم اهل صفه را دوست داشتند و آنان را تکریم میکردند، زیرا پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ایشان را دوست میداشت و به آنان مهر میورزید و گرامیشان میداشت و با آنان همنشینی میکرد.
حسن بن علی رضی الله عنه و عبدالله بن جعفر رضی الله عنه از جمله کسانی بودند که دوست داشتند اهل صفه را کمال دین میدانستند و همنشینی با آنان را شرف بزرگی به شمار میآوردند و نزد آنان میرفتند تا از اخلاق و رفتارشان کسب فضیلت کنند و بهرهمند گردند.
اهل صفه کسانی از فرزندان اشراف و بزرگان قریش بودند که از مکه به مدینه هجرت کردند و قریش آنان را از بردن مال و ثروتشان بازداشتند و در مدینه با تنگدستی و زندگی ناگواری روبرو شدند، و بسیاری از آنان از فقر و تهیدستی رنجها و مشقات زیادی را تحمل نمودند، و چون شرف و بزرگواری به آنان اجازه نمیداد به عنوان سائل و گدا دست به سوی کسی دراز کنند، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم برای آنان محل و مکانی ایجاد کرد تا در آنجا گرد هم آیند. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم مکانی سایهدار در پایین مسجد مدینه برای آنان برگزید و به همین مناسبت آن را صفه نام نهاد. و مؤمنینی که در آن سکنا گزیده بودند به اهل صفه مشهور شدند، نزدیک به چهارصد نفر از مهاجرین قریش در آنجا بودند، و گاهی در میان ایشان کسانی بودند از گروههای عرب که به مدینه میآمدند و چون آنجا خانه و مسکن و یا خویشاوند نداشتند، و اسلام میآوردند، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ایشان را در آنجا پناه میداد، و این اولین خوابگاه و آسایشگاهی بود که در تاریخ اسلام برای بینوایان و تهیدستان درنظر گرفته شد.
این آسایشگاه قوانین و مقرراتی داشت (همانند قوانین و مقرراتی که کشورهای پیشرفته معاصر در برخی از آسایشگاهها و خوابگاهها وضع نمودهاند) که مناسب با شرایط و مقرراتی بود که در شهر مدینه بدان عمل میکردند.
1- از قوانین این آسایشگاه یکی آن بود که جز تهیدستان که توان کسب و کار نداشتند، و نیز کسانی که درآمدشان آنان را از دریافت صدقات و وامهایی که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم از ثروتمندان میگرفت بینیاز نمیکرد، کسانی دیگر به آنجا وارد نمیشدند، و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقش مهمی را در رسانیدن آنان به خود کفایی ایفاء نمود، تا آنچه را که ترسیم فرمود، در آینده الگو و رهنمودی باشد برای کشورهای اسلامی در اداره امور کشورشان.
2- و از دیگر قوانین آن محل دایرشدن مدرسهای شبانه بود که در آن قرآن و دانشهای دیگر را فرا میگرفتند، و این گروه در روز کارهای دیگری داشتند که بعداً بیان خواهد شد.
به واسطه آن اقدام، رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم اول کسی بود که در خوابگاه مدرسه ایجاد کرد تا آنجا محلهایی برای کسب دانش و آموختن باشد، و مردمان در آنجا از مسائل دینی و دنیوی بهرهمند شوند، رسانیدن صدقه به این جایگاه خیر و نیکی بزرگی به شمار میآمد.
3- از مقررات دیگر آن خوابگاهها اینکه رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم کاری برای مردم آنجا فراهم آورد تا از درآمد آن روزی خود را تأمین کنند تا آنان را وابسته به صدقاتی که به آنجا میرسید ننماید، چون آن صدقات همیشگی نبود، - و این صدقات مازاد بر نیاز مسلمانان بود که نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میآوردند و وی هنگام فرارسیدن شب آن را به ساکنین خوابگاه عطا میفرمود - زیرا اسلام دین کار و تلاش و کوشش است و به کسی اجازه نمیدهد از کار و کوشش بازماند. پس اهل صفه روزها از خوابگاهها بیرون میرفتند و هستههای خرما را جمع آورده، پس از خردکردن هستهآن را به شترداران میفروختند.
4- و دیگر از مقررات آن خوابگاه اینکه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم از آنان برای امور مسلمین سربازانی داوطلب فراهم میآورد، و آنان در هر سریه و مأموریتی که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم روانه میفرمود شرکت داشتند، و در غزوههایی که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم تشریف داشتند آنان نیز بودند، و در این مورد با مسلمانان دیگر تفاوتی نداشتند، و مانند راهبان مسیحی نبودند که در دیرهایشان بمانند و با مردم و دنیا قطع رابطه نمایند.
این آسایشگاه در زمان رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم دایر بود و کار خودش را انجام میداد، پس از اینکه ابوبکر رضی الله عنه خلافت مسلمانان را بر عهده گرفت، آن را با همان وضعی که بود برجای گذاشت. پس وقتی که عمر بن خطاب رضی الله عنه بعد از ابوبکر رضی الله عنه خلافت را بر عهده گرفت، چون در زمان او فتوحات اسلامی گسترش یافت و گنجینههای ایران و روم به دست مسلمین افتاد و ابزار و اسباب کسب و کار و غنیشدن سهل و آسان گردید، عمر رضی الله عنه به بستن این آسایشگاه فرمان داد و به ساکنان آن دستور فرمود تا راههای سهل و آسان را جهت بینیازی و مالدارشدن بپیمایند، زیرا تنها افراد تنبل و بیکاره به فقر و تهیدستی بسنده میکنند، و حال آنکه اسلام دینِ کار و کوشش است و هرگز اجازه تنبلی و بیکاری را به کسی نمیدهد.
روایت شده است که عمر رضی الله عنه به آنان گفت: بیگمان رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم در دورهای از شما نگهداری میفرمود که هیچگونه رزق و روزییی نمییافتید، اما امروز درهای روزی بر شما گشاده است، پس به دنبال کار خود بروید و همراه دیگر مسلمانان کار کنید.
خداوند ابوحفص عمر رضی الله عنه را ببخشاید که با این اقدام و کارش گام بزرگی برداشت و اهل صفه را به راهی که خواست و قصد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بود بازگردانید و هدایت نمود، و این هم گامی با دستورهای پیامبر صل الله علیه و آله و سلم است که از مسلمانان میخواهد توانا و نیرومند باشند و سربار دیگران نباشند، و دیگران باید امثال عمر رضی الله عنه را سرمشق و الگوی خود قرار دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر