لقطه عبارت است از هر مال محفوظی که در معرض نابودی قرار دارد و صاحب آن شناخته شده نیست.
بیشتر اوقات لفظ لقطه برای غیر حیوان اطلاق میشود و برای حیوان لفظ ضاله بکار میرود.
آنچه بر ملتقط (یابنده) واجب است
هر کس مالی را پیدا کرد، بر او واجب است که نوع و تعداد آنرا مشخص کرده، و شخص عادلی را بر آن شاهد گرفته، و سپس آنرا نزد خود نگه دارد، و تا یک سال در میان مردم اعلام کند، اگر کسی نشانه آنرا گفت، به او بدهد، هرچند بعد از یک سال هم باشد، در غیر اینصورت میتواند از آن استفاده کند:
از سوید بن غفله روایت است: «ابی بن کعب را دیدم، او گفت: کیسهای را پیدا کردم که در آن صد دینار بود. نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم رفتم فرمود: به مدت یکسال آنرا اعلام کن، یکسال اعلام کردم، سپس نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمدم فرمود: به مدت یکسال دیگر اعلان کن، باز یک سال دیگر اعلام کردم، سپس برای بار سوم نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمدم فرمود: کیسه، سر بند آن و مقدار پول را به خاطر بسپار، اگر صاحبش آمد (آنرا به او بده)، در غیر اینصورت از آن استفاده کن، من هم از آن استفاده کردم، پس از مدتی صاحبش را در مکه دیدم، (ابی بن کعب) گوید: به یاد ندارم که بعد از سه سال بود یا یکسال».[1]
از عیاض بن حمار روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (من وجد لقطة فلیشهد ذا عدل أو ذوی عدل، ثم لایغیره ولایکتم، فإن جاء ربها فهو أحق بها، و إلا فهو مال الله یؤتیه من یشاء)[2] «هرگاه کسی لقطه (گمشده)ای را پیدا کرد باید یک یا دو نفر عادل را شاهد بگیرد و از تغییر دادن و پنهان کردن آن خودداری کند. اگر صاحبش پیدا شد به آن سزاوارتر است در غیر اینصورت، آن مال خدا است به هر کسی که بخواهد، میدهد (یعنی شخص یابنده میتواند از آن استفاده کند)».
هرگاه کسی گوسفند یا بز گمشدهای را پیدا کرد، باید آن را نگه دارد و اعلام کند،اگر صاحبش پیدا شد آنرا به او بدهد،در غیر اینصورت مالک گوسفند یا بز میشود، ولی اگر کسی شتر گمشدهای را پیدا کرد، برای او حلال نیست که آنرا نگه دارد، چون خطر تلف شدن آن نیست:
از زید بن خالد جهنی رضی الله عنه روایت است: (جاء أعرابی النبی صل الله علیه و آله و سلم فسأله عما یلتقطه فقال: عرٌِفا سنة، ثم اعرف عفاصها و وکائها، فإن جاءک أحد یخبرک بها و إلا فاستنفقها، قال یا رسولالله فضالة الغنم؟ قال: لک أو لأخیک أو للذئب، قال: ضالة الإبل؟ فتمعر وجه النبی صل الله علیه و آله و سلم فقال: ما لک ولها؟ معها حذاؤها و سقاؤها، ترد الماء و تأکل الشجر)[3] «بادیهنشینی نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمد و از لقطه (گمشده) سؤال کرد، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: بمدت یکسال آن را اعلام کن سپس ظرف و درپوش آنرا به خاطر بسپار، اگر کسی آمد و نشانههایش را به توگفت، آنرا به او بده، در غیر اینصورت از آن استفاده کن، (بادیهنشین) گفت: ای رسول خدا! گوسفند یا بز گمشده را چه کنم؟ فرمود: یا از تواست، یا از برادرت است، یا از گرگ است، گفت شتر گم شده چی؟ چهرة پیامبر صل الله علیه و آله و سلم تغییر کرد و فرمود: تو را با شتر چی؟ آن کفش و ظرف آب خود را به همراه دارد، خود را به آب میرساند و از درختان میخورد».
هر کس خوردنی در راه یافت، میتواند آنرا بخورد، و هر کس چیز کمارزشی را که انسان به خاطر گم شدن آن ناراحت نمیشود، یافت میتواند آنرا برای خود بردارد:
ازانس رضی الله عنه روایت است: (مرالنبی صل الله علیه و آله و سلم بتمرة فی الطریق قال: لولا أنی أخاف أن تکون من الصدقة لأکلتها)[4] «پیامبر صل الله علیه و آله و سلم خرمایی را در راه یافت، فرمود: اگر بیم این را نداشتم که از مال صدقه است، آنرا میخوردم».
برداشتن لقطه (گمشده) حرم مکه به هیچ وجه جایز نیست مگر به قصد اعلام، و نمیتوان آن را مانند سایر لقطهها بعد از گذشت یکسال بملکیت خود درآورد:
از ابن عباس(رض) روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (إن الله حرم مکة فلم تحل لأحد قبلی و لاتحل لأحد بعدی، و إنما أحلت لی ساعة من النهار، لایختلی خلاها و لایعضد شجرها، ولاینفر صیدها، ولاتلتقط لقطتها إلا لمعرف)[5] «خداوند مکه را حرام کرده و برای هیچ کسی قبل از من و بعد از من حلال نشده است، مگر برای من لحظهای از روز، و گیاهان آن درو، درخت آن قطع، شکار آن رانده وگمشده آن چیده نشود مگر به قصد اعلام».
[1]) متفق علیه خ (2426/78/5)، م (1723/1350/3)، ـ (1386/414/2)، جه (2506/837/2)، د (1685/118/5).
[2]) صحیح : [ص. جه 2032]، جه (2505/837/2)، د (1693/131/5).
[3]) متفق علیه، خ (2427/80/5)، م (1722 – 2 - 1348/3)، ت (1387/415/2)، جه(2504/836/2)، أ (1688/123/5).
[4]) متفق علیه : خ (2431/86/5)، م (1071/752/2)، د (1636/70/5).
[5]) صحیح : [ص. ج 1751]، [الإرواء 1057]، خ (1833/46/4).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر