توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ خرداد ۷, دوشنبه

لقیط

 

لقیط

تعریف لقیط

مراد از لقیط کودک غیربالغی است که در خیابان پیدا شود یا شخص گمشده‌ی در راه یاکسی است که نسبش معلوم نباشد.

حکم نگهداری لقیط

نگهداری لقیط فرض کفایه است، به دلیل فرموده خداوند متعال:

) وَتَعَاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوَی (                                    (مائده: 2)

«و بر نیکی و تقوا همکاری کنید».

اسلام، آزادی و نفقه لقیط

اگر لقیط در دارالاسلام پیدا شود، به مسلمان بودن او و هر جا یافت شود به آزاده بودنش، حکم می‌شود، زیرا اصل در بنی‌آدم آزاده بودن است و اگر مالی بهمراه لقیط بود، مخارج او از آن تأمین می‌شود در غیر اینصورت مخارجش بر عهده بیت‌المال است:

از سنین ابی جمیله مردی از بنی‌سلیم روایت است: (وجدت ملقوطا فأتیت به عمر بن الخطاب، فقال عریفی: یا أمیرالمؤمنین إنه رجل صالح، فقال عمر: أکذلک هو؟ قال: نعم، فقال اذهب به و هو حر، ولک ولاءه وعلینا نفقته)[1]. «لقیطی را پیدا کردم، آنرا نزد عمر بن خطاب بردم، عریفی (یکی از مشاوران) گفت: ای امیرالمؤمنین او مرد صالحی است، عمر گفت: اینچنین است؟ گفت: آری، عمر (به سنین) گفت: او را ببر، آزاد است، سرپرستی او بر عهده تو و نفقه‌اش بر عهده ما».

 

میراث لقیط

هرگاه لقیطی که دارای میراثی بود و وارثی نداشت و فوت کرد، مالش به بیت‌المال داده می‌شود. همچنین اگر کشته شده دیه‌اش به بیت‌المال برمی‌گردد.

ادعای نسب لقیط

اگر زن یا مردی ادعای نسب لقیط را کرد، به شرط امکان موجودیتش از او، به او داده می‌شود، اگر دو نفر یا بیشتر بر آن ادعا کردند نسب او برای کسی ثابت می‌شود که بر ادعایش دلیل بیاورد و اگر ثابت نشد به قیافه‌شناسانی که نسب را با تشابه می‌شناسند نشان داده شود، سپس قیافه‌شناس کودک را به هر کسی نسبت داد به او داده شود:

از عائشه(رض) روایت است: (دخل علی النبی صل الله علیه و آله و سلم  مسرورا تبرق أساریر وجهه فقال: ألم تر أن مجزرا المدلجی نظر آنفا إلی زید و أسامة و قد غطیا رؤوسهما و بدت أقدامهما فقال: إن هذه الأقدام بعضها من بعض)[2] «پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  شادمان نزد من آمد و در حالی که زیبایی‌های صورتش می‌درخشید فرمود: آیا نمی‌دانی که مجزر مدلجی اندکی پیش به زید و اسامه در حالی که سرشان را پوشانده بودند و پاهایشان نمایان بود، نگاه کرد و گفت: این پاها با همدیگر نسبت دارند».

اگر قیافه‌شناس حکم کرد که کودک متعلق به دو نفر است، کودک به آن دو نفر داده می‌شود:

از سلیمان بن یسار ازعمر روایت است که دو مرد با زنی در حالت طهر نزدیکی کردند و آن زن بچه‌ای به دنیا آورد و قیافه‌شناس گفت: هر دو در این بچه شرکت داشته‌اند (یعنی به هر دوی آنها شباهت دارد) پس عمر حکم کردکه این بچه متعلق به هردوی آنها است.[3]



[1]) صحیح : [الإرواء 1573]ف ما (1415/523)، هق (201/6).

[2]) متفق علیه : خ (6771/56/12)، م (1459/1081/2)، د (2250/357/6)، ت (2212/298/3)، نس (184/6).

[3]) صحیح [الإرواء 1587]، هق (263/10).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...