مستحب است داماد با همسرش ملاطفت کند مثلاً به او شربت و شیرینی و مانند آن بدهد؛ به دلیل حدیث اسماء بنت یزید: (إنی قینت عائشة لرسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، ثم جئته فدعوته لجلوتها، فجاء فجلس إلی جنبها، فأتی بعس لبن، فشرب ثم ناولها النبی صل الله علیه و آله و سلم فخفضت رأسها و استحیت، قالت أسماء: فانتهرتها و قلت لها، خذی من ید النبی صل الله علیه و آله و سلم قالت: فأخذت فشربت شیئا)[1] «عایشه را برای پیامبر صل الله علیه و آله و سلم مزین کردم، سپس نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم رفتم، و او را برای دخول بر عائشه دعوت کردم، آمد و کنار نشست، سپس ظرفی بزرگ از شیر آورده شد، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم از آن خورد و به عائشه داد، عائشه سرش را پایین انداخت و شرم کرد، اسماء گوید: بر سر او داد زدم و گفتم ظرف شیر را از دست پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بگیر. اسماء گوید:عائشه شیر را گرفت وکمی از آن را خورد».
یکی دیگر از سنتهای زفاف این است که داماد دستش را روی پیشانی همسرش قرار دهد و بسم الله بگوید و از خدا طلب برکت کند و دعایی را که در حدیث زیر آمده است بخواند:
پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (إذا تزوج أحدکم امرأة، أو اشتری خادما، فلیأخذ بناصیتها، ولیسم الله عزوجل و لیدع بالبرکة، و لیقل: اللهم إنی أسألک من خیرها وخیر ما جبلتها علیه، و أعوذ بک من شرها و شر ما جبلتها علیه)[2]. «هرگاه یکی از شما زنی را به ازدواج خود درآورد یا خادمی را خرید، دست بر پیشانیاش بگذارد و بسم الله بگوید و برای او از خدا طلب برکت کند، و بگوید: (اللهم إنی أسألک من خیرها و خیرما جبلتها علیه، و أعوذ بک من شرها و شرما جبلتها علیه) یعنی: خداوندا! خیر او و خیر آنچه در او آفریدهای را از تو میخواهم و به تو از شر او و شر آنچه در او آفریدهای پناه میبرم».
سنت است دو رکعت نماز با هم بخوانند چون این کار از سلف نقل شده و دو اثر در این باره آمده است:
1- از ابوسعید مولای ابوأسید روایت است: (تزوجت و أنا مملوک فدعوت نفرا من أصحاب النبی صل الله علیه و آله و سلم فیهم ابن مسعود و أبوذر وحذیفة، قال: و أقیمت الصلاة، قال: فذهب أبو ذر لیتقدم، فقالوا: إلیک قال: أو کذلک؟ قالوا: نعم، قال: فتقدمت بهم و أنا عبد مملوک، و علمونی، فقالوا: إذا دخل علیک أهلک فصل رکعتین، ثم سل الله من خیر ما دخل علیک، و تعوذ به من شره ثم شانک و شأن أهلک)[3] «در حالیکه برده بودم ازدواج کردم، جماعتی از اصحاب پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را دعوت نمودم که در میان آنان ابن مسعود، ابوذر و حذیفه حضور داشتند، (ابوسعید) گوید: برای نماز اقامه گفته شد، ابوذر جلو رفت تا پیشنماز شود. (به من) گفتند: تو امامت کن، (ابوسعید) گفت: من امامت کنم؟ گفتند بله، گفت: در حالی که برده بودم امام شدم، آنان به من یاد دادند و گفتند: هرگاه همسرت بر تو وارد شد، دو رکعت نماز بخوان سپس از خداوند خیر آنچه به خانه تو وارد شده را بخواه و از شر او به خداوند پناه ببر سپس به کار خود و خانوادهات مشغول شو».
2- از شقیق روایت است که مردی بنام ابو حریز آمد و گفت: من با دختری جوان ازدواج کردهام و میترسم که کینه مرا به دل بگیرد، عبدالله بن مسعود گفت: (إن الإلف من الله والفرک من الشیطان یرید أن یکره إلیکم ما أحل الله لکم، فإذا أتتک فأمرها أن تصلی وراءک رکعتین) «الفت از خداوند و کینه از شیطان است که میخواهد آنچه که خداوند برای شمال حلال کرده را بد جلوه دهد، پس هرگاه همسرت نزد تو آمد به او بگو که پشت سرت دو رکعت نماز بخواند»، در روایتی دیگر از ابن مسعود آمده است: و بگو: (اللهم بارک لی فی أهلی و بارک لهم فی، اللهم اجمع بیننا ما جمعت بخیر و فرق بیننا إذا فرقت إلی خیر)[4] «خداوندا! اهل وعیالم را برایم مبارک گردان و مرا نیز برای آنها مبارک گردان. خداوندا! تا آنگاه که در باهم بودن ما خیر هست، ما را با هم جمع کن، و هرگاه در جداییمان خیر باشد بین ما جدایی بیافکن».
سنت است که در هنگام آمیزش بگوید: (بسم الله اللهم جنبنا الشیطان و جنب الشیطان ما رزقتنا) «به نام خدا، خداوندا! شیطان را از ما و از آنچه به ما عطا میکنی دور بگردان»، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (فإن قضی بینهما ولد لن یضره الشیطان أبدا)[5] «اگر کودکی از آن دو متولد شود، شیطان هرگز به او ضرر نمیرساند».
مرد میتواند در محل نسل، و از هر طرفی که بخواهد، از جلو یا از پشت (فقط در محل نسل)، با همسرش آمیزش کند. خداوند متعال میفرماید:
) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ( (البقره: 223)
«زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که میخواهید به آن محل درآیید».
(و زناشویی نمائید به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید) یعنی هر طور که خواستید از جلو یا از عقب (به شرطی که در محل نسل باشد).
از جابر رضی الله عنه روایت است: (کانت الیهود تقول، أذا أتی الرجل امرأته من دبرها فی قبلها کان الولد أحول فنزلت: ) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ([6] «یهود میگفتند: اگر مردی از پشت در محل نسل با همسرش جماع کند، بچه احول (چپ چشم) خواهد شد، پس این آیه نازل شد: ) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ( «زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که میخواهید به آن درآئید (به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید)».
از ابن عباس روایت است: (کان هذا الحی من الأنصار و هم أهل وثن مع هذا الحی من یهود و هم أهل کتاب و کانوا یرون لهم فضلا علیهم فی العلم، فکانوا یقتدون بکثیر من فعلهم، و کان من أمر أهل الکتاب أن لایأتوا النساء إلا علی حرف، و ذلک أستر ماتکون المرأة، فکان هذا الحی من الأنصار قد أخذوا بذلک من فعلهم، و کان هذا الحی من قریش یشرحون النساء شرحا منکرا، و یتلذذون منهن مقبلات ومدبرات و مستلقیات، فلما قدم المهاجرون المدینة، تزوج رجل منهم امرأة من الأنصار فذهب یصنع بها ذلک، فأنکرته علیه و قالت: إنما کنا نؤتی علی حرف، فاصنع ذلک و إلا فاجتنبی، حتی شری أمرها. فبلغ ذلک رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فأنزل الله عزّوجلّ ) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ( أی مقبلات و مدبرات و مستلقیات، یعنی بذلک موضع الولد)[7] «این قبیله انصار که بتپرست بودند با این قبیله یهود که اهل کتاب بودند در یک جا زندگی میکردند، انصار آنان را در علم بر خودشان برتر میدانستند، و در کارهایشان بهآنها اقتدا میکردند، یکی از کارهای اهل کتاب این بود که با همسرانشان از پهلو جماع میکردند که در این حالت زن پوشیدهتر است و این قبله از انصار در این کار از آنها تقلید میکردند ولی قریش زنانشان را در هنگام نزدیکی بیش از حد پهن میکردند و از جلو و عقب و پهلو (فقط در محل نسل) از آنها لذت میبردند. وقتی مهاجرین به مدینه آمدند مردی از آنان با زنی از انصار ازدواج کرد و خواست این کار (پهن کردن) را با او انجام دهد، زن این کار او ناپسند دانست و گفت: رسم ما بر این است که از پهلو نزدیکی شود، تو هم این کار را بکن، در غیر این صورت از من کناره گیر. این جریان بزرگ شد تا اینکه به پیامبر رضی الله عنه رسد و خداوند عزوجل این آیه را نازل کرد: ) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ( زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که میخواهید (از جلو و عقب و پهلو که منظور محل نسل است) به آنان درآیید».
برای مرد حرام است که در غیر محل نسل با همسرش جماع کند؛ چون پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (من أتی حائضا أو امرأة فی دبرها أو کاهنا فصدقه بما یقول، فقد کفر بما أنزل علی محمد)[8] «هر کسی با حائضی یا با زنی در غیر محل نسل جماع کند یا نزد کاهنی برود و او را تصدیق نماید، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است».
بر زن و مرد شایسته است که هدفشان از ازدواج پاکدامنی باشد تا خود را از آنچه خداوند حرام فرموده محافظت کنند، در اینصورت آمیزش صدقه برایشان نوشته میشود؛ به دلیل حدیث ابوذر رضی الله عنه : (أن ناسا من أصحاب النبی صل الله علیه و آله و سلم قالوا للنبی صل الله علیه و آله و سلم : یا رسول الله، ذهب أهل الدثوربالأجور، یصلون کما نصلی، و یصومون کما نصوم، و یتصدقون بفضول أموالهم، قال: أولیس قد جعل الله لکم ما تصدقون؟ إن بکل تسبیحة صدقة، و بکل تکبیرة صدقة، و بکل تهلیلة صدقة، و بکل تحمیدة صدقة، و أمر بالمعروف صدقة، ونهی عن منکر صدقة، و فی بضع أحدکم صدقة، قالوا یا رسول الله أیاتی أحدنا شهوته و یکون له فیها أجر؟! قال: أرأیتم لووضعها فی حرام أکان علیها وزر؟ فکذلک إذا وضعها فی الحلا کان له أجر)[9] «گروهی از اصحاب پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به پیامبر گفتند، ای رسول خدا! ثروتمندان اجر و پاداش فراوانی دریافت میکنند؛ چراکه آنان مانند ما نماز میخوانند، روزه میگیرند، و (اضافه بر آن) از اموال اضافیشان صدقه میدهند. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا خداوند چیزی را برای شما قرار نداده که با آن صدقه بدهید؟ هر سبحان الله، الله أکبر، لا إله إلا الله و الحمدلله که میگویید برای شما صدقه محسوب میشود، امر به معروف و نهی از منکر صدقه است، و در نزدیکی با همسرانتان صدقه هست، گفتند: ای رسول خدا! یکی از ما شهوتش را برآورده میکند برایش اجر و پاداش هم هست؟ فرمود: مگر ندانست که اگر آنرا از راه حرام برآورده کند، گناهکار میشود؟ پس به همین ترتیب اگر در راه حلال آنرا برآورده کند، اجر و پاداش دریافت مینماید».
[1]) الحمیدی (367/179/1)، أ (6/438/458 و 453 و 452)، آلبانی این حدیث را در (آداب الزفاف) بصورت مطول و مختصر و با دو سند مختلف که یکدیگر را، تقویت میکنند ذکر کرده است.
[2]) حسن [ص. ج 1557]، د (2146/196/6)، جه (1918/617/1).
[3]) سنده صحیح : [آداب الزفاف 22]، ابن أبی شیبه (311/4).
[4]) سند آن صحیح است [آداب الزفاف 23]، ابن أبی شیبه (312/4).
[5]) متفق علیه : خ (5165/228/69)، م (1434/1058/2)، د (2147/197/6)، ت (1098/277/2)، جه (1919/618/1).
[6]) متفق علیه : خ (4528/189/8)، م (1435/1058/2)، د (2149/203/6)، جه (1925/620/1).
[7]) سند آن صحیح است : [آداب الزفاف 28]، د (2050/204/6).
[8]) صحیح : [الإرواء 2006]، جه (639/209/1)، ت (135/90/1)، د (3886/398/10).
[9]) صحیح : [ص. ج 2588]، م (1006/697/2).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر