ودیعه از (ودع الشی) یعنی «آن را ترک کرد» گرفته شده است.
هر چیزی که انسان آن را نزد دیگری میگذارد تا از آن نگهدای کند، ودیعه نامیده میشود چون در واقع آن را نزد آن شخص (کسی که ودیعه به او سپرده شده است) رها میکند.
هرگاه کسی از برادرش خواست که چیزی را نزد خود به عنوان امانت نگهداری کند در صورت توانایی حفظ آن، مستحب است آنرا قبول کند چون این کار از باب تعاون بر نیکی و تقوا است.
بر امانتدار (ودیعه نگه دارنده) واجب است که به هنگام طلب امانت، فوراً آن را به صاحبش برگرداند. چون خداوند متعال میفرماید:
) إنَّ اللهَ یَأمُرُکُم أن تُؤَدُّوا الأمَانَاتِ إِلَی أهلِهَا ( (نساء: 58)
«بیگمان خداوند به شما (مؤمنان) دستور میدهد که امانتها را به صاحبان امانت برسانید».
و میفرماید:
) فَإن أمِنَ بَعضُکُم بَعضاً فَلِیُؤَدِّ الَّذِیْ أوتُمِنَ أمَانَتَهُ وَلِیَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ ( (بقره: 283)
«و اگر برخی از شما به برخی دیگر اطمینان کرد، باید کسی که امین شمرده شده است امانت اورا باز پس دهد و از خدا، پروردگارش بترسد».
و به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (أد الأمانة إلی من ائتمنک)[1] «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده برگردان».
مودع (نگهدارنده امانت) هیچ ضمانتی در برابر ودیعه ندارد مگر اینکه در نگهداری آن کوتاهی کند:
از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (من أودع ودیعة فلاضمان علیه)[2] «کسی که ودیعهای به او سپرده شود، هیچ ضمانتی در برابر آن ندارد».
همچنین از عمرو بن شعیب روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (لاضمان علی مؤتمن)[3] «بر نهدارندة امانت، ضمانتی نیست».
از انس بن مالک روایت است: (أن عمر بن الخطاب رضی الله عنه ضمنه ودیعة سرقت من بین ماله قال البیهقی یحتمل أنه کالن قرط فیها، فضمنها إیاه بالتفریط).[4]
«عمر بن خطاب رضی الله عنه او را در برابر امانتی که در میان اموال او به سرقت رفته بود، ضامن دانست. بیهقی گوید: احتمال دارد که انس در نگه داشتن امانت کوتاهی کرده و به همین سبب عمر او را ضامن (مسئول) دانسته است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر