هر یک از شش مورد زیر روزه را باطل میکند
1 و 2 خوردن و آشامیدن عمدی، لذا اگر کسی از روی فراموشی چیزی را بخورد یا بنوشد (روزه او باطل نمیشود و) نه قضای روزه بر او لازم است و نه کفاره:
از ابوهریره روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (من نسی وهو صائم فأکل أو شرب، فلیتم صومه، فإنما أصعمه الله و سقاه)[1] «اگر شخصی روزهدار از روی فراموشی چیزی را خورد یا نوشید، (روزهاش باطل نمیشود و) آنرا کامل کند؛ چراکه خدا اورا خورانیده یا نوشانیده است».
3- استفراغ عمدی، پس اگر خودبخود استفراغ کرد نه قضای روزه بر او لازم است و نه کفاره: از ابوهریره روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (من ذرعه القی فلیس علیه قضاء، و من استقاء عمدا فلیقض)[2] «اگر کسی خودبخود استفراغ کرد روزهاش باطل نشده و قضا بر او لازم نیست، ولی اگر عمداً استفراغ کند (روزهاش باطل میشود و) باید آن را قضا کند».
4 و 5- حیض و نفاس، اگرچه در آخرین لحظات روز باشد، بدلیل اجماع علماء.
6- جماع، با ارتکاب عمل جماع کفارهای که در حدیث زیر آمده واجب میشود:
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است: (بینما نحن جلوس عند النبی صل الله علیه و آله و سلم إذا جاءه رجل فقال: یا رسول الله هلکت، قال: ما لک؟ قال وقعت علی امرأتی و أنا صائم. فقال رسول الله صل الله علیه و آله و سلم : هل تجد رقبة تعتقها؟ قال: لا. قال: فهل تستطیع أن تصوم شهرین متتابعین؟ قال: لا، قال: فهل تجد إطعام ستین مسکینا؟ قال: لا، قال: فمکث النبی صل الله علیه و آله و سلم ، فبینا نحن علی ذلک أتی النبی صل الله علیه و آله و سلم بعرق فیها تمر والعرق المکتل – قال: أین السائل؟ فقال أنا، قال: خذ هذا فتصدق به. فقال الرجل: علی أفقر منی یا رسول الله؟ فوالله ما بین لابتیها – یریدالحرتین – أهل بیت أفقر من أهل بیتی – فضحک النبی صل الله علیه و آله و سلم حتی بدت أنیابه، ثم قال: أطعمه أهلک)[3] «در حالیکه نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نشسته بودیم، مردی آمد و گفت: ای رسول خدا! هلاک شدم، (پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ) فرمود: چی شده، گفت: در حال روزه با همسرم آمیزش کردم، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود آیا میتوانی بردهای را آزاد کنی؟ گفت نه، فرمود: آیا میتوانی دو ماه پشت سر هم روزه بگیری؟ گفت نه، فرمود: آیا میتوانی شصت مسکین را طعام بدهی؟ گفت نه، (ابوهریره) گفت: پیامبر صل الله علیه و آله و سلم مکثی کرد، آنگاه سبد بزرگی از خرما را برای پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آوردند، فرمود: سؤال کننده کجاست؟ آن مرد گفت: من هستم. (پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ) فرمود: این را بگیر و (آن را بعنوان کفاره روزهات) صدقه بده، آن مرد گفت: به فقیرتر از خودم بدهم ای رسول خدا؟ به خدا قسم در تمام مدینه خانوادهای فقیرتر از خانواده من وجود ندارد. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم خندید به گونهای که دندانهای نیشش نمایان شد، سپس فرمود: (با آن) خانوادهات را طعام بده».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر