توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ خرداد ۷, دوشنبه

اختلافات زندگی مشترک

 

اختلافات زندگی مشترک

هیچ خانواده‌ای وجود ندارد که از مشکلات و اختلافات بدور باشد ولی خانواده‌ها در حجم مشکلات و نوع اختلافشان با هم تفاوت دارند، اسلام زوجین را به حل مشکلات فیمابین تشویق و ترغیب کرده و هر کدام از آنها را با راهکارهای حل مشکل نسبت به همدیگر، آشنا ساخته است. همچنانکه آنها را تشویق کرده که هنگام بروز نشانه‌های اختلاف، به علاج آن مبادرت ورزند. خداوند متعال می‌فرماید:

) وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهجُرُوهُنَّ فِی المَضَاجِعِ وَ اضرِبُوهُنَّ (       

                                                                       (نساء: 34)

«و زنانی که از سرکشی و سرپیچی ایشان بیم دارید پند و اندرزشان دهید و (اگر مؤثر واقع نشد) از همبستری با آنان خودداری کنید و بستر خویش را جدا کنید، (و با ایشان سخن نگویید و اگر باز هم مؤثر واقع نشد و راهی جز شدت عمل نبود) آنان را (تنبیه و کتک مناسبی) بزنید».

و می‌فرماید:

) وَ إنِ امرَأَةٌ خَافَت مِن بَعِلهَا نُشُوزاً أو إعرَاضًا فَلاَجُنَاحَ عَلَیهِمَا أن یُصلِحَا بَینَهُمَا صُلحاً وَ الصَّلحُ خَیرٌ (                                                                      (نساء: 128)

«هرگاه همسری دید که شوهرش سرباز می‌زند یا (با او نمی‌سازد و از او) رویگردان است بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست بر اینکه میان خویشتن صلح و صفا راه بیاندازند و صلح (همیشه از جنگ و جدایی) بهتر است».

«بنابراین منهج اسلامی (برای اصلاح خانواده) منتظر نمی‌ماند تا نشوز و نفرمانی بالفعل واقع وپرچم نافرمانی برافراشته شود، و هیبت خانواده از بین برود و خانواده به دو اردوگاه جنگی تبدیل شود، چون وقتی کار به اینجا کشیده شد علاج آن کمتر مفید واقع می‌شود؛ بنابراین قبل از اینکه این نافرمانی به یک معضل تبدیل شود، باید آن را معالجه کرد، چراکه در غیر اینصورت فساد و تباهی به مرحلة خطرناکی می‌رسد، تا جایی که سکونت و آرامش را از بین می‌برد و اصلاح و تربیت کودکان را ناممکن می‌سازد، و سرانجام به از هم پاشیدگی و ویرانی و نابودی تمام خانواده، منجر می‌شود، که آوارگی و بی‌خانمانی و گرفتار شدن اعضای آن به دام عوامل نابود کننده و امراض روحی و جسمی و بالاخره انحراف، از پیامدهای آن است».

لذا مسئله بسیار خطرناک است، و باید با مشاهدة کمترین نشانه‌های اختلاف، تصمیمهای لازم جهت حل آن گرفته شود.

 

 

 

علاج نافرمانی زن

خداوند متعال می‌فرماید:

) وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهجُرُوهُنَّ فِی المَضَاجِعِ وَ اضرِبُوهُنَّ، فَإن أطَنَکُم فَلاَتَبغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً، إِنَّ اللهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً (                                              (نساء:34)

«و زنانی که از نافرمانی آنان بیم دارید، ابتدا آنها را نصیحکت کنید، (در مرحله دوم) بسترهایشان را ترک کنید، (در مرحله سوم، اگر دو مرحله قبل مؤثر واقع نشد) آنان را بزنید، اما اگر ازشما اطاعت کردن به آنان ستم نکنید، به راستی خدا بزرگ و بلند مرتبه است».

«فعظوهن» پس آنانرا نصیحت کنید، این اولین اقدام است ... نصیحت ... .

و این از اولین وظایف سرپرست خانواده و کاری تربیتی است که در هر حالتی باید به آن عمل کند:

) یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أنفُسَکُم وَأهلِیکُم نَاراً وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارَةُ (  

                                                                        (تحریم: 6)

«ای مؤمنان خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ برکنار دارید که سوخت آن انسانها و سنگها است».

و سرپرست در این حالت هدف خاصی را دنبال می‌کند و آن علاج نافرمانی زن است قبل از آنکه بزرگ و آشکار شود.

اما ممکن است نصیحت سودبخش واقع نشود؛ چون بعضی اوقات هوی و هوس و واکنش لجوجانه بر زن چیره شده یا به زیبایی، ثروت و جایگاه خانوادگی خود و یا هر ارزش دیگری افتخار می‌کند و در نتیجه فراموش می‌کند که اوشریک زندگی است، نه رقیبی در میدان جدال و فخرفروشی. اینجا نوبت به اجرای مرحله دوم می‌رسد و آن واکنش برتری نفسی مرد است بر هر آنچه از زیبایی و جذابیت و ارزشهای دیگری که بوسیله آنها زن جایگاهش را در کانون خانواده از مرد برتر می‌بیند: ) وَاهجُرُوهُنَّ فِی المَضَاجِعِ ( «و آنانرا در بسترها ترک کنید»، «مضجع» محل تحریک و جاذبیتی است که در آن زن سرکش و مغرور برتری سلطانش شوهرش را درک می‌‌کند، پس اگر مرد بتواند در این موقعیت بر تحریکاتش احساساتش غلبه کند، در واقع مؤثرترین اسلحه را از دست زن سرکش که با آن افتخار می‌کند انداخته است.

اجرای این مرحله آداب دارد، و آنان که ترک بستر در جایی دیگر غیر از اتاق خواب نباشد، و نباید این ترک در غیر مکان خلوت زن و مرد باشد و جلو چشم فرزندان نباشد، تا در جلو چشمشان شر و فساد ایجاد نکند ... همچنین نباید در انظار دیگران باشد بطوریکه زن را ذلیل کند یا کرامت او را از بین ببرد در نتیجه نافرمانی او بیشتر شود، چون هدف علاج نافرمانی است نه خوار کردن زن و تباه کردن فرزندان، هدف از اجرای این مرحله همین دو مقصد علاج نافرمانی زن و حفاظت فرزندان از تباهی است زیرا مراد از اجرای این مرحله حاصل کردن هر دو هدف است.

اما گاهی این اقدام (ترک بستر) هم مؤثر واقع نمی‌شود ... پس آیا در اینصورت خانواده به حال خود رها شود تا از بین برود؟ در این حال اقدام دیگری وجود دارد که اگرچه شدیدتر است ولی از اینکه کلاً خانواده متلاشی شود بهتر است.

) واضربوهن ( «و آنانرا بزنید» توجه به تمام مفاهیم گذشته و هدف از تمام این اقدامات مانع از این می‌شود که این زدن را عذابی بمنظور انتقام گرفتن از زن یا اهانتی بمنظور ذلیل و خوار کردن زن و وادار ساختن او به زندگی‌ای که به آن راضی نیست، بدانیم. بلکه یک وسیله تربیتی قلمداد می‌شود که شوهر با عاطفه‌ای مربیگرانه آن را بکار می‌گیرد، کاری که پدر با فرزندانش و معلم با شاگردانش انجام می‌دهد.

علت مباح شدن این اقدامات اینست که از عواقب نافرمانی زن و تبدیل شدن آن به یک معضل خانوادگی جلوگیری شود، ضمناً مردان هم از سوء استفاده از این امر بر حذر داشته شده‌اند، و پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم  با سنت عملی در خانواده‌اش و توجیهات گفتاریش خود عهده‌دار این امر شده و در احادیث خود بسیاری از مفاهیم را تصحیح کرده است:

از معاویه بن حیده رضی الله عنه  روایت است که گفت: ای رسول خدا! زنان بر ما چه حقی دارند؟ فرمود: (أن تطعمها إذا طعمت، و تکسوها إذا اکتسیت، ولاتضرب الوجه، ولاتقبح، ولاتهجر إلا فی البیت)[1]. «(حق همسرانتان بر شما آن است که) هرگاه غذا خوردی به او هم غذا بدهی، و وقتی لباس خریدی برای او هم لباس بخری، و بر چهره و صورت او سیلی نزنی، و با وی سخن بد نگوئی و بستر او را ترک نکنی مگر در خانه‌ات».

از ایاس بن عبدالله بن ابی ذباب رضی الله عنه  روایت است که گفت: پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: (لاتضربوا إماء الله) «زنان را نزنید»سپس عمر رضی الله عنه  نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  آمد و گفت: زنان بر شوهرانشان جسور شده‌اند؛ پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  اجازه زدن زنان را صادر کرد، پس از آن زنان زیادی به خانه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  رفتند و از شوهرانشان شکایت کردند. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: (ولقد أطاف بآل بیت محمد نساء کثیر یشکون أزواجهن، لیس أولئک بخیارکم)[2] «زنان زیادی پیش خانوادة محمد صل الله علیه و آله و سلم  مراجعه کرده و از شوهرانشان شکایت کرده‌اند، آنان، شوهران بهترین شما نیستند».

از عبدالله بن زمعه روایت است که گفت: از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  شنیدم که می‌فرمود: (یعمد أحدکم فیجلد امرأته جلد العبد فلعله یضاجعها من آخر یومه)[3] «بعضی از شما همسرشان را مانند برده شلاق می‌زنند، در حالیکه شاید در آخر همان روز با او همبستر شوند».

به هر حال برای این اقدامات حد و مرزی است که نباید از آن تجاوز کرد وهر وقت در یکی از این مراحل هدف تحقق یابد، در همان مرحله توقف کند: ) فَإن أطَعنَکُم فَلاَتَبغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلاً ( «پس اگر از شما اطاعت کردند بر آنان ستم نکنید».

لذا هنگام تحقق هدف، وسیله از اعتبار می‌افتد، و این دلالت می‌کند بر اینکه هدف از این اقدامات، مطیع ساختن زن است نه خوار و ذلیل کردن او؛ چون با این امر بنیاد خانواده که اساس جامعه است اصلاح نمی‌شود.

نص آیه دلالت بر این دارد که عبور از این مراحل بعد از تحقق اطاعت، ظلم و تحکم و تجاوز است: ) فَلاَتَبغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلاً (، سپس بعد از این نهی خداوند به همان روشی که قرآن در ترغیب و ترهیب دارد، بزرگی و والا مقامی خود را یادآوری می‌کنی تا قلبها مطمئن و سرها فروهشته شوند، و احساسات ظالمانه و غرورآمیز از بین بروند.[4]

علاج نافرمانی مرد

خداوند متعال می‌فرماید:

) وَ إنِ امرَأَةٌ خَافَت مِن بَعِلهَا نُشُوزاً أو إعرَاضًا فَلاَجُنَاحَ عَلَیهِمَا أن یُصلِحَا بَینَهُمَا صُلحاً وَ الصَّلحُ خَیرٌ، وَأَحضِرَتِ الأنفُسُ الشُّحَّ، وَ إن تُحسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعمَلُونَ خَبِیراً (        (نساء: 128)

«هرگاه همسری دید که شوهرش سرباز می‌زند و یا (با او نمی‌سازد و از او) رویگردان است بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست بر اینکه میان خویشتن صلح و صفا راه بیاندازند و صلح (همیشه از جنگ و جدایی) بهتر است، (سرچشمه بسیاری از نزاعها بخل است) و انسانها با بخل سرشته شده‌اند، و اگر کار خوب کنید و تقوا را پیشه کنید بیگمان خدا به آنچه انجام می‌دهید بسیار آگاه است».

«این منهج ابتدا حالت نافرمانی زن و اقداماتی که برای محافظت از کیان خانواده لازم است را تنظیم کرده، پس از آن حالت نافرمانی و رویگردانی‌ای را که امکان دارد از جانب مرد روی دهد و امنیت و کرامت زن و در نتیجه امنیت تمام خانواده را تهدید کند و قلبها را دگرگون سازد و احساسات را تغییر دهد، تنظیم می‌کند، اسلام یک برنامه زندگی است که همه جزئیات آنرا بیان می‌کند و با هر چیزی که در برابر آن بایستد مقابله می‌نماید و همه اینها در چهارچوب اصول و گرایشهای اسلامی وبر وفق جامعه‌ای است که می‌خواهد آنرا بنیانگذاری کند. پس هرگاه زن بیم داشت که براو جفا شود و این جفا به طلاق بیانجامد که مبغوض‌ترین حلال نزد خداوند است یا به رویگردانی مرد بیانجامد و این رویگردانی او را به حال معلق درآورد بطوریکه نه زن او باشد و نه او را طلاق دهد، در این حالت هیچ گناهی نیست که زن به خاطر شوهرش از بعضی حقوق مالی و حیاتی خود بگذرد، مانند اینکه از تمام یا قسمتی از نفقه خود که بر شوهر واجب است بگذرد، و یا به علت از دست دادن تمایلات جنسی زنانه یا به علت از دست دادن جاذبیت و زیبایی‌اش از سهم و شب خود، - در صورت داشتن زنی دیگر او را ترجیح می‌دهد چشم‌پوشی کند.

این در حالی است که زن با اختیار کامل و در نظر گرفتن تمام شرایط به این نتیجه برسد که این کار برای او خوب و از طلاقش بهتر است ) وَ إنِ امرَأةٌ خَافَت مِن بَعلِهَا نُشُوزاً أو إعرَاضًا فَلاَجُنَاحَ عَلَیهِمَا أن یُصلِحَا بَینَهُمَا صُلحاً ( «هرگاه همسری دید که شوهرش سرباز می‌زند و یا (با او نمی‌سازد و از او) رویگردان است، بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست که میان خویشتن صلح و صفا راه بیاندازند» این همان صلحی است که به آن اشاره کردیم.

سپس به دنبال بیان حکم، این مسئله مطرح شده که صلح به طور مطلق از اختلاف، بدرفتاری، نافرمانی و طلاق بهتر است. ) وَالصُّلحُ خَیرٌ ([5] أه‍.

خداوند مرد را تشویق می‌کند تا به زنی که او را دوست دارد و بخاطر او  از بعضی حقوق خود چشم‌پوشی کرده نیکی کند تا اینکه در کنار او بماند، آنگاه خداوند بیان می‌کند که او به نیکی کردن آن مرد (نسبت به زنش) آگاه است و او را بر این کار پاداش می‌دهد و می‌فرماید:

) وَأَحضِرَتِ الأنفُسُ الشُّحَّ، وَ إن تُحسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعمَلُونَ خَبِیراً (       

                                                                       (النساء: 128)

«و انسانها با بخل سرشته شده‌اند، و اگر کار خوب کنید و تقوا را پیشه کنید بیگمان خدا به آنچه انجام می‌دهید بسیار آگاه است».

سبب نزول این آیه را ابوداود از حدیث هشام بن عروه از پدرش نقل کرده که گفت: عایشه گفت: ای خواهرزاده‌ام! پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  در تقسیم زمان ماندن میان ما، هیچکدام از ما را بر دیگری ترجیح نمی‌داد بسیار کم اتفاق می‌افتاد که در روز به همه ما سر نزند، بطوری که بدون اینکه نیازخود را برآورده سازد به تمام زنانش سر می‌زد تا به زنی می‌رسیدکه آن روزنوبت او بود و نزد او می‌ماند. سوده بنت زمعه وقتی مسن شد و ترسید که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  او را ترک کند، گفت: ای رسول خدا نوبت روز من از آن عائشه باشد، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  این پیشنهاد را از او قبول کرد.عایشه گفت در این باره و شبیه آن خداوند عزوجل آیه نازل کرده است، به نظرم عایشه این آیه را ذکر کرد ) وَ إنِ امرَأَةٌ خَافَت مِن بَعلِهَا نُشُوزاً(.[6]



[1]) تخریج در ص (400).

[2]) حسن صحیح : [ص. جه 1615]، د (2132/183/6)، جه (1985/638/1).

[3]) متفق علیه : خ (4992/705/8)، م (2855/2091/4)، ت (3401/111/5).

[4]) الظلال : (358 / 362/2).

[5]) الظلال (539/2).

[6]) حسن صحیح : [ص.د 1868]، د (2121/172/6) آیه در سوره نساء است (128).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...