ذکات در اصل بمعنای خوشبو کردن است، مثلاً میگویند: (رائحة ذکیة) یعنی بوی خوش، و دلیل اینکه ذبح ذکات نامیده میشود اینست که اباحه شرعی، آن را پاک میکند.
منظور از ذکات در اینجا ذبح حیوان است، چون خوردن گوشت هیچ حیوان حلال – گوشتی – بجز ماهی و ملخ بدون ذبح جایز نیست.
ذبح مسلمان و اهل کتاب حلال است، مرد باشد یا زن:
خداوند متعال میفرماید:
) وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتَابَ حَلٌّ لَکُم ( (المائده: 5)
«و خوراک اهل کتاب برای شما حلال است».
بخاری میگوید: «ابن عباس گوید: طعام آنها یعنی: ذبح شده آنها».[1]
از کعب بن مالک روایت است: (أن امرأة ذبحت شاة بحجر، فسئل النبی صل الله علیه و آله و سلم عن ذلک، فأمر بأکلها)[2] «زنی گوسفندی را با سنگ ذبح کرد، از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در این باره سؤال شد، پیامبر به خوردن آن دستور داد».
ذبح با هر وسیله برندهای جایز است، بجز دندان و ناخن:
از عبایه بن رفاعه از جدش روایت است که گفت: ای رسول خدا! (گاهی اوقات) کارد نداریم، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (ما أنهر الدم و ذکر اسم الله فکل، لیس الظفر و السن، أما الظفر فمدی الحبشة، و أما السن فعظم)[3] «(اگر با) آنچه خون را برید، ذبح و اسم خدا برده شد، بخور، غیر از ناخن و دندان چون ناخن چاقوی اهل حبشه، و دندان استخوان است».
از شداد ابن اوس روایت است: دو چیز را از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم حفظ کردم پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (إن الله کتب الإحسان علی کل شی، فإذا قتلتم فأحسنوا القتلة، و إذا ذبحتم فأحسنوا الذبح، ولیحد أحدکم شفرته فلیرح ذبیحته)[4] «خداوند نیکی کردن، بر هر چیز را واجب کره است؛ پس هرگاه میکشید به بهترین شیوه بکشید، و هرگاه ذبح میکنید به بهترین شیوه ذبح کنید، و هر کدام از شما چاقویش را تیزو ذبیحهاش را راحت نماید».
حیوانات دودستهاند: دستهای از آنها ذبحشان مقدور است و دستهای دیگر غیرمقدور.
حیواناتی که ذبحش مقدور است از حلق و گودی زیر گلو ذبح میشود.
و حیوانی که سر بریدنش مقدور نیست ذبح آن عبارت است از ریختن خون آن به هر طریقی که ممکن باشد:
از ابن عباس روایت است: محل ذبح، حلق و گودی زیر گلو است.
ابن عمر، ابن عباس و انس گویند: «هرگاه سر قطع شود (خوردن) اشکالی ندارد».
از رافع بن خدیج روایت است: گفتم ای رسول خدا! فردا با دشمن روبرو خواهیم شد، (و از آنان حیوان به غنیمت میگیریم) و کارد به همراه نداریم (چکار کنیم؟) پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (أعجل – أو أرن – ما أنهر الدم و ذکر اسم الل فکل، لیس السن و الظفر، و سأحدثک، أما السن فعظم، و أما الظفر فمدی الحبشة) «عجله کن یا با هر وسیلهای که خون را جاری کند، (آن را) ذبح کند، و (اگر) اسم خدا بر آن برده شد، بخور، به جز دندان و ناخن، و به شما خواهم گفت: دندان، استخوان است، و ناخن چاقوی اهل حبشه»، صحابی گوید: شتران و گوسفندانی را به غنیمت گرفتیم، شتری از آنها فرار کرد مردی آن را با تیر زد و گرفت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (إن لهذه الإبل أوابد کأوبد الوحش، فإذا غلبکم منها شی فافعلوا به هکذا)[5] «این شترها ترسی همانند ترس حیوانات وحی دارند که از انسان فرار میکنند پس هرگاه شتری از دست شما فرار کرد با آن اینطور (عمل) کنید».
هرگاه جنین بصورت زنده از شکم مادر خارج گردد، باید ذبح شود، ولی اگر مرده خارج شود، ذبح مادرش، ذبح آن محسوب میشود:
از ابوسعید روایت است: از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم درباره جنین سؤال کردیم فرمود: (کلوه إن شئتم فإن ذکاته ذکاة أمه)[6] «اگر خواستید آنرا بخورید چون ذبح مادرش، ذبح آن محسوب میشود».
شرط حلال بودن حیوان، گفتن بسم الله هنگام ذبح آن است؛ لذا هر کس به طور عمد آنرا ترک کرد؛ ذبیحهاش حلال نیست:
خداوند متعال میفرماید:
) فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسمُ اللهِ عَلَیهِ إن کُنتُم بِآیَاتِهِ مُؤمِنِینَ ( (أنعام: 118)
«پس از گوشت چهارپایانی بخورید که به هنگام ذبح نام خدا را بر آن بردهاند، اگر به آیات خدا ایمان دارید».
و میفرماید:
) وَلاَتَأکُلُوا مِمَّا لَم یُذکَرِ اسمُ اللهِ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَفِسقٌ وَ إنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إلَی أولِیَائِهِم لِیُجَادِلُوکُم وَ إن أطَعُتُموهُم إنَّکُم لَمُشرِکُونَ ( (أنعام: 121)
«از گوشت حیوانی نخورید که (به هنگام ذبح عمداً) نام خدا بر آن برده نشده است؛ چراکه خوردن از چنین گوشتی نافرمانی (از دستور خدا) است بیگمان شیاطین مطالب وسوسهانگیزی را به طور مخفیانه به دوستان خود القا میکنند تا اینکه با شما منازعه و مجادله کنند و اگر از آنان اطاعت کنید، بیگمان شما (مثل ایشان) مشرک خواهید بود».
از رافع بن خدیج روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به او فرمود: (ما أنهر الدم و ذکر اسم الله فکل)[7] «(اگر با) وسیلهای که خون را جاری کند ذبح شد، و اسم خدا بر آن برده شد، بخور».
مستحب است که هنگام ذبح، حیوان را رو به قبله قرار دهد و دعای مذکور در حدیث زیر را بخواند:
از جابر بن عبدالله روایت است: (ذبح النبی صل الله علیه و آله و سلم یوم الذبح کبشین أقرنین أملحین موجئین فلما وجههما قال: إنی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الأرض علی ملة إبراهیم حنیفا و ما أنا من المشرکین، إن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین لاشریک له و بذلک أمرت و أنا من المسلمین، اللهم منک ولک عن محمد و أمته، بسم الله و الله أکبر ثم ذبح)[8] «پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در روز عید قربان دو قوچ شاخدار و سیاه مائل به سفیدی واخته شده را ذبح کرد، وقتی انها را رو به قبله کرد، گفت: (إنی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الأرض علی ملة إبراهیم حنیفا و ما أنا من المشرکین، إن صلاتی و نسکی ومحیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذلک أمرت و أنا من المسلمین، اللهم منک و لک عن محمد و أمته، بسم الله و الله أکبر) بیگمان من رویم را به سوی ذاتی میکنم که آسمانها و زمین را آفریده است، و من بر دین ابراهیم حنیف بوده و از مشرکین نیستم، نمازم، قربانی، زندگی و مرگم برای الله پروردگار عالمیان است که هیچ شریکی ندارد و به این امر شدهام و من از مسلمانان هستم، خداوندا! (این قربانیای است) از تو و برای تو، از (طرف) محمد و امتش بسم الله و الله اکبر، سپس (حیوان را) ذبح کرد».
[1]) صحیح : [الإرواء 2528]، خ (636/9)، آیه از سوره مائده است.
[2]) صحیح : [الإرواء 2527]، خ (5504/632/9).
[3]) متفق علیه : خ (5503/631/9)، م (1986/1558/3)، د(2804/17/8)، ت (1522/25/3)، نس (226/7)، جه (3178/1061/2).
[4]) صحیح : [الإرواء 2540]، م (1955/1548/3)، ت (1430/431/2)، د (2797/10/8)، نس (227/7) جه (3170/1058/2).
[5]) صحیح : [ص. ج 2185]. اوابد : جمع آبده است، یعنی حیوان وحشیای که از انسان گریزان است و منظور از «فافعلوا به هکذا» اینست که آنرا با تیر بزنید و اگر ممکن شد آن را سر ببرید و اگر ممکن نشد آن را بکشید و سپس از آن بخورید.
[6]) صحیح : [ص. د 2451]، د (2811/26/8).
[7]) تخریج در صفحه قبلی.
[8]) صحیح : [ص. د 2425]، د (2778/496/7).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر