خانواده رکن اساسی جامعه است که اگر اصلاح شود، تمام جامعه اصلاح میشود و اگر فاسد شود، تمام جامعه فاسد میشود، لذا اسلام توجه زیادی به خانواده کرده و بر زن و مرد چیزهایی را واجب نموده است که سلامت و سعادت آنها را تأمین میکند.
بنابراین اسلام خانواده را همچون مؤسسهای میداند که دو نفر (زن و مرد) در آن شراکت دارند و مرد مسئولیت آن را برعهده دارد:
) الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللهُ بَعضَهُم عَلَی بَعضٍ وَ بِمَا أنفَقُوا مِن أموَالِهِم، فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلغَیبِ بِمَا حَفِظَ اللهُ ( (نساء: 34)
«مردان بر زنان سرپرستند (و در جامعه کوچک خانواده حق رهبری دارند و صیانت و رعایت زنان برعهده ایشان است) بدان خاطر که خداوند (برای نظام جامعه، مردان را بر زنان در برخی از صفات برتریهایی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضیلت داده است، ونیز بدان خاطر که (معمولاً مردان رنج میکشیند و پول بدست میآورند و) از اموال خود (برای خانواده) خرج میکنند. پس زنان صالح آنانی هستند که فرمانبردار (اوامر خدا و مطیع دستور شوهران خود) بوده واسرار (زناشویی) را نگاه میدارند؛ چراکه خداوند به حفظ (آنها) دستور داده است».
اسلام برای هر یک از زن ومرد حقوقی را واجب کرده است که با رعایت آنها، استقرار و پایداری این مؤسسه تضمین میشود و هر یک از زن و شوهر را تشویق کرده است که وظایف خود را انجام دهند و از کوتاهیهای یکدیگر چشمپوشی کنند.
خداوند متعال میفرماید:
) وَ مِن آیَاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزوَاجاً لِتَسکُنُوا إلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوََّةً وَ رَحمَةً ( (روم: 21)
«و یکی از نشانههای (دال بر قدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان بیارامید و در میان شما و ایشان محبت و مهربانی انداخت».
محبت و رحمتی که بین زن و شوهر وجود دارد، بین هیچ دو نفر دیگری دیده نمیشود، خداوند سبحان دوست دارد که این محبت و مهربانی بین زنان و شواهران تداوم پیدا کند، لذا حقوقی را برای آنان واجب کرده که رعایت آنها محبت و مهربانی را (تداوم بخشیده) و آنرا از نابودی حفظ میکند، خداوند متعال میفرماید:
) وَلَهُنَّ مِثلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالمَعرُوفِ ( (بقره: 228)
«و برای همسران (حقوق و واجباتی) است (که باید شوهران ادا بکنند) همانگونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است که (باید همسران اداء بکنند) به گونهای شایسته».
این کلام با وجود اختصاری که دارد دربرگیرنده مفاهیمی است که بیان آنها نیاز به نوشتن کتاب بزرگی دارد. این قاعدهای کلی است و بیانکنندة این است که زن در تمام حقوق با مرد مساوی است مگر دز یک مورد که خداوند آن را در آیه ) وَلِلرِّجَالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ ( «و مردان را بر زنان برتری است» بیان فرموده است.
خداوند بزرگ شناخت حقوق و وظایف زنان را به عرف و عادتی که میان مردم درباره معاشرت و رفتار آنها با یکدیگر وجود دارد، محول کرده است، و شیوه عرف بین مردم تابع شرایع و عقاید و آداب و عاداتشان است، پس این جمله میزانی به مرد میدهد تا با آن رفتارش را با همسرش در تمام شئون و احوال زندگی بسنجد، پس اگراز او خواست کاری را انجام دهد به یاد میآورد که او نیز در مقابل همسرش وظایفی به عهده دارد.
از ابن عباس(رض) روایت است: (إنی لأتزین لامرأتی کما تتزین لی) «من خودم را برای همسرم میآرایم همچنانکه او خودش را برای من مزین میکند».[1]
مسلمان واقعی به حقوقی که همسرش بر او دارد اعتراف میکند؛ همچنانکه خداوند متعال میفرماید: ) وَلَهُنَّ مِثلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالمَعرُوفِ ( «و برای همسران (حقوق و واجباتی) است (که باید شواهران ادا بکنند) همانگونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است که (همسران اداء بکنند) به گونهای شایسته».
و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (ألا إن لکم علی نسائکم حقا و لنسائکم علیکم حقا)[2] «آگاه باشید که همسرانتان بر شما حقی دارند همانطور که شما بر آنان حقی دارید».
مسلمان فهمیده همیشه تلاش میکند که حق همسرش را ادا کند بدون توجه به اینکه آیا حق خودش را دریافت کرده است یا نه، چون اسلام بر تداوم محبت و مهربانی بین زوجین و فرصت ندادن به شیطان برای پاشیدن بذر اختلاف بین آنان حریص است.
از باب (الدین النصیحة) «دین نصیحت است» اکنون حقوق زن بر مرد را بیان میکنیم و پس از آن حقوق مرد بر زن را ذکر میکنیم، به امید اینکه زوجین از آن درس بگیرند و همدیگر را به حق و صبر وصیت کنند.
(إن لنسائکم علیکم حقا) «به راستی زنان شما بر شما حقی دارند»، حقوق زنان بر مردان عبارتند از:
1- مرد با همسرش به خوبی معاشرت کند به دلیل فرموده خداوند متعال:
) وَعَاشِرُوهُنَّ بِالمَعرُوفِ ( (نساء: 19)
«و با آنان (زنان) به خوبی معاشرت کنید».
و معاشرت خوب یعنی اینکه اگر غذا خورد به او نیز غذا بدهد، واگر برای خود لباس خرید برای او هم لباس بخرد واگر زن نافرمانی او را کرد، به روشی که خداوند برای تأدیب زنان مقرر کرده، او را تأدیب کند، به این ترتیب که نخست او را به روشی نیکو و بدون فحش و دشنام و حرف زشت نصیحت کند، پس اگر از او اطاعت کرد چه بهتر، در غیر اینصورت بستر (خواب) خود را از او جدا کند، اگر در این حالت از او اطاعت کرد چه بهتر، در غیر اینصورت او را بزند، ولی باید از زدن بر سر و صورت و ضربه شدید خودداری نماید، به دلیل فرموده خداوند متعال:
) وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهَجُرُوهُنَّ فِی المَضَاجِعِ وَاضرِبُوهُنَّ فَإن أطَعنَکُم فَلاَتَبغُوا عَلیَهِنَّ سَبیلاً، إِنَّ اللهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً ( (نساء: 34)
«و زنانی که از سرکشی و سرپیچی ایشان بیم دارید پند و اندرزشان دهید و (اگر مؤثر واقع نشد) از همبستری با آنان خودداری کنید و بستر خویش را جدا کنید (و با ایشان سخن نگویید و اگر بازهم مؤثر واقع نشد و راهی جز شدت عمل نبود) آنانرا (تنبیه کنید و کتک مناسبی) بزنید، پس اگر از شما اطاعت کردند (ترتیب سهگانه را مراعات دارید و از اخف به أشد نروید و جز این) راهی برای (تنبیه) ایشان نجویید (و بدانید که) بیگمان خداوند بلندمرتبه و بزرگ است».
و به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم که وقتی از او سؤال شد حق همسران ما بر ما چیست؟ فرمود: (أن تطعمها إذا طعمت و تکسوها إذا اکتسیت ولاتضرب الوجه و لاتقبح ولاتهجر إلا فی البیت)[3] «هرگاه غذا خوردی به او هم غذا بدهی، و هرگاه لباس خواستی برای او هم لباس فراهم کنی (غذا و پوشاکش را فراهم کن)، و به صورت او نزنی و به او ناسزا نگوئی و تنها در خانه بسترش را ترک کن».
از نشانههای تکامل اخلاقی و رشد ایمانی مرد این است که با همسرش رفیق و نرمخو باشد همچنانکه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: ) أکمل المؤمنین إیمانا أحسنهم خلقا، و خیارکم خیارکم لنسائهم ([4] «کاملترین مؤمنان از لحاظ ایمان، خوش اخلاقترین آناناند و بهترین شما کسانی هستند که برای همسرانشان بهترند» بنابراین احترام به زن نشانه کمال شخصیت (مسلمان) است و اهانت به او نشانه پستی و فرومایگی است.
از جمله احترام به زن اینست که به پیروی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نسبت به او مهربان باشیم و با او بازی و شوخی کنیم؛ چون پیامبر صل الله علیه و آله و سلم باعایشه ملاطفت میکرد و با او مسابقه میداد تا اینکه عایشه گفت: (سابقنی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فسبقته قلبثنا حتی إذا أرهقنی اللحم سابقنی فسبقنی، فقال: هذه بتلک)[5] «پیامبر صل الله علیه و آله و سلم با من مسابقه داد از او پیشی گرفتم، بعد از مدتی گوشت بدنم زیاد شد (چاق شدم)، (پیامبر) با من مسابقه داد و از من پیشی گرفت و فرمود: این به آن».
پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بازی کردن بجز با همسر را باطل میدانست و میفرمود: (کل شی یلو به ابن آدم فهو باطل، إلا ثلاثا: رمیه عن قوسه، وتأدیبه لفرسه، و ملاعبته أهله، فإنهن من الحق)[6] «هر آنچه انسان با آن بازی کند باطل است مگر سه چیز: تیراندازی، اسب سواری، بازی با همسر، چون این سه، واقعیتاند».
2- از حقوق زن بر مرد این است که در برابر اذیت و آزار او صبر کرده و از اشتباهاتش درگذرد به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (لایفرک مؤمن مؤمنة إنکره منها خلقا رضی منها آخر)[7] «هیچ مرد مؤمنی نباید کینه زن مؤمنی را به دل بگیرد، چون اگر رفتاری را از او نپسندد، رفتار دیگری را از او میپسندد».
در حدیثی دیگر میفرماید: (استوصوا بالنساء خیرا، فإنهن خلقن من ضلع، و إن أعوج ما فی الضلع أعلاه، فإن ذهبت تقیمه کسرته، و إن ترکته لم یزل أعوج، فاستوصوا بالنساء خیرا)[8] «(همدیگر را نسبت به رعایت حقوق) زنان به خیر سفارش کنید، آنان از استخوان دنده آفریده شدهاند. و کجترین دندهها بالاترین آنها است،اگر بخواهی آنرا راست کنی، آنرا میشکنی و ار به حال خود رها کنی همواره کج خواهد ماند، پس (نسبت به) زنان به خیر سفارش کنید». بعضی از سلف گفتهاند: «بدان که خوشرفتاری با زنان، دفع اذیت از آنان نیست بلکه عبارت است از اینکه به پیروی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم اذیت وآزار آنان را تحمل کرده و در مقابل کمعقلی و خشم آنان صبر پیشه کنیم؛ چون پیامبر صل الله علیه و آله و سلم سخنانش را تکرار میکرد (یعنی برای اولین بار سخنان او را اجرا نمیکردند) و بعضی از آنها او را از روز تا شب ترک میکردند».[9]
3- یکی دیگراز حقوق زن بر مرد این است که او را از هر چیزی که شرف او را لکهدار میکند و ناموس او را میشکند و به کرامت او لطمه میزند، محافظ کند و او را از بیحجابی و آرایش (برای بیگانگان) و اختلاط با مردان نامحرم منع کند، همچنانکه بر او (مرد) واجب است که به اندازه کافی وسایل و امکانات عفت را برایش فراهم کند و مراقبت کافی از او به عمل آورد و اجازه ندهد که از نظر اخلاقی و دینی فاسد شود و فرصت و مجال خارج شدن از اوامر خدا و رسول او و رویگردانی از حق را به او ندهد چون او سرپرست و مسئول زن است و وظیفه دارد از او نگهداری و مواظبت کند؛ زیرا خداوند متعال میفرماید:
) الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ ( (نساء: 34)
«مردان سرپرست زنان هستند».
و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم می فرماید: (والرجل راع فی أهله و هو مسئول عن رعیته)[10] «مرد سرپرست خانواده است ونسبت به آنان سؤال میشود».
4- حق دیگر زن بر مرد این است که ضروریات دین رابه او یاد دهد یا به او اجازه دهد تا در مجالس علم حضور یابد؛ چون نیاز زن به اصلاح دین و تزکیه روح کمتر از نیاز او به خوردن و آشامیدن نیست، به دلیل فرموده خداوند متعال:
) یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أنفُسَکُم وَ أهلِیکُم نَاراً وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارَةُ (
(تحریم: 6)
«ای مؤمنان،خود و اهل و خانواده خویش را از آتش دوزخی برکنار دارید که افزوزینه آن انسانها و سنگها است».
همسر جزو اهل و خانواده است، و حفاظت او از آتش بوسیله ایمان و عمل صالح ممکن است و عمل صالح نیاز به علم و شناخت دارد تا ادای آن به شیوهای مطلوب و مشروع ممکن باشد.
5- حق دیگر زن بر مرد این است که او را به برپاداشتن دین خدا و مواظبت بر نمازها امر کند به دلیل فرموده خداوند متعال:
) وَأْمر أهلَکَ بِالصَّلاَةِ وَ اصطَبِر عَلَیهَا ( (طه: 132)
«اهل خانواده خود را به برپایی نماز دستور بده و خود نیز بر اقامه آن ثابت و ماندگار باش».
6- حق دیگر زن بر مرد آن است که هنگام ضرورت و نیاز به او اجازه دهد از خانهاش خارج شود مثلاً اگر بخواهد در نماز جماعت حاضر شود یا به دیدن خانواده و نزدیکان یا همسایگانش برود به شرطی که اورا به پوشیدن چادر و حجاب کامل توصیه کند و او را از آرایش و بیحجابی و استفاده از عطر و بوی خوش (هنگام خارج شدن از خانه) منع کند و از اختلاط با مردان و دست دادن با آنان و نگاه کردن به (برنامههای زشت) تلویزیون و گوش دادن به آواز و موسیقی منع کند.
7- حق دیگر زن بر مرد آنست که از فاش کردن اسرار و بازگو کردن عیوب او خودداری کند؛ چراکه مرد امین، مدافع و حامی زن است. و از مهمترین این اسرار، اسرار زناشوئی است، لذا پیامبر صل الله علیه و آله و سلم از افشای این اسرار نهی فرمودهاند به دلیل حدیث اسماء بنت یزید که گفت: نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بودم، و گروهی از زنان و مردان کنار او نشسته بودند که فرمود: (لعل رجلا یقول ما یفعل بأهله و لعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها؟ فأرم القوم فقلت: إی والله یا رسول الله: إنهن لیفعلن و إنهم لیفعلون. قال فلا تفعلوا، فإنما ذلک مثل الشیطان لقی شیطانة فی طریق فغشیها والناس ینظرون)[11] «شاید بعضی از مردان و زنان اسرار زناشوئی خود را بازگو کنند؟ مردم ساکت شدند، گفتم بله، به خدا قسم ای رسول خدا! زنان این کار را میکنند و مردان هم این کار را میکنند، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: این کار را نکنید چون این کار مانند کار شیطانی نر است که شیطانی ماده را در راه میبیند و در حالیکه مردم به آنها نگاه میکنند با او آمیزش میکند».
8- حق دیگر زن بر مرد آن است که به پیروی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در کارها با او مشورت کند بویژه در مواردی که مربوط به او و فرزندانشان میشود، چراکه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم باهمسرانش مشورت میکرد و نظر آنان را قبول میکرد، از جمله مشورت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم با همسرانش این بود که بعد از قرارداد صلح حدیبیه به اصحابش فرمود: (قوموا فانحروا ثم احلقوا) «بلند شوید ذبح کنید و سپس سرهایتان را بتراشید» به خدا قسم تا سه بار این جمله را تکرار کرد، کسی از آنان بلند نشد، وقتی دید که هیچ کسی بلند نشد، (پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ) نزد ام سلمه(رض) رفت و رفتاری را که از مردم سر زده بود برایش تعریف کرد، ام سلمه گفت: ای پیامبر خدا! اگر این کار (ذبح و تراشیدن سر) را دوست داری بیرون برو و تا شتر خود را ذبح نکردهای و آرایشگرت را صدا نزدهای که سرت را بتراشد با هیچ کس حتی یک کلمه حرف نزن، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بیرون رفت و تا این عمل را انجام نداد با هیچ کس از آنها صحبت نکرد. وقتی که اصحاب این وضعیت را دیدند، بلند شدند و ذبح کردند و سر همدیگر را تراشیدند، بطوری که نزدیک بود از روی ناراحتی (و سرعت کار) یکدیگر را بکشند»[12]. به این صورت خداوند نظر ام سلمه همسر پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را برای او مایه خیر قرار داد، برخلاف ضربالمثلهای ظالمانهای که در میان مردم رواج دارد و آنها را از مشورت با زنان برحذر میدارند و میگویند، مشورت با زنان اگر سود داشته باشد به ویرانی یکسال واگر سود نداشته باشد به ویرانی تمام عمر منجر میشود.
9- یکی دیگر از حقوق زن بر مرد آن است که بعد از عشاء فوراً نزد او برگردد وتا ساعات آخر شب به شبنشینی خارج از منزل مشغول نشود؛ چون این امر اگر موجب وسوسه و شک و تردید در دل زن نگردد، حداقل موجب تشویش و اضطراب او برای شوهرش میگردد. همچنین از جمله حق زن بر مرد این است که در خانه دور از همسرش شب را سپری نکند اگرچه هنگام نماز باشد تا حق او ا ادا کرده باشد. و از این رو است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم طولانی شدن شب نشینی (در عبادت) عبدالله بنعمر و دوری ازهمسرش را بر او انکار کرد و فرمود: (إن لزوجک علیک حقا)[13] «همانا همسر شما بر شما حق دارد».
10- یکی دیگر از حقوق زن بر مرد این است که بین او هویاش – اگر هوی داشت – در خوردن و نوشیدن و لباس ومسکن و شبگذرانی در بستر، عدالت برقرار کند و در این زمینهها مرتکب ظلم و بیعدالتی نشود. چون خداوند این اعمال را حرام دانسته است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید:
(من کان له امرأتان فمال إلی إحداهما دون الأخری جاء یوم القیامة و شقه مائل)[14]
«اگرکسی دو زن داشته باشد و به یکی از آنها بیش از دیگری توجه کند روز قیامت در حالی میآید که یک طرفش کج است».
برادران مسلمان این بود حقوق همسرانتان بر شما، پس در ادای آنها بکوشید و کوتاهی نکنید؛ چراکه رعایت این حقوق اسباب خوشبختی زندگی زناشوئی و آرامش خانوادگی شما را فراهم کرده، و مشکلاتی را که باعث سلب آرامش و محبت و مهربانی شما میشود، از بین میبرد، و به زنان یادآوری میکنیم که از تقصیر و کوتاهی شوهرانشان چشمپوشی کنند و در مقابل کوتاهی شوهرانشان، در خدمت کردن به آنها دریغ نورزند؛ چون با این کار، زندگی مشترک آنها با خوب و خوشبختی تداوم پیدا میکند.
حق مرد بر زن بسیار بزرگ است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم اهمیت آنرا در فرمایشات خود روشن کرده است. حاکم و غیره از حدیث ابوسعید روایت میکنند که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (حق الزوج علی زوجته أن لو کانت به قرحة فلحستها ما أدت حقه)[15] «حق شوهر بر همسرش آنقدر است که اگر زخمی بر شوهرش باشد و آنرا با زبانش پاک کند باز هم حق او را ادا نکرده استم. زن خردمند و هوشیار زنی است که آنچه را خداوند و رسول او بزرگ دانستهاند بزرگ بداند و حق شوهرش را به خوبی ادا کند و در اطاعت از او کوشش نماید؛ چون اطاعت از شوهر موجب وارد شدن به بهشت میشود، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قیل لها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت)[16] «اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزة رمضان را بگیرد و از زنا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته میشود از هر دری از درهای بهشت که میخواهی داخل شو». پس ای زن مسلمان دقت کن که چگونه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم اطاعت از شوهر را از موجبات دخول به بهشت دانسته و آنرا در ردیف نماز و روزه قرار داده است، پس از او اطاعت کن و از نافرمانی او بپرهیز، چون نافرمانی از او، خشم خدای سبحان را به همراه دارد. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (والذی نفسی بیده، ما من رجل یدعوا امرأته إلی فراشه فتأبی علیه إلا کان الذی فی السماء ساخطا علیها حتی یرضی عنها)[17]. «قسم به ذاتی که جانم در دست او است هر مردی که همسرش را به بسترش فراخواند و او سرباز زند، ذاتی که در آسمان است از او ناراضی میشود تا وقتی که شوهرش از او راضی شود».
پس ای زن مسلمان بر تو واجب است که در هر چیزی که شوهرت به شما امر میکند و خلاف شرع نیست از اواطاعت کنی، البته با وجود این، از افراط ورزیدن در فرمانبردای بقدری که منجر به ارتکاب معصیت شود، دوری کن، چون اگر در مخالفت با شرع از او اطاعت کنی گناهکار میشوی.
از جمله فرمانبرداری در معصیت این است که مثلاً هنگام آرایش برای او در کندن موی صورتت از او اطاعت کنی چون پیامبر صل الله علیه و آله و سلم زنی را که موی صورت زنان دیگر را میکند و زنی که موی صورتش کنده میشود را، لعنت کرده است.[18]
یا در برداشتن روسری هنگام خروج از خانه، از او اطاعت کنی؛ چراکه شوهرت دوست دارد که به زیبایی شما در میان مردم افتخار کند، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (صنفان من أمتی من أهل النار لم أرهما، قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات ممیلات،مائلات رؤسهن کأسنمة البخت المائلة، لایدخلن الجنة و لایجدن ریحها، و إن ریحها لیوجد من مسیرة کذا و کذا)[19]. «دو دسته از امت من از اهل آتشاند که هنوز آنها را ندیدهام، دستهای که شلاقهائی مانند دم گاو در دست دارند و با آن مردم را میزنند و دستهدی دیگر زنانی هستند که در عین اینکه لباس بر تن دارند، عریان هستند، از اطاعت خدا رویگردان هستند و مردم را بر این کار تشویق میکنند، سرهایشان را مانند کوهان شتر خرامان خمیده میکنند. این گروه از زنان داخل بهشت نمیشوند و بوی آن هم به مشامشان نمیرسند در حالی که بوی آن از فاصله فلان و فلان به مشام میرسد».
همچنین بر زن حرام است که اگر شوهرش در زمان قاعدگی یا از طریق غیرمشروع قصد آمیزش جنسی با او داشت، از او اطاعت کند؛ چون پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (من أتی حائضا أو امرأة فی دبرها، أو کاهنا فصدقه بما یقول فقد کفر بما أنزل علی محمد)[20] «هر کس در زمان قاعدگی یا از غیر محل نسل با همسرش آمیزش کند یا نزد کاهنی برود و آنچه را (کاهن) میگوید تصدیق کند، به آنچه بر محمد صل الله علیه و آله و سلم نازل شده کافر شده است».
زن همچنین باید در رفتن به میان مردان و اختلاط و دست دادن با آنان از اطاعت شوهرش اجتناب کند، چون خداوند متعال میفرماید:
) وَ إَذا سَألتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ( (احزاب: 53)
«هنگامی که از آنان چیزی از وسایل منزل خواستید از پس پرده از ایشان بخواهید».
و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (إیاکم و الدخول علی النساء، قیل یا رسول الله: أفرأیت الحمو – و هو قریب الزوج کأخیه و ابن أخیه و عمه و ابنعمه و نحوهم – قال: الحموالموت)[21]. «از داخل شدن بر زنان بپرهیزید، گفته شد ای رسول خدا! نظرت درباره حمو (نزدیکان شوهر مانند برادر و پسر برادر و عمو و پسر عمو و مانند آنها) چیست؟ فرمود: حمو مرگ است».
پس هر چیزی را که مخالف شرع پروردگار است بر این قیاس کن، لذا به آنچه تو را به اطاعت از همسرت مجبور میکند فریب مخور، بطوریکه در گناه هم از او پیروی کنی، چون اطاعت در معروف است، و در نافرمانی خالق نباید از مخلوق پیروی شود.
2- حق دیگر شوهر بر همسرش این است که ناموس او را حفظ و از شرف خود مواظبت کند، و از مال و فرزندان و دیگر شئونات منزل همسرش پاسداری نماید. به دلیل فرموده خداوند متعال:
) فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلغَیبِ بِمَا حَفِظَ اللهُ ( (نساء: 34)
«پس زنان صالح آنانی هستند که فرمانبردار (اوامر خدا و مطیع دستور شواهران خود) بوده و اسرار (زناشویی) را نگه میدارند چراکه خداوند به حفظ (آنها) دستور داده است».
و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (والمرأة راعیة فی بیت زوجها و مسئولة عن رعیتها)[22] «وزن در خانه شوهرش نگهدار و در برابر زیردستانش مسئول است».
3- حق دیگرمرد بر زن آن است که زن خود را برای شوهرش بیاراید و همیشه در رویش بخندد و عبوس نباشد و خودش را طوری نشان ندهد که شوهرش از او بدش بیاید، طبرانی از حدیث عبدالله بن سلام روایت کرده که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (خیر النساء من تسرک إذا أبصرت، و تعطیک إذا أمرت، و تحفظ غیبتک فی نفسها و مالک)[23] «بهترین زنان زنی است که وقتی به او نگاه میکنی، تو را خوشحال ووقتی که به او امر میکنی تو را اطاعت کند و در غیاب تو حافظ خود و مال شما باشد».
بسی جای تعجب است که زن در خانه خود و در کنار همسرش به خودش نرسد، ولی هنگام خارج شدن از خانه در آراسته کردن خود مبالغه کند بطوریکه در مورد او این گفته صادق است که: (میمون خانه وآهوی خیابان) است پس ای بنده خدا! درباره خود و شوهرت از خدا بترس که شوهرت مستحقترین مردم به زینت و آرایش تو است، و پرهیز کن از اینکه خود را برای مردان نامحرم بیارایی؛ چون این کار نوعی بیحجابی و حرام است.
4- حق دیگر مرد بر همسرش آن است که در خانه بماند و بدون اجازه شوهرش خارج نشود حتی اگر برای رفتن به مسجد باشد. به دلیل فرموده خداوند متعال:
) وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُنَّ ( (احزاب: 33)
«و در خانههایتان بمانید».
5- یکی دیگر از حقوق مرد بر زن اینست که بدون اجازه شوهرش کسی را به خانه راه ندهد، به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (فحقکم علیهن ألا یوطئن فرشکم من تکرهون، و لایأذن فی بیوتکم لمن تکرهون)[24] «حق شما بر زنانتان این است که ناموستان را حفظ کنند و کسی را که دوست ندارید به خانههایتان راه ندهند».
6- حق دیگر مرد بر زن آن است که از دارایی شوهرش مواظبت کند و بدون اجازه او آن را صرف نکند، به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (ولاتنفق امرأة شیئا من بیت زوجها، إلا بإذن زوجها، قیل و لا الطعام؟ قال: ذلک أفضل أموالنا)[25] «زن نباید از مال شوهرش مصرف کند، مگر اینکه شوهرش به او اجازه دهد، گفته شد حتی غذا؟ فرمود: آن بهترین اموالمان است».
بلکه حق شوهر بر همسرش این است که حتی از مال شخصی خود هم بدون اجازه شوهرش مصرف نکند. به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (لیس للمرأة أن تنتهک شیئا من مالها إلا بإذن زوجها)[26] «زن نمیتواند در مال خودش تصرف کند مگر به اجازه شوهرش».
7- حق دیگر مرد بر زن آن است که در حضور شوهرش روزه سنت نگیردمگر اینکه به او اجازه دهد؛ به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (لایحل للمرأة أن تصوم و زوجها شاهد إلا بإذنه)[27] «جایز نیست که زن در حضور شوهرش روزه بگیرد مگر به اجازه او».
8- حق دیگر مرد بر زن آن است که وقتی زن از مال خود برای خانه یا فرزندانش مصرف میکند بر شوهرش منت نگذارد چون منت نهادن اجر و پاداش را از بین میبرد، خداوند متعال میفرماید:
) یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَتُبطِلُوا صَدَقَاتِکُم بِالمَنِّ وَ اَلأذَی ( (بقره: 264)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بذل و بخششهای خود را با منت نهادن و آزار رساندن پوچ و تباه نسازید».
9- حق دیگر مرد بر زن آن است که به کم راضی شود و به آنچه موجود است قناعت کند و چیزی را که خارج از توان شوهرش است از او نخواهد، خداوند متعال میفرماید:
) لِیُنفِق ذُو سَعَة مِن سَعَتِهِ وَ مَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزقُهُ فَلِیُنفِق مِمَّا آتَاهُ اللهُ لاَیُکَلُِّف اللهُ نَفساً إِلاَّ مَا آتَاهَا سَیَجعَلُ اللهُ بَعدَ عُسرٍ یُسراً ( (طلاق: 7)
«آنان که دارا هستند از داریی خود (برای زن شیرده به اندازه توان خود) خرج کنند و آنان که تنگ دست هستند از چیزی که خدا بدیشان داده است، خرج کنند. خداوند هیچ کسی را جز بدان اندازه که بدو داده است مکلف نمیسازد، خداوند بعد از سختی و ناخوشی، گشایش و خوشی پیش میآورد».
10- حق دیگر مرد بر زن آنست که فرزندانش را به خوبی تربیت کند و در حضور شوهرش از فرزندانش ناراحت نشود و بر آنها دعای شر نکند و آنها را دشنام ندهد چون این کار باعث ناخرسندی شوهرش میشود. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: (لاتؤذی امرأة زوجها فی الدنیا إلا قالت زوجته من الحور العین: لاتؤذیه قاتلک الله، فإنما هودخیل عندک یوشک أنیافرقک إلینا)[28] «هرزنی که شوهرش را در دنیا اذیت کند، همسرش از حوریان بهشتی میگوید: خدا ترا بکشد او را اذیت نکن، او موقتاً نزد تو است و پس از اندکی تورا ترک میکند و به سوی ما میآید».
11- حق دیگر مرد بر زن آن است که با پدر و مادر شوهر و نزدیکان او خوش برخورد باشد؛ زیرا زنی که با پدر ومادر و نزدیکان شوهرش بدی کند در واقع به شوهرش بدی کرده است.
12- حق دیگر مرد بر زن آن است که هرگاه شوهرش او را به بستر خودش فراخواند، امتناع نورزد، به دلیل فرموده پیامبر صل الله علیه و آله و سلم : (إذا دعا الرجل امرأته إلی فراشه فلم تأته فبات غضبان علیها لعنتها الملائکة حتی تصبح)[29] «هرگاه مرد از همسرش خواست تا در بسترش حاضر شود و همسرش امتناع ورزید و شوهرش از او خشمگین شد، ملائکه تا صبح او را لعنت میکنند». و در حدیثی دیگر میفرماید: (إذا دعا الرجل زوجته لحاجته فلتأته و إن کانت علی التنور)[30] «هرگاه مرد همسرش را برای نیازش فرا خواند، باید نزد او برود اگرچه بر تنور باشد (مشغول پخت و پز باشد)».
13- حق دیگر مرد بر زن آن است که از افشای اسرار خانوادگی خودداری کند. از مهمترین اسراری که زنان در پوشیده نگه داشتن آن سهل انگاری میکنند و آنرا فاش میکنند اسرار بستر و کارهایی است که زن و مرد در بستر انجام میدهند، در حالیکه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم از این کار نهی کرده است: از اسماء بنت یزید(رض) روایت است که گفت: نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بودم و زنان و مردانی هم دور او نشسته بودند پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (لعل رجلا یقول ما یفعل بأهله، و لعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها، فأرم القوم، فقلت إی و الله یا رسول الله، إنهن لیفعلن و إنهم لیفعلون، فقال صل الله علیه و آله و سلم : فلا تفعلوا، فإنما مثل ذلک کمثل شیطان لقی شیطانة فی طریق فغشیها و الناس ینظرون)[31]. «شاید در میان شما مردی باشد که آنچه را با زنش انجام داده بگوید، و یا زنی باشد که آنچه را با شوهرش انجام داده تعریف کند!؟ مردم ساکت شدند، گفتم: به خدا قسم ای رسول الله! زنان این کار را میکنند و مردان هم این کار را میکنند، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: این کار را نکنید چون این کار مانند کار شیطان نری است که شیطان مادهای را در راه میبیند و در حالیکه مردم به آنها نگاه میکنند با او آمیزش میکند».
14- حق دیگر مرد بر زن آن است که بر تداوم و گذراندن زندگی با او حریص باشد و بیمورد از او تقاضای طلاق نکند. از ثوبان رضی الله عنه روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: (أیما امرأة سألت زوجها الطلاق من غیر ما بأس فحرام علیها رائحة الجنة)[32] «هر زنی که بدون سبب از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام است». و در حدیثی دیگر میفرماید: (المختلعات هن المنافقات)[33] «زنانی که خلع میکنند (تقاضای طلاق میکنند) منافقاند».
ای زن مسلمان این بود حقوق شوهرت بر تو؛ پس لازم است که با تمام توان در ادا آنها تلاش کنی و از کوتاهی شوهرت درحق خودت چشمپوشی کنی؛ چون با این کار محبت و رحمت پایدار میماند و خانوادهها اصلاح میشوند و با اصلاح خانوادهها جامعه اصلاح میشود.
بر مادران واجب است بدانند که از جمله وظایف آنها این است که دخترانشان را به حقوق شوهرانشان آشنا کنند، و هر مادری باید قبل از رفتن دخترش به خانه شوهر این حقوق را به او یادآور شود؛ چون سنت زنان سلف(رض) همین بوده است.
عمرو بن حجر پادشاه کنده از ام إیاس بنت عوف شیبانی خواستگاری کرد، وقتی که زفاف فرا رسید مادرش امامه بنت حارث در تنهایی او را وصیت کرد و پایههای زندگی مشترک سعادتمند و وظایف او نسبت به شوهرش را برایش شرح داد و گفت: ای دخترم: اگر وصیت به خاطر رعایت ادب، ترک میشد، آنرا به خاطر تو ترک میکردم، اما وصیت یادآور غافل و یاورعاقل است، و اگر زنی پیدا میشد که به خاطر ثروتمند بودن پدر ومادرش و نیاز آنها به او، از شوهر بینیاز شود، تواز همه زنان بینیازتر میبودی. ولی باید بدانی که زنان برای مردان و مردان برای زنان آفریده شدهاند.
ای دخترم! تو از محیطی که در آن متولد شده و پرورش یافتهای جدا میشوی، و کاشانهای را که در آن بزرگ شدهای پشت سر میگذاری و به آشیانهای میروی که آن را نمیشناسی و همنشینی را خواهی داشت که بدان الفت نگرفتهای و او مالک و مراقب تو خواهد بود، پس برای او کنیزی باش تا او هم برای تو غلامی فرمانبردار باشد، و در برابر او همواره ده خصلت را حفظ کن که برایت ذخیره و اندوختهای خواهد شد:
1 و 2- با قناعت به وی، در برابر او تسلیم باش و به وی دل سپار، و از او فرمانبرداری کن، و گوش شنوا داشته باش.
3 و 4- مواظب چشم و بینی او باش، تا چشم او بر زشتیای از تو نیفتد، و از تو به مشامش نرسد مگر بهترین بوها.
5 و 6- مواظب وقت خواب و غذایش باش؛ چون گرسنگی پی در پی، آتش غضب را شعلهور میکند، و پریدن خواب چشم را برمیانگیزد.
7 و 8- از ثروت و دارائی او نگهداری کن و زیردستان و خانوادهاش را مورد لطف و عنایت خود قرار بده، چون ملاک امر در مال، حسن تقدیر، و در خانواده، حسن تدبیر است.
9 و 10- از دستور او سرپیچی، و اسرار او را فاش مکن، چون اگر با او مخالفت کنی آتش خشم در سینهاش برافروزی، و اگر سرِّ او را فاش کنی از خیانت و غدر او ایمن نخواهی شد، از خوشحالی نزد او هنگامی که ناراحت است و همچنین از افسردگی در نزد او هنگامی که خوشحال است، پرهیز کن.[34]
) ربنا هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قرة أعین واجعلنا للمتقین إماما (
یعنی: پروردگارا! برای ما از همسران و فرزندانمان روشنی چشمانعنایت کن و ما را برای متقیان امام قرار ده.
[1]) ابن جریر (453/2).
[2]) حسن : [ص. جه 1501]، ت (1173/315/2)، جه (1851/594/1).
[3]) صحیح : [ص. جه 1500]، د (2128/180/6)، جه (1850/593/1).
[4]) حسن صحیح : [ص. ت 928]، ت (1172/315/2).
[5]) صحیح : [الزفاف 200]، د (2561/243/7).
[6]) صحیح : (ص. ج 4543)، این حدیث را نسائی در «العشرة ق 74/2»، و طبرانی در «المعجم الکبیر 1/89/2»، و أبونعیم در «أحادیث أبی القاسم الأصم ق 17/18» روایت کردهاند.
[7]) صحیح : [الزفاف 199]، م (469/1091/2).
[8]) متفق علیه : البخاری (5186/253/9)، م (1468 – 60 – 1091/2).
[9]) مختصر منهاج القاصدین (ص 79، 78).
[10]) متفق علیه : خ (893/380/2)، م (1829/1459/3).
[11]) صحیح [آداب الزفاف 72].
[12]) صحیح : خ (2732، 2731/329/5).
[13]) متفق علیه :خ (1975/218، 217/4)، م (1159 – 182 – 813/2)، نس (211/4).
[14]) صحیح : [الإرواء 2017]، [صو جه 1603]، د (2119/171/6)، ت (1150/304/2)، نس (63/7)، جه (1969/633/1)، ابوداود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه با الفاظی متقارب این حدیث را روایت کردهاند.
[15]) صحیح : [ص. ج 3148]، أ (247/227/16).
[16]) صحیح : [ص. ج 660]، أ (250/228/16).
[17]) صحیح : [ص. ج 7080]، م (1436 – 121 – 1610/2).
[18]) متفق علیه : خ (4886/630/8)، م (2125/1678/3)، د (4151/325/11)، نس (146/8)، ت (2932/193/4)، جه (1989/640/1).
[19]) صحیح : [ص. ج 3799]، [مختصر م 1388]، م (2128/1680/3).
[20]) صحیح : [آداب الزفاف 31]، جه (639/209/1)، ت (135/90/1)، در روایت ترمذی عبارت (فصدقه بما یقول) وجود ندارد.
[21]) متفق علیه : خ (5232/330/9)، م (2172/1711/4)، ت (1181/318/2).
[22]) قسمتی از حدیث (والرجل راع...) که قبلاً بیان شد.
[23]) صحیح : [ص. ج 3299].
[24]) این حدیث سمتی از حدیث (ألا إن لکم علی نسائکم حقا...) بود که قبلاً بیان شد.
[25]) حسن : [ص. ج 1859]، ت (2203/293/3)، د (3548/478/9)، جه (2295/770/2).
[26]) البانی این حدیث را در (الصحیحة، 775) تخریج کرده و گفته است : تمام در کتاب (الفوائد 10/182/2)، از طریق عنبه بن سعید، از حماد مولی بنی أمیه از جناح مولی ولید از وائله روایت کرده است، سپس گفته است : سند این حدیث ضعیف است ولی این حدیث شواهد دیگری دارد که بر ثبوت آن دلالت میکند أه.
[27]) صحیح [ص. ج 7648]، خ (5195/295/9).
[28]) ت (1184/320/2).
[29]) متفق علیه : خ (5194/294/9)، م (1436/1060/2)، د (2127/179/6).
[30]) صحیح : [ص. ج 534]، ت (1170/314/2).
[31]) صحیح : [آداب الزفاف 72]، أ (237/223/16).
[32]) صحیح : [الإرواء 2035]، ت (1199/329/2)،د (2209/308/6)، جه (2055/662/1).
[33]) صحیح : [ص. ج 6681]، [الصحیحه 632]، ت (1198/329/2).
[34]) فقه السنة (200/2).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر