توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ خرداد ۷, دوشنبه

عقد ازدواج

 

عقد ازدواج

عقد ازدواج دو رکن دارد: ایجاب و قبول، و صحت آن مشروط به موارد زیر است:

1- اجازه ولی

از عایشه روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: (أیما امرأة ینکحها الولی فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فإن أصابها فلها مهرها بما أصاب منها، فإن اشتجروا فالسلطان ولی من لا ولی له)[1] «هر زنی که ولی او را ازدواج ندهد ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، پس اگر شوهرش با او نزدیکی کرد باید مهریه‌اش را به سبب نزدیکی با او پرداخت کند، و اگر با هم مشاجره کردند حاکم سرپرست کسی است که سرپرست ندارد».

2- حضور شاهدان

از عائشه روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: (لانکاح إلا بولی و شاهدی عدل)[2] «ازدواج بدون ولی و دو شاهد عادل صحیح نیست».

وجوب اجازه خواستن از زن قبل از ازدواج

همانطوریکه ازدواج بدون ولی جایز نیست، بر ولی نیز واجب است که از زنان تحت تکفل خود قبل از ازدواج اجازه بخواهد، و اگر زن راضی به ازدواج نباشد، ولی نمی‌تواند او را مجبور کند، پس اگر بدون رضایت او (ولی) او را به عقد کسی درآورد، می‌تواند آن را فسخ کند:

از ابوهریره روایت است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: (لاتنکح الأیم حتی تستأمر، ولاتنکح البکر حتی تستأذن، قالوا: یا رسول الله و کیف إذنها؟ قال: أن تسکت)[3] «بیوه تا از او دستور نگرفتند ازدواج داده نشود، و دوشیزه هم تا از او اجازه گرفته نشود، به ازدواج کسی داده نشود. گفتند: ای رسول خدا، اجازه (رضایت) بکر چگونه است؟ فرمود: این است که ساکت بماند».

از خنساء بنت خدام أنصاری روایت است: (أن أباها زوجها و هی ثیب، فکرهت ذلک، فأتت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم  فرد نکاحها)[4] «او بیوه بود و پدرش بدون رضایت او، او را به عقد کسی درآورد، نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  رفت و نکاحش را باطل کرد».

از ابن عباس روایت است: (أن جاریة بکراً أتت النبی صل الله علیه و آله و سلم  فذکرت له أن أباها زوجها و هی کارهة، فخیرها النبی صل الله علیه و آله و سلم )[5] «دختری (بکر) نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  آمد وبه او گفت که: پدرش بدون رضایتش، او را به عقد کسی درآورده است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  او را (در فسخ عقد) اختیار داد».



[1]) صحیح : [ص. جه 1524]، جه (1879/60/1)، این لفظ ابن ماجه است، د (2069/98/6)، ت (1108/280/2)، در روایت ابوداود وترمذی عبارت (فإن دخل بها ... فإن تشاجروا) بکار رفته است.

[2]) صحیح : [ص. ج 7557]، هق (125/7)، حب (1247/305).

[3]) صحیح : [ص. ج 2100]، [الأرواء 618]، م (869/594/2).

[4]) صحیح : [ص. ت 418]، م (886/591/2)، ت (505/9/2).

[5]) صحیح : [ص. ج 4711]، [الأرواء 611]، م (866/591/2)، ت (505/9/2).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...