توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه

2- جنایت کم‌تر از نفس

 

2- جنایت کم‌تر از نفس

عبارت است از هر نوع اذیت و آزاری که از سوی دیگری متوجه انسان شود و منجر به مرگ وی شود.

حکم تعدی و تجاوز نسبت به اعضای بدن با زخمی کردن یا قطع آن‌ها:

بر هر انسانی تعدی و تجاوز ناحق نسبت به دیگری حرام است. بنابراین اگر این تجاوز عمدی باشد، مجازات آن قصاص است و اگر عمدی نباشد و مصداق خطا و شبه عمد باشد، مجازات آن پرداخت دیه می‌‌باشد.

و با همان شرایطی که جانی در برابر نفس قصاص می‌‌شود، با همان شرایط در مورد قطع عضو و هرگونه زخم و جراحتی قصاص می‌‌شود. و هرکس آن شرایط را نداشته باشد، قصاص نمی‌‌شود.

بنابراین موجب قصاص در اعضا و جوارح و هرگونه زخم و جراحت همان موجب قصاص در نفس می‌‌باشد و آن عبارت است از عمدی بودن آن؛ لذا در خطا و شبه عمد قصاص نیست بلکه به آن‌ها دیه تعلق می‌‌گیرد.

از جابر در بیان صفت حج رسول الله روایت است که می‌‌گوید: پس رسول الله به وسط وادی «عرنه» آمد و برای مردم سخنرانی کرد و فرمود: «خون شما و اموال شما بر شما حرام است. همانند حرمت این روز (عرفه) در این ماه (ذی‌‌الحجه) و در این شهر (مکه) شما».[1]

اقسام قصاص در کم‌تر از نفس

چون جنایتی عمدا صورت گیرد و کم‌تر از قتل نفس باشد، قصاص در آن به دو نوع می‌‌باشد:

1- قصاص در اعضا و جوارح

در این نوع چشم، بینی، گوش، دندان، پلک چشم، لب، دست، پا، انگشت، کف دست، آلت تناسلی، بیضه‌‌ها و... هریک در برابر مانند آن قصاص می‌‌شود. چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان و به همین ترتیب.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَكَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفۡسَ بِٱلنَّفۡسِ وَٱلۡعَيۡنَ بِٱلۡعَيۡنِ وَٱلۡأَنفَ بِٱلۡأَنفِ وَٱلۡأُذُنَ بِٱلۡأُذُنِ وَٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَٱلۡجُرُوحَ قِصَاصٞۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِۦ فَهُوَ كَفَّارَةٞ لَّهُۥۚ وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ٤٥ [المائدة: 45] «و در آن (= تورات) بر آن‌ها (= بنی‌‌اسرائیل) مقرر داشتیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان می‌باشد و (نیز) زخم‌ها را قصاص است. پس هرکس که از آن درگذرد (و ببخشد) آن کفاره (گناهان) او است و هرکس به احکامی که الله نازل کرده است حکم نکند؛ ستمگر است».

شروط قصاص در اعضا و جوارح

1- کسی‌که جنایت بر او واقع شده بی‌‌گناه باشد؛

2- در دین با جانی یکسان باشد بنابراین مسلمان در برابر کافر قصاص نمی‌‌شود؛

3- جانی مکلف باشد؛

4- جنایت عمدی باشد.

چون این شروط محقق شود، با وجود شروط ذیل قصاص اجرا می‌‌شود:

1- ایمن بودن از حیف و ظلم و تجاوز در قصاص؛ به این معنا که قطع از مفصل یا از جایی صورت گرفته باشد که حد مشخصی دارد.

پزشکی جدید به تکنولوژی قطع اعضا از غیر مفصل دست‌‌یافته است مانند قطع ساعد، ساق و نیز بدون هرگونه تجاوزی و تعدی در شکستن ساق یا شکستن دندان‌‌ها چنین عمل می‌‌کند. به‌‌گونه‌‌ای که مساوات و ممائله در قصاص رعایت می‌‌شود.

2- مماثله در اسم و موضع؛ بنابراین چشم در برابر چشم قصاص می‌‌شود. و دست راست در برابر دست چپ قصاص نمی‌‌شود. و نیز انگشت بزرگ‌‌تر در برابر انگشت کوچک‌‌تر قصاص نمی‌‌شود. و به همین ترتیب.

3- مساوات در صحت و سالم بودن و کمال؛ بنابراین دست یا پای سالم در برابر دست یا پای فلج قصاص نمی‌‌شود. و نیز چشم سالم در برابر چشم کور قصاص نمی‌‌شود اما بر عکس این مساله صادق است (به این معنی که عضو ناقص در برابر عضو سالم قصاص می‌‌شود.) و اَرش (پرداخت تفاوت بهای دیه‌‌ی سالم و ناقص) محاسبه نمی‌‌شود.

چون این شرط‌‌ها محقق شود، اجرای قصاص جایز است و اگر محقق نشوند، قصاص ساقط خواهد شد و دیه تعیین می‌‌شود.

2- قصاص در زخم و جراحت‌‌ها

چون کسی عمدا موجب زخمی شدن و جراحت برداشتن دیگری شود، منجر به قصاص می‌‌شود.

شروط قصاص در زخم و جراحت

برای وجوب قصاص در زخم و جراحت همان شرط‌‌هایی لازم است که برای وجوب قصاص در نفس می‌‌باشد. البته با رعایت اجرای قصاص بدون هرگونه تعدی و تجاوز؛ و این در مورد زخمی است که به استخوان می‌‌رسد مانند موضحه؛ و آن عبارت است از هر زخمی که در بدن به استخوان می‌‌رسد، مانند سر، ران، ساق و...؛ و اگر اجرای قصاص بدون رعایت عدالت و عدم تعدی و تجاوز ممکن نبود، قصاص ساقط شده و دیه تعیین می‌‌شود.

در مورد جراحتی که در شکم انسان ایجاد شده، قصاصی وجود ندارد مگر در مواردی که قصاص آن بدون تعدی و تجاوز و سرایت آن به باقی اعضا باشد و مانند زخم مجنی‌‌علیه ایجاد گردد.

بخشیدن قصاص

مستحب است که قصاص در اعضا و زخم‌‌ها بخشیده شده و در برابر آن دیه دریافت شود؛ البته اگر مصلحت با بخشیدن محقق می‌‌شود. و در صورتی ‌‌که مصلحت محقق ‌‌شود، عفو و بخشش آن و عدم دریافت دیه افضل است. و هرکس ببخشد و اصلاح ایجاد کند، اجر و پاداش وی با الله است و مستحب است که بخشش از صاحب قصاص خواسته شود.

از انس بن مالک روایت است: هیچ قصاصی نزد رسول الله مطرح نشد مگر اینکه به بخشیدن آن امر نمود.[2]

سرایت جنایت

1- سرایت جنایت شامل قصاص یا دیه در نفس و کم‌تر از آن می‌‌شود. بنابراین اگر انگشتی قطع شود و این منجر به قطع دست شخص شود، قصاص در دست واجب می‌شود. و اگر جنایت منجر به مردن مجنی‌‌علیه شود، قصاص واجب می‌‌شود.

2- چون جانی در اجرای حدی چون شلاق یا حد سرقت و مانند آن یا در قصاص در اعضا و یا جراحت‌‌ها بمیرد، دیه‌‌ی وی از بیت المال پرداخت می‌‌شود.

3- قصاص عضوی از اعضا یا جراحتی مشخص، تا بهبود یافتن مجنی‌‌علیه اجرا نمی‌‌شود. زیرا احتمال آن می‌‌رود جنایت به بدن وی سرایت کند؛ همچنین در برابر آن دیه خواسته نمی‌‌شود تا بهبود یابد، زیرا احتمال سرایت آن به سایر بدن می‌‌رود.

4- چون انگشتی عمدا قطع شود و مجنی‌‌علیه از قصاص آن در گذرد، اما پس از بخشش، جنایت به کف دست یا بدن مجنی‌‌علیه سرایت کند و بخشش در عوض هیچ چیزی نبوده باشد؛ نه قصاصی خواهد بود و نه دیه‌‌ای؛ و اگر بخشش در برابر مالی بوده باشد، در صورت سرایت جنایت، برای مجنی‌‌علیه دیه‌‌ی مقدار سرایت شده خواهد بود.

مساوات در حقوق

چون کسی دیگری را عمدا با دست یا عصا یا شلاق یا سیلی بزند، از وی قصاص گرفته می‌‌شود. و با جانی همان رفتاری می‌‌شود که با مجنی‌‌علیه داشته است. بنابراین در برابر سیلی، سیلی می‌‌خورد؛ و این قصاص ضربه در همان جایی خواهد بود که جانی زده است و با آلتی که جنایت مرتکب شده یا مثل آن؛ مگر اینکه مجنی‌‌علیه ببخشد.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ١٩٤ [البقرة: 194] «ماه حرام در برابر ماه حرام است و حرمت (شکنی‌ها) دارای قصاص است، پس هرکس تعدی و تجاوز کرد، همان‌‌گونه که بر شما تعدی کرده؛ بر او تعدی کنید و از الله بترسید و بدانید که الله با پرهیزگاران است».

حکم کسی‌که پرده از اسرار مردم بر می‌‌دارد

کسی‌که بدون اجازه‌‌ی گروهی به جاسوسی در خانه‌‌ای بپردازد و آن‌ها او را کور کنند، نه دیه دارد و نه قصاص؛ و بر کسی‌که باعث کور شدن وی شده گناهی نیست.

از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «اگر شخصی بدون اجازه‌‌ی تو به (درون خانه‌‌ی تو) نگاه کرد و او را با سنگریزه‌‌ای زدی و چشمش را کور کردی، بر تو گناهی نیست».[3]

اهدای خون

1- اهدای خون به هنگام ضرورت و نیاز و به قدر نجات بیمار از هلاکت و عدم جایگزینی برای آن مباح است. و این زمانی است که پزشک متخصص تشخیص دهد. و احتمال مفید بودن این عمل بالا باشد و ضرری متوجه کسی‌که از او خون گرفته می‌‌شود نباشد و با رضایت کامل وی همراه باشد.

الله متعال در پی یاری بنده است مادامی که بنده در پی یاری برادرش باشد.

2- نگه‌‌داری خون در بانک خون برای مواقع ضروری و ضررهای احتمالی جایز است. مانند حوادث ناگهانی و بیماری‌‌های خاص و زمان جنگ و هنگام تولد و...

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ [المائدة: 2] «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بی‌تردید، الله سخت‌کیفر است».



[1]- مسلم: 1218

[2]- صحیح؛ ابو داوود: 4497؛ ابن ماجه: 2692

[3]- متفق علیه؛ بخاری: 6902؛ مسلم: 2158؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...