توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۱۴, یکشنبه

تهديد كسى كه در اهل و مال اقامت نموده و جهاد را ترك نموده باشد

 

تهديد كسى كه در اهل و مال اقامت نموده و جهاد را ترك نموده باشد

(توضیح ابوایوب  رضی الله عنه  درباره هدف این آیه ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ

بیهقی (45/9) از ابوعمران  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: ما در قسطنطنیه بودیم، و بر اهل مصر عقبه بن عامر، و بر اهل شام مردی -هدفش فضاله بن عبید است-  رضی الله عنهما  میر بودند، و از شهر صف بزرگی از رومی‏ها بیرون آمد، و ما نیز برای‌شان صف بستیم، (در این موقع) مردی از مسلمانان بر رومی‏ها حمله نمود و در میان آنها داخل گردید، و باز به طرف ما بیرون آمد، مردم از مسلمانان بر رومی‏ها حمله نمود و در میان آنها داخل گردید، و باز به طرف ما بیرون آمد،مردم به طرفش فریاد کشیده گفتند: سبحان الله! خود را به دست خود به هلاکت انداخت. ابوایوب انصاری  رضی الله عنه  -یار رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم - برخاست و گفت: ای مردم، شما این آیه را اینطور تأویل می‏کنید، در حالی که این آیه درباره ما گروه انصار نازل شده است، ما وقتی که خداوند دین خود را عزّت بخشید، و نصرت دهندگان آن زیاد گردید، -در میان خویش، با یکدیگر پوشیدن از رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم - گفتیم: اموال مان ضایع گردید، -در میان خویش، با یکدیگر پوشیده از رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم - گفتیم: اموال مان ضایع گردید، اگر در آن اقامت گزینیم، و ضایع شده آن را درست کنیم، بهتر خواهد شد. آنگاه خداوند  عزوجل  -که تصمیم ما را بر ما مسترد می‏نمود- نازل فرمود و گفت:

﴿وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ [البقرة: 195].

ترجمه: «و در راه خدا انفاق کنید: (و یا ترک انفاق و جهاد) خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید».

به این صورت هلاکت در اقامتی بود که ما آن را اراده نموده بودیم، که در اموالمان اقامت کنیم، آن را اصلاح نماییم، و او ما را به غزا دستور داد، و ابوایوب  رضی الله عنه  تا آن وقت در راه خدا در غزا بود، که خداوند  عزوجل  قبضش فرمود[1].

و این را همچنین بیهقی (99/6) از طریق دیگری، از ابوعمران  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: با اهل شهر -هدفش قسطنطنیه است- جنگیدیم، و عبدالرحمن بن خالد بن ولید امیر گروه بود، ورومی‏ها پشت‏های خود را بر دیوار شهر چسبانیده بودند. آنگاه مردی بر دشمن حمله نمود، ومردم گفتند: نکن، نکن، لا اله الاالله، خود را به دست خود به هلاکت می‏اندازد. ابوایوب  رضی الله عنه  گفت: این آیه درباره ما گروه انصار نازل شده است، هنگامی که خداوند نبی خود را نصرت داد، و اسلام را کایباب گردانید. گفتیم بیایید در مال‏های خویش اقامت میکنیم و آن را اصلاح می‏نماییم. آنگاه خداوند تعالی نازل فرموود: ﴿وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ، و به این صورت به هلاکت انداختن با دست‏های مان این است، که در اموال خویش اقامت کنیم،و با پرداختن به اصلاح آن جهاد را بگذاریم. ابوعمران می‏گوید: و ابوایوب همیشه در راه خدا جهاد می‏نمود،تا این که در قسطنطنیه دفن گردید[2].

ابوداود، ترمذی و نسائی از ابوعمران  رضی الله عنه  روایت نموده‏اند که گفت: مردی از مهاجرین در قسطنطنیه بر صف دشمن حمله کرد، و آن را درهم شکست، و ابوایوب انصاری  رضی الله عنه  هم همراه مان بود. آنگاه گروهی گفتند: به دست خود، خود را به هلاکت افکند. ابوایوب گفت: ما به این آیه عالمتریم، چون این درباره ما نازل شده است. ما رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را همراهی نمودیم، و در معرکه ها همراهش حاضر شدیم، و یاری اش رسانیدیم، بعد هنگامی که اسلام گسترش یافت و کامیاب شد، ما گروه انصار به شکل مخفی جمع شدیم[3]، و گفتیم: خداوند ما را به صحبت نبی خود  صل الله علیه و آله و سلم  و نصرت وی مفتخر گردانید تا این که اسلام رایج گردید و اهلش زیادشد و ما او را بر اهل و اموال واولاد ترجیح دادیم، و حالا دیگر جنگ سلاح خود را گذاشته است، و وقت آن است که به اهل و اولاد خود برگردیم، و در آنها اقامت گزینیم، آنگاه درباره ما نازل گردید: ﴿وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ، که هلاکت در اقامت در اهل و مال و ترک جهاد بود[4]. این را همچنین عبد بن حمید در تفسیر خود، ابن ابی حاتم، ابن جریر، ابن مردویه، ابویعلی در مسند خود، ابن حبان در صحیحش و حاکم در مستدرک خود روایت نموده‏اند. ترمذی می‏گوید: حسن و صحیح و غریب است. و حاکم می‏وید: به شرط بخاری و مسلم می‏باشد، ولی آن دو رایتش نکرده‏اند. این چنین در تفسیر ابن کثیر (228/1) آمده است.



[1]- صحیح. بیهقی (9/45) ابوداوود (2512) ترمذی (2972) حاکم (2/275) طبری (2/204) ترمذی می‌گوید: حسن صحیح و غریب است. حاکم نیز آن را بر اساس شرط شیخین (بخاری و مسلم) صحیح دانسته است.

[2]- صحیح. بیهقی (9/99).

[3]- در اصل «تحبباً» آمده، و ممکن درست «تخفياً» باشدکه ما آن را در ترجمه به نقل از پاورقی انتخاب نمودیم. م.

[4]- صحیح. ابن ابی حاتم (1/330) و نگا: دو حدیث قبل از این و همچنین صحیح ابی داوود (2193).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...