توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۲۳, سه‌شنبه

مواخات و برادرى در ميان مهاجرين و انصار رضی الله عنهم

 

مواخات و برادرى در ميان مهاجرين و انصار  رضی الله عنهم

قصّه عبدالرحمن بن عوف با سعدبن ربیع

امام احمد از انس روایت نموده که عبدالرحمن بن عوف به مدینه آمد، و رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم  در میان وی و سعد بن ربیع انصاری  رضی الله عنهما  پیمان برادری بست، بعد سعد به وی گفت: ای برادرم، من از همه اهل مدینه ثروتمندتر هست، نصف مالم را ببین و آن را بگیر، و دو زن دارم، آنها را ببین که کدام یک را دوست میداری، تا طلاقش بدهم. عبدالرحمن گفت: خداوند به اهل و مالت برکت بدهد، مرا به بازار راهنمایی کنید، وی را راهنمایی نمودند، او رفت و خرید و فروش نمود، و فایده کرد، و چیزی از پنیر و روغن را با خود آورد، بعد از مدّتی که خدا خواست، وی درنگ نماید، درنگ نمود، و باز چون آمد اثر خوشبویی زعفران از وی محسوس بود. رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «کار و حالت چطور است؟» گفت:

ای رسول خدا با زنی ازدواج نمودم. پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «به او چه مهری دادی؟» گفت: وزن یک هسته طلا. فرمود: «ولیمه بکن ولو به گوسفندی باشد». عبدالرحمن می‏گوید: خود را چنان دریافتم، که اگر سنگی را هم می‏برداشتم، امیدوار می‏بودم که به آن طلا و نقره به دست آورم!![1] این چنین در البدایه (228/3) آمده. و این را همچنین شیخین از انس  رضی الله عنه  روایت نموده‏اند، و بخاری آن را از عبدالرحمن بن عوف  رضی الله عنه ، چنان که در الاصابه (26/2) آمده روایت کرده، و ابن سعد (89/3) آن را از انس  رضی الله عنه  روایت نموده است.

میراث بردن در میان مهاجرین و انصار

بخاری از ابن عباس  رضی الله عنهما  روایت نموده، که گفت: هنگامی که مهاجرین به مدینه آمدند، مهاجر از انصار به خاطر مؤاخاتی که رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  در میان‌شان برقرار نموده بود، بدون ذوی الارحام وی، میراث می‏برد. هنگامی که (این آیه) نازل گردید:

﴿وَلِكُلّٖ جَعَلۡنَا مَوَٰلِيَ [النساء: 33].

ترجمه: «و برای هر کس وارثانی مقرر نموده‏ایم».

این عمل منسوخ گردید. این چنین در این روایت آمده که ناسخ میراث بردن هم پیمان همین آیه می‏باشد، ولی از روایت بعدی معلوم می‏شود که ناسخ، نزول این آیه است:

﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ [الانفال: 75].

ترجمه: «و خویشاوندان به یکدیگر سزاوارتر و نزدیک ترند».

حافظ می‏گوید: قول معتمد همین است. و احتمال دارد نسخ دو بار واقع شده باشد، بار اول آن وقت که هم پیمان فقط به تنهاییش میراث می‏برد و نه عصبه. و چون این آیه نازل گردید: ﴿وَلِكُلّٖ جَعَلۡنَا... الایه . همه آنهادر میراث بردن داخل گردیدند. و بر همین قول حدیث ابن عباس  رضی الله عنهما  تأویل می‏شود، که بعد این حکم را آیه احزاب نسخ نمود، ومیراث بردن ویژه عصبه گردید، و برای هم پیمان نصرت، همکاری و مانند اینها باقی ماند، و بقیه آثار نیز به این تأویل می‏گردد. و نزد احمد از عمروبن شعیب از پدرش و از پدربزرگش  رضی الله عنه  به مانند این، چنان که در فتح الباری (191/7) آمده، روایت است. و ابن سعد به اسنادهای واقدی[2] که به گروهی از تابعین برمی گردد، ذکر نموده که آنها گفتند: هنگامی که رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  به مدینه تشریف آورد، درمیان مهاجرین پیمان برادری بست، و در میان مهاجرین و انصار بر مواسات و همدردی پیمان برادری بست، که آنها از یکدیگر میراث می‏بردند، و تعدادشان که بعضی از مهاجرین و برخی از انصار بودند نودتن بود -و گفته شده: صد تن بودند-. هنگامی که (این آیه) نازل گردید: ﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ... میراث بردن در میان آنها بر اثر آن پیمان برادری باطل گردید. این چنین در الفتح (191/7) آمده.



[1]- بخاری (2048) و مسلم (1427) و احمد (3/197).

[2]- واقدی متروک الحدیث است. (متهم به دروغ است).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...