توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آذر ۱, چهارشنبه

دعوت نمودن طُلَيب بن عُمَير رضی الله عنه

 

دعوت نمودن طُلَيب بن عُمَير  رضی الله عنه  

طلیب و دعوت نمودن مادرش اروى بنت عبدالمطّلب

واقدى از محمّد بن ابراهیم بن حارث تیمى روایت نموده، که گفت: هنگامى که طلیب بن عمیر  رضی الله عنه  اسلام آورد، و نزد مادرش اروى بنت عبدالمطّلب آمد، به وى گفت: من اسلام آورده‏ام، و پیرو محمّد  صل الله علیه و آله و سلم  شده‏ام... قضیه را متذکر شده و در آن آمده: او به مادرش گفت: چه مانعى وجود دارد که اسلام بیاورى و از وى پیروى نمایى؟ درحالى که برادرت حمزه اسلام آورده است، پاسخ داد: منتظر مى‏باشم تا ببینم که خواهرانم چه مى‏کنند؟ بعد از آن نیز یکى از آنها مى‏باشم. طلیب مى‏گوید: به او گفتم:

تو را به خدا سوگند مى‏دهم که نزد وى برو، به او سلام کن و او را تصدیق کن و گواهى بده که معبودى جز خداى واحد نیست. مادرم پاسخ داد: شهادت مى‏دهم که معبودى جز خداى واحد نیست و شهادت می‌دهم که محمّد رسول خداست. پس از آن پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را با زبانش مساعدت مى‏نمود، و پسرش را به نصرت و قیام به اوامر وى ترغیب و تشویق مى‏کرد[1]. این چنین در الاستیعاب (225/4) آمده. و عقیلى این را از طریق واقدى مثل این چنان که در الاصابه (227/4) آمده، روایت کرده است. و حاکم این را در المستدرک (239/3) از طریق اسحاق بن محمّد فروى از موسى بن محمّد بن ابراهیم بن حارث تیمى از پدرش از ابوسلمه بن عبدالرحمن روایت نموده، که گفت طلیب بن عمیر  رضی الله عنه  در دار ارقم اسلام آورد، پس از آن بیرون آمده نزد مادرش اروى بنت عبدالمطلب داخل گردید، و به او خبر داد که من پیرو محمّد  صل الله علیه و آله و سلم  شدم و به خداوندى که پروردگار جهانیان است و ذکرش از همه برتر است اسلام آوردم. مادرش گفت: آرى، مستحق‏ترین کسى که همراهش تعاون و همکارى کنى پسر مادربزرگ‏ات مى‏باشد. به خدا سوگند، اگر ما به آن چیزى که مردان بر آن قادرند قادر مى‏بودیم، حتماً از او پیروى نموده و از وى دفاع مى‏کردیم. طلیب مى‏گوید: گفتم: اى مادرم، پس تو را چه چیزى ازین عمل باز مى‏دارد؟... مانند همان چیزى را که گذشت متذکر شد.

این را ابن سعد در الطبقات (123/3) از محمّد بن ابراهیم تیمى از پدرش مثل این روایت نموده. حاکم (239/3) مى‏گوید: این حدیث به شرط بخارى صحیح و غریب است، ولى بخارى و مسلم آن را روایت نکرده‏اند. حافظ در الاصابه (234/2) باتردید این قول گفته است: آن طورى که او گفته نمى‏باشد، بلکه موسى ضعیف است، و روایت ابوسلمه از طلیب مرسل است، یعنى این قولش: مى‏گوید: پس گفتم اى مادرم... الى آخره.



[1]- از «أسد الغابة» (5/ 391).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...