صبر سیدنا محمد رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بر شدت تب
ابن ماجه، ابن ابی الدنیا و حاکم - لفظ از حاکم است، و گفته: به شرط مسلم صحیح میباشد، و شواهد زیادی هم دارد - از ابوسعید رضی الله عنه روایت نمودهاند که: در حالی که پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم تب داشت و چادری بر سرش قرار داشت، ابوسعید نزدش آمد و دست خود را بالای چادر گذاشت و گفت: ای رسول خدا، چقدر تب شدید داری؟! پاسخ داد: «ما همینطور هستیم، سختی و مشکلات بر ما تشدید میشود، و اجر برای مان مضاعف میگردد»، بعد از آن گفت: ای پیامبر خدا، کدام گروه مردم به سختی آزمایش میشوند؟ گفت: «انبیا»، پرسید: بعد از آنان کی؟ گفت: «علما»، پرسید: بعد از آنان کی؟ گفت: «صالحان، و [گاهی] یکی از ایشان به شپش مبتلا میشد، حتی که وی را میکشت، و یکی از ایشان به فقر گرفتار میگردید، حتی که جز عبایی را برای پوشیدن نمییافت، ولی آنان به همان سختی، از خوشی شما به عطا، خوشحالتر میبودند»[1]. این چنین در الترغیب (243/5) آمده است، و این را بیهقی، چنانکه در الکنز (154/2) آمده، روایت کرده، و ابونعیم در الحلیه (370/1) مانند آن را روایت نموده است.
و بیهقی از ابوعبیده بن حذیفه[2] رضی الله عنه و او از عمهاش فاطمه رضی الله عنها روایت نموده، که گفت: در جمعی از زنان برای عیادت پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم که تب او را گرفته بود آمدیم، وی دستور داد و مشک[3] آبی بر درختی آویزان شد، و بعد زیر آن بر پهلو خوابید و از آن بر سرش[4] قطره قطره آب میچکید، وی این کار را به خاطر شدت تبش نموده بود. گفتم: ای رسول خدا، اگر برای خداوند دعا کنی، تا این را از تو دور کند، [بهتر میشود]، گفت: «شدیدترین مردم در سختی و مصیبت انبیااند، بعد آنانی که در پی آنها قرار دارند، بعد آنانی که در پی آنها قرار دارند و بعد آنانی که در پی آنها قرار دارند»[5].
ابن سعد، حاکم و بیهقی از عایشه رضی الله عنها روایت نمودهاند که: پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم را دردی گرفت، و از آن شروع به شکایت و پهلو زدن در بستر نمود، عایشه رضی الله عنها به او گفت: اگر یکی از ما چنین مینمود بر وی خشم میگرفتی! پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «بر مؤمنین شدت و سختی میشود، و هر مؤمنی را که رنج خاری یا دردی برسد، خداوند به سبب آن یک خطای وی را محو، و یک درجه بلندش میکند»[6]. این چنین در الکنز (154/2) آمده، و احمد مانند این را روایت نموده، هیثمی (292/2) میگوید: رجال آن ثقهاند.
[1]- صحیح. ابن ماجه (424) حاکم (4/ 307) نگا: الصحیحة (144) احمد (3/ 94) صحیح الترغیب (3403).
[2]- حذیفه بن یمان.
[3]- در نص: «سقا» استعمال شده، که مشک، دلو و هر آنچه را که در آن آب یا نوشابه دیگر نهند معنی میدهد. م.
[4]- با اصلاح از پاورقی. م.
[5]- صحیح. احمد (6/ 369) حاکم (4/ 404) طبرانی (24/ 245) آلبانی آن را در صحیح الجامع (996) و الصحیحة (1165) صحیح دانسته است.
[6]- صحیح. احمد (3/ 316) ابویعلی (1892) ابن حبان (2935).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر