حقوق همسایه چنان که در حدیث شریف آمده است
طبرانی از معاویه بن حیده رضی الله عنه روایت نموده، که گفت: گفتم: ای پیامبر خدا حق همسایهام چیست؟ فرمود: «اگر مریض شد از وی عیادت کنی، اگر درگذشت در تشییع جنازه وی سهیم گردی، اگر از تو قرض خواست به او قرض بدهی، اگر فقیر شد و حالتش بد گردید او را بپوشانی، اگر خیری به وی رسید برای او تبریکی بفرستی، اگر مصیبتی به وی رسید به او تعزیت بگویی، منزل خود را از منزل وی بلندتر نسازی که باد را بهسوی او ببندی و او را به بوی دیگت اذیت نکنی مگر اینکه از آن برای او بفرستی»[1]. هیثمی (165/8) میگوید: در این ابوبکر هذلی آمده و ضعیف میباشد. و این را بیهقی در شعب الایمان از معاویه رضی الله عنه به مانند آن روایت نموده، مگر در روایت وی آمده است: «و اگر برهنه شد وی را بپوشانی»، چنان که در الکنز (44/5) آمده است.
قصه عبداللَّه بن سلام با همسایهاش که وى را اذیت مىنمود
ابونعیم در المعرفه از محمد بن عبداللَّه بن سلام رضی الله عنه روایت نموده که: وی نزد پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: همسایهام مرا اذیت نموده است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم گفت: «صبر کن»، باز برای دومین بار نزد وی آمد و گفت: همسایهام مرا اذیت کرده است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم گفت: «صبر کن»، باز برای بار سوم آمد و گفت: همسایهام مرا اذیت نموده است، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «بهسوی متاع[2] خود رفته و آن را در کوچه بینداز، و وقتی کسی نزدت آمد بگو: همسایهام مرا اذیت نموده است، به این صورت لعنت بر وی متحقق میگردد. کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، باید همسایه خود را عزت کند، و کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، باید مهمان خود را عزت نماید، و کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، سخن خیر بگوید، یا خاموش باشد»[3].
پیامبر صل الله علیه و آله و سلم کسى را که همسایه خود را اذیت نموده باشد از همراهىاش در یکى از غزوات نهى مىنماید
طبرانی در الأوسط از عبداللَّه بن عمر رضی الله عنهما روایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم برای غزوهای بیرون رفت و گفت: «امروز کسی که همسایه خود را اذیت نموده باشد ما را همراهی نکند»، مردی از قوم گفت: من در کنار بوستان همسایهام بول نمودم، گفت: «امروز ما را همراهی مکن»[4]. هیثمی (170/8) میگوید: در این یحیی بن عبدالحمید حمّانی آمده و ضعیف میباشد.
شدت حرمت زنا با زن همسایه و دزدى نمودن از وى
احمد و طبرانی ازمقداد بن اسود رضی الله عنه روایت نمودهاند که گفت: رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم به اصحاب خود گفت: «درباره زنا چه میگویید؟» گفتند: حرام است، خدا و رسولش آن راحرام گردانیدهاند، و تا روز قیامت حرام است. میگوید: آن گاه پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: «اگر انسان با ده زن زنا کند، از زنا به زن همسایهاش بر وی آسانتر است»[5]، میگوید: پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بعد از آن گفت: «درباره سرقت چه میگویید؟» گفتند: خدا و رسولش آن را حرام نمودهاند، بنابراین آن حرام است، گفت: «اگر انسان از ده خانه سرقت نماید، از سرقت نمودن از همسایه بر وی آسانتر است»[6]. هیثمی (168/8) میگوید: این را احمد و طبرانی در الکبیر و الأوسط روایت نمودهاند، و رجال آن ثقهاند.
حدیث ابوذر که: خداوند سه تن را دوست مىدارد و سه تن را بد مىبیند
احمد و طبرانی که لفظ از طبرانی است از مطرب بن عبداللَّه رضی الله عنه روایت نمودهاند که گفت: از ابوذر حدیثی به من میرسید، و علاقهمند بودم تا وی را ملاقات کنم، بعد با وی ملاقات نمودم و گفتم: ای ابوذر، حدیثت به من میرسید و علاقمند بودم تا تو را ملاقات کنم، گفت: آه، چقدر خوب[7] ! حالا که مرا ملاقات نمودی آن را در میان بگذار. گفتم: حدیثی به من رسیده، که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم آن را برایت گفته است: «خداوند جل جلاله سه تن را دوست میدارد، و سه تن را بد میبیند»، گفت: درباره خود فکر نمیکنم که بر پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم دروغ بگویم. میگوید: گفتم: این سه تن که خداوند جل جلاله آنها را دوست میدارد کیاند؟ گفت: «مردی که در راه خدا با صبر و نیت ثواب جنگید، تا اینکه به قتل رسید»، و این را شما نزدتان در کتاب خداوند جل جلاله مییابید، بعد از آن تلاوت نمود:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ٤﴾ [الصف: 4].
ترجمه: «خداوند کسانی را دوست میدارد، که در راه او همچون بنیان آهنین پیکار میکنند».
گفتم: و دیگر کی؟ گفت: «مردی که همسایه بدی دارد، و او را اذیت مینماید، و او بر اذیت وی صبر میکند تا اینکه خداوند چاره وی را از طرف او به زندگی با مرگ نماید»... و حدیث را متذکر شده[8]. هیثمی (171/8) میگوید: اسناد طبرانی و یکی از اسنادهای احمد رجالشان رجال صحیحاند، و این را نسائی و غیر وی بدون ذکر همسایه روایت نمودهاند. ابن المبارک، ابوعبید در الغریب، خرائطی و عبدالرزاق از عبدالرحمن بن قاسم و او از پدرش روایت نمودهاند که: ابوبکر در حالی از نزد عبدالرحمن بن ابی بکر رضی الله عنهما عبور نمود، که وی با یکی از همسایههای خود در ستیز و مخاصمه بود، ابوبکر گفت: با همسایه ات مخاصمه مکن، چون این باقی میماند و مردم میروند. این چنین در الکنز (44/5) آمده است.
[1]- ضعیف. طبرانی در الکبیر (19/ 419) ضعیف الجامع (2728) و المجمع (8/ 165).
[2]- هدف وسایل و اسباب منزل است، و از همین حدیث میتوانیم اهمیت رأی عمومی مردم، و توجه و عنایت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را به آن به درستی درک کنیم، موضوعی که در جهان کنونی از اهمیت به سزایی برخوردار است. م.
[3]- این چنین در الکنز (44/5) آمده است.
[4]- ضعیف. طبرانی در الاوسط (1479) در سند آن یحیی بن عبدالحمید الحمانی ضعیف است چنانکه هیثمی (8/ 170) میگوید.
[5]- یعنی گناه زنا با زن همسایه از زنا نمودن با ده زن دیگر زیادتر، و عذاب آن شدیدتر است. م.
[6]- صحیح. احمد (6/ 8) بخاری در ادب المفرد (103) و تاریخ کبیر (8/ 54) و آلبانی آن را صحیح دانسته است. نگا: صحیح الجامع (5043) و الضعیفة (65).
[7]- در نص: «لله تبارک و تعالی ابوک!» آمده و این کلامی است که در وقت توصیف و تعجب از یک شخص گفته میشود و معنای تحت اللفظی آن مراد نمیباشد بلکه مرادش چنین است: چقدر شخص خوب و انسان خوب هستی. م.
[8]- صحیح. احمد (5/ 153) طبرانی (2/ 161) حاکم (2/ 89) آلبانی آن را در صحیح الترغیب (1791) و (2569) و الصحیحة (65) صحیح دانسته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر