توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

شجاعت

 

شجاعت

شجاعت سیدنا محمد پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  و اصحابش: قول انس و على درباره شجاعت پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم

بخاری و مسلم - لفظ از مسلم است - از انس  رضی الله عنه  روایت نموده‏اند که گفت: پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  نیکوترین مردم، جوانمردترین مردم و شجاع‏ترین مردم بود، اهل مدینه شبی ترسیدند، و گروهی به طرف صدا رفتند، و پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  که قبل از آن‏ها به‌سوی صدا رفته بود، در بازگشت با آن‏ها روبرو شد، و بر اسبی از ابوطلحه که برهنه بود سوار بود و شمشیر بر گردنش بود و می‏گفت: «نترسید، نترسید»، و افزود: «این را[1] بحر یافتم یا این بحر است»، می‏گوید: و آن اسبی بود که به سستی نسبت داده می‏شد[2]. و نزد مسلم از وی روایت است که گفت: در مدینه ترسی پیش آمد، پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  اسب ابوطلحه را که به او مندوب گفته می‏شد به عاریت گرفت، و آن را سوار شد و گفت: «اثری از ترس ندیدم، و این را بحر یافتیم»، انس می‏گوید: وقتی که دشواری و معرکه شدید می‏شد به پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  پناه می‏بردیم[3]. و نزد احمد و بیهقی از علی بن ابی طالب  رضی الله عنه  روایت است که گفت: در روز بدر از مشرکین به پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  پناه بردیم، و او شجاع‏ترین مردم بود[4].

شجاعت پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در روز حنین و قول براء در این باره

بخاری از ابواسحاق روایت نموده، که وی از براءبن عازب  رضی الله عنهما  شنید، البته در وقتی که مردی از قیس وی را پرسید: آیا از [همراهی] پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در روزحنین فرار نمودید؟ او گفت: ولی پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرار ننمود. مردم هوازن خیلی تیرانداز بودند، هنگامی که ما بر آن‏ها حمله نمودیم، شکست خوردند، و ما مشغول جمع آوری غنایم شدیم، و آن‏ها ما را مورد هدف تیرها قرار دادند، و پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را بر قاطر سفیدش دیدم که ابوسفیان[5]  رضی الله عنه  جلوی قاطر را گرفته بود، و او می‏گفت «أنا النبي لا كذب»، «من بدون دروغ پیامبر هستم»[6]، و در روایتی از بخاری آمده است که گفت: «من بدون دروغ پیامبر هستم»، و در روایتی از بخاری آمده است که گفت: «من بدون دروغ پیامبر هستم. من ابن عبدالمطلب هستم»[7]، و در روایت دیگری نزد وی آمده که بعد از آن از قاطر خود پیاده شد[8]. این را مسلم و نسائی نیز روایت نموده‏اند، و نزد مسلم از براء روایت است که گفت: بعد از می‏گفت: «أنا النبي لاكذب * أنا ابن عبدالـمطلب * اللهم نزَّل نصرك». «من بدون دروغ نبی هستم، من ابن عبدالمطلب هستم، بار خدایا نصرتت رانازل کن». براء می‏گوید: وقتی جنگ و سختی شدید می‏شد به رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  پناه می‏بردیم، و شجاع همان کسی است که به وی پناه برده می‏شود[9]. و قصه‏های شجاعت ابوبکر و عمر، علی، طلحه، زبیر، سعد، حمزه، عباس، معاذ بن عمرو، معاذبن عفوا، ابودجانه، قتاده، سلمه بن اکوع، ابوحداد، خالدبن ولید، براء بن مالک، ابومحجن، عماربن یاسر، عمروبن معدیکرب و عبداللَّه بن زبیر  رضی الله عنهم  را در شجاعت اصحاب در جهاد قبلاً گذشت.



[1]- یعنی اسب را، مراد اینست که این اسب خیلی چالاک است. م.

[2]- بخاری (2820) و (3040) مسلم (2307) ترمذی (1687) ابن ماجه (2772).

[3]- مسلم (2307).

[4]- این چنین در البدایه (37/6) آمده است.

[5]- او ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب است.

[6]- بخاری (2864) مسلم (1776).

[7]- بخاری (2874).

[8]- بخاری (4317).

[9]- این چنین در البدایه (328/4) آمده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...