توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

غيرت

 

غيرت

غیرت ابى بن کعب  رضی الله عنه

ابن عساکر از ابی بن کعب  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: مردی نزد پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  آمد و گفت: فلانی به منزل زن پدرش می‏رود، ابی گفت: اگر من می‏بودم او را به شمشیر می‏زدم، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  خندید و گفت: «چقدر با غیرت هستی! من از تو باغیرت ترم، و خداوند از من باغیرت‏تر است»[1].

غیرت سعد بن عباده  رضی الله عنه

بخاری و مسلم از مغیره روایت نموده‏اند که گفت: سعدبن عباده گفت: اگر مردی را با زنم دیدم، او را با لبه تیز شمشیر می‏زنم، این خبر به پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  رسید، و فرمود: «آیا از غیرت سعد تعجب می‏کنید؟ به خدا سوگند، من از وی با غیرت‏تر هستم، و خداوند از من با غیرت‏تر است، و به سبب غیرتش خداوند فواحش آشکار و پنهان را حرام گردانیده است، عذر بیشتر از همه نزد خدا پسندیده‏تر است، و به همین خاطر است که بیم دهندگان و بشارت دهندگان را فرستاده است، و مدح و ستایش بیشتر از همه نزد خدا پسندیده‏تر است، و به همین خاطر است که خداوند جنت را وعده نموده است»[2].

و نزد مسلم از ابوهریره  رضی الله عنه  روایت است که گفت: سعدبن عباده گفت: اگر کسی را با اهل خود یافتم تا اینکه چهار شاهد نیاورم آیا او را مجازات نکنم؟! پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «بلی [مجازات]»، سعد گفت: هرگز، سوگند به ذاتی که تو را به حق مبعوث نموده قبل از آن کارش را با شمشیر می‏سازم! پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «به آنچه سیدتان می‏گوید: گوش فرادهید! وی غیور است، و من از وی باغیرت ترم، و خداوند از من با غیرت‏تر است»[3]. این چنین در مشکوه (ص278) آمده است، و ابویعلی این را از ابن عباس طویلتر روایت نموده است، و در حدیث وی آمده: گفتند: ای پیامبر خدا، او را ملامت مکن، چون وی مرد غیوری است، به خدا سوگند، جز با زن باکره با دیگری ازدواج ننموده است، و هر زنی را که طلاق داده کسی از ما نظر به شدت غیرت وی با او جرأت ازدواج را نکرده است، سعد گفت: ای پیامبر خدا (به خدا سوگند)، من می‏دانم که این[4] حق است، و این از نزد خداوند است، ولی از این تعجب نمودم که اگر آن فرومایه را در حالی بیابم که مردی در میان ران‌هایش نشسته باشد، و من تا این که چهار شاهد نیاورم این حق را نداشته باشم که وی را تکان بدهم و یا حرکت بدهم!! به خدا سوگند، و تا آمدن من کار خود را تمام می‏کند[5].

غیرت و رشک عایشه  رضی الله عنها

مسلم از عایشه  رضی الله عنها  روایت نموده که: پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  شبی از نزد وی بیرون رفت، می‏گوید: من بر وی رشک نمودم، بعد آمد و آنچه را من انجام می‏دادم دید، گفت: «ای عایشه تو را چه شده است، آیا به غیرت و رشک آمده‏ای؟» گفتم: چرا مثل من بر مثل تو غیرت و رشک ننماید؟! پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «شیطان تو نزدت آمده است»، عایشه پرسید: ای رسول خدا، آیا با من شیطان است؟ رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  پاسخ داد: «بلی»، گفتم: و با تو ای پیامبر خدا؟ گفت: «بلی، ولی خداوند مرا مدد و همکاری نمود، و او اسلام آورد»[6]. این چنین در مشکاه (ص280) آمده است. و ابن سعد[7] از عایشه  رضی الله عنها  روایت نموده، که گفت: هنگامی که پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  با ام سلمه  رضی الله عنها  ازدواج نمود، به سبب آنچه از زیبایی وی برای مان متذکر شدند، به شدت اندوهگین شدم، می‏گوید: بعد به طرق مخفی به دینش کوشش نمودم و دیدم، می‏افزاید: و این را برای حفصه یادآوری کردم - و آن دو با هم یک دست بودند -، حفصه گفت: نخیر، به خدا سوگند، این غیرت و رشک است، ام سلمه آن چنان که می‏گویند نیست، بعد حفصه نیز حیله‏ای برای دیدن او جست، و او را دید، و گفت: او را دیدم، به خدا سوگند، او آن چنان که تو می‏گویی نیست، ونه هم نزدیک به آن، ولی به آن هم زیباست، عایشه  رضی الله عنها  می‏گوید: بعد او را دیدم، به عمرم سوگند، وی چنان بود که حفصه گفته بود، ولی من در حال غیرت و رشک بودم.

انکار على  رضی الله عنه  به کسى که به غیرت نیاید

رسته از علی  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: آیا به من از زن‏های شما خبر نرسیده است که عجم‏های کافر را در بازار مزاحمت می‏کنند، آیا به غیرت نمی‏آیید؟ کسی که به غیرت نیاید در او خیر نیست. و نزد وی همچنان از علی  رضی الله عنه  روایت است که گفت: غیرت به دو قسم است: خوب و نیکو که مرد به آن اهل خود را اصلاح می‏کند، و غیرتی که وی را داخل آتش می‏نماید[8].



[1]- این چنین در المنتخب (132/5) آمده است.

[2]- بخاری (7416) مسلم در کتاب اللعان (1499).

[3]- ضعیف. ابویعلی (2740) نگا: المجمع (5/ 12).

[4]- مسئله چهار شاهد.

[5]- هیثمی (12/5) می‏گوید: این را ابویعلی روایت نموده و سیاق از وی است، و احمد نیز به اختصار از وی روایت کرده است، و مدار آن بر عبّادبن منصور است و او ضعیف می‏باشد.

[6]- مسلم در صفة القیامة (2815).

[7]- 94/8.

[8]- این چنین در الکنز (161/2) آمده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...