توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

سخاوت و كرم سخاوت سيدنا محمد رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم

 

سخاوت و كرم سخاوت سيدنا محمد رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  

اقوال بعضى صحابه در سخات وى  صل الله علیه و آله و سلم

شیخین - [بخاری و مسلم] - از ابن عباس  رضی الله عنهما  روایت نموده‏اند که گفت: پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  سخاوتمندترین مردم) به خیر (بود، و در ماه رمضان وقتی که با جبرئیل  علیه السلام  ملاقات می‏نمود از همه وقت‏ها سخاوتمندتر می‏بود، جبریل در هر شب رمضان با وی ملاقات می‏نمود و قرآن را برایش تکرار می‏کرد، می‏گوید: رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  در خیر از باد روان هم سخاوتمندتربود[1]. این چنین در صفه الصفوه (69/1) آمده است، و ابن سعد (195/2) این را از وی به مانند آن روایت نموده است.

شیخین - [بخاری و مسلم]- از جابربن عبداللَّه  رضی الله عنها  روایت نموده‏اند که گفت: از پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  هیچ چیزی هرگز سؤال نشده است، که وی گفته باشد: نه[2]. این چنین در البدایه (42/6) آمده است.

و نزد احمد در حدیثی طویل از عبداللَّه بن ابی بکر روایت است که: ابواسید  رضی الله عنه  می‏گفت: از پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  هر چیزی که سوال می‏شد منعش نمی‏نمود. هیثمی[3] می‏گوید: رجال وی ثقه‏اند؛ مگر اینکه عبداللَّه بن ابی‏بکر از ابواسید نشنیده است. و نزد طبرانی در الأوسط در حدیثی طویل از علی  رضی الله عنه  روایت است که گفت: از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  وقتی که چیزی خواسته می‏شد، و او می‏خواست آن را انجام بدهد، می‏گفت: بلی، و وقتی که می‏خواست آن را انجام ندهد، خاموش می‏گردید، و برای هیچ چیز نخیر نمی‏گفت[4].

پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  و عزت نمودن ربیع بنت معوّذ و ام سنبله

طبرانی از ربیع بنت معوذ بن عفراء  رضی الله عنهما  روایت نموده، که گفت: معوذبن عفراء مرا با یک پیمانه خرمای تازه و نورس که بر آن با درنگ‏های خرد، و کوچک قرار داشت نزد رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرستاد، و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم با درنگ را دوست می‏داشت، و زیوراتی هم از بحرین آمده بود، و او  صل الله علیه و آله و سلم  دست خود را از آن پر نمود و به من داد، و در روایتی آمده: به پری کف دستم به من زیورات یا طلا داد. و احمد مانند آن را روایت نموده، و افزوده است: گفت: «خود را به این بیارای»[5]. هیثمی (13/9) می‏گوید: اسناد هردوی این‏ها حسن است. و ترمذی این را از ربیع به اختصار، چنانکه در البدایه (56/6) آمده، روایت کرده است. و طبرانی در الأوسط از ام سنبله  رضی الله عنها  روایت نموده که: وی هدیه‏ای را برای پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  آورد، ولی همسرانش از قبول آن خودداریی ورزیدند و گفتند: ما نمی‏گیریم، بعد پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  آن‏ها را امر نمود و آن را گرفتند، و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  و ادیی را برایش به صورت قطعی داد، و آن را عبداللَّه بن جحش از حسن بن علی  رضی الله عنهم  خرید[6]. هیثمی (14/9) می‏گوید: در این عمروبن قیظی آمده‏و وی را نشناختم، و بقیه رجال وی ثقه‏اند. و قصه‏های سخاوتمندی وی  صل الله علیه و آله و سلم  در بخش انفاق اموال گذشت.

سخاوت اصحاب پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  

زبیر بن بکار و ابن عساکر از ابن عمر  رضی الله عنهما  روایت نموده‏اند که گفت: زنی نزد پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  آمد و گفت: من نیت نموده‏ام که این لباس را به سخی‏ترین عرب بدهم. پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «به این پسر بده» - یعنی سعیدبن عاص  رضی الله عنه  - و او ایستاده بود، و به همین سبب به آن لباس‏ها سعیدیه نام گذاشته شد[7]. این چنین در المنتخب (189/5) آمده است. و قصه‏های سخاوت و کرم صحابه در بخش انفاق اموال گذشت.

ایثار

طبرانی از ابن عمر  رضی الله عنهما  روایت نموده، که گفت: بر ما زمانی آمده بود، که هیچ یک از ما خود را از برادر مسلمان خود به دینار و درهم مستحق‏تر نمی‏دید، و حالا ما در زمانی هستیم، که دینار و درهم از برادر مسلمان مان برای ما محبوب‏تر است... و حدیث را ذکر نموده[8].



[1]- بخاری (1902، 3220، 1554) مسلم (2308).

[2] -بخاری (6034) مسلم (2311).

[3]- 13/9.

[4]- هیثمی (13/9) می‏گوید: در این محمدبن کثیر کوفی آمده، و ضعیف می‏باشد.

[5]- ضعیف. احمد (6/ 359) ترمذی در شمائل (195) طبرانی در الکبیر (24/ 274) آلبانی آن را در مختصر شمائل (173) ضعیف دانسته است.

[6]- ضعیف. طبرانی در الاوسط (173) در آن عمرو بن قیظی مجهول است.

[7]- ابن عساکر (6/ 134).

[8]- هیثمی (285/10) می‏گوید: این را طبرانی به چند اسناد روایت نموده، و بعض آن‏ها حسن است. و قصه‏های ایثار در شدت تشنگی، قلت لباس، در قصه‏های انصار و در انفاق در ضمن نیازمندی گذشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...