یقین ابوبکر در مورد آنچه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم درباره مجازات اعمال خبر داده است
ابن ابی شیبه، ابن راهویه، عبد بن حمید، حاکم و غیر ایشان از ابواسماء روایت نمودهاند که گفت: در حالی که ابوبکر رضی الله عنه همراه پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم صبحانه را میخورد، ناگهان این آیه نازل گردید:
﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨﴾ [الزلزة: 7-8].
ترجمه: «کسی که به اندازه یک ذره نیکی کرده باشد، آن را میبیند، و کسی که به اندازه یک ذره بدی کرده باشد آن را میبیند».
آن گاه ابوبکر دست از طعام بازداشت و گفت: ای پیامبر خدا، آیا هر چه از بدی عمل نمودهایم آن را میبینیم؟ پاسخ داد: «هر مکروه و ناپسندی که به شما میرسد به خاطر سزایی است که به آن مجازات میشوید، و خیر برای اهلش در آخرت به تأخیر انداخته میشود»[1]. و نزد ابن مردویه از طریق ابوادریس خولانی روایت است که پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای ابوبکر، آیا چیزی را که بد ببری دیدهای، آن از همان مثقالهای شر است، و مثقالهای خیر برایت به تأخیر انداخته میشود، تا این که روز قیامت کامل به تو داده شود، و تصدیق این در کتاب خداوند است:
﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠﴾ [الشوری: 30].
ترجمه: «هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند»[2].
این چنین در الکنز (275/1) آمده و گفته، و این را حافظ بن حجر در الاطراف در مسند ابوبکر ذکر نموده است.
عبدبن حمید، ترمذی و ابن المنذر از ابوبکر رضی الله عنه روایت نمودهاند که گفت: نزد رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بودم، که این آیه نازل گردید:
﴿مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ وَلَا يَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ﴾ [النساء: 123].
ترجمه: «هر کی کار بد کند به آن جزا داده میشود، و برای خود غیر خدا حامی و مددکاری نمییابد».
آن گاه پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای ابوبکر، آیا آیهای را که بر من نازل شده است برایت بخوانم؟» گفتم: آری، ای پیامبر خدا، و آن را برایم تلاوت نمود، آن گاه شکستگی را در کمرم احساس نمودم، و دست و پایم را راست نمودم، پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «تو را چه شده است، ای ابوبکر؟» گفتم: ای رسول خدا، و کدام یک از ما عمل بدی ننموده است؟ و ما به آنچه عمل نمودهایم جزا داده میشویم؟ پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «اما تو ای ابوبکر و مؤمنان، در بدل آن در دنیا مجازات میشوید، تا این که با خداوند در حالی روبرو شدی، که گناهی نداشته باشید، ولی برای دیگران، خداوند آن را جمع میکند، تا به آن در روز قیامت مجازات شوند»[3]. ترمذی میگوید: غریب است، و در اسناد آن سخن است، و موسی بن عبیده در حدیث ضعیف پنداشته میشود، و مولای ابن سباع مجهول است، و این حدیث از غیر این وجه نیز از ابوبکر روایت شده، ولی از اسناد صحیح برخوردار نیست.
و نزد احمد، ابن المنذر، ابویعلی، ابن حبان، حاکم، بیهقی و غیر ایشان از ابوبکر صدیق روایت است که وی گفت: ای رسول خدا، بعد از این آیه صلاح چگونه است: [من یعمل سوءاً یجز به]؟ آیا هر بدی را که عمل نمودهایم، در عوض آن مجازات میشویم؟! پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای ابوبکر، خداوند تو را بیامرزد؟ آیا شدت و مشقت به تو نمیرسد؟ آیا رنج و درد به تو نمیرسد؟» پاسخ دادم: بلی، فرمود: «این همان چیزی است که در دنیا به آن مجازات میشوید»[4]. این چنین در کنزالعمال (239/1) آمده است.
یقین عمربن الخطاب رضی الله عنه درباره مجازات اعمال
ابوراهویه از محمدبن منتشر روایت نموده، که گفت: مردی به عمربن خطاب رضی الله عنه گفت: من شدیدترین آیه در کتاب خداوند را میدانم، عمر او را با دره زده گفت: چه میخواستی که از آن اینقدر جستجو نمودی تا آن را پیدا کردی؟ سپس او رفت، تا فردای آن روز، حضرت عمر به او گفت: آیهای که دیروز یاد کردی کدام است؟ گفت:
﴿سُوٓءٗا يُجۡزَ بِه﴾ [النساء: 123].
ترجمه: «هر که کار بد کند به آن جزا داده میشود».
و هر که از ما عمل بد کند، به آن جزا داده میشود، عمر گفت: وقتی این آیه نازل گردید، اوقات ما چنان سپری میشد که نه طعام برای ما گوارا بود و نه نوشیدنی، تا این که خداوند آیهای نازل کرد و در آن رخصت داد و گفت:
﴿وَمَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١١٠﴾ [النساء: 110].
ترجمه: «و هر که گناه کند، یا ستم کند بر خود، و از خدا آمرزش طلبد، خدا را آمرزگار و مهربان مییابد».
این چنین در الکنز (239/1) آمده است.
یقین عمروبنسمره و عمرانبن حصین به جزاء
ابن ماجه از عبدالرحمن بن ثعلبه انصاری و او از پدرش رضی الله عنه روایت نموده است که: عمروبن سمره بن حبیب بن عبدالشمس رضی الله عنه نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: ای رسول خدا، من شتری را از بنی فلان دزدیدم، بنابراین پاکم ساز، آن گاه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم کسی را نزد آنان فرستاد، گفتند: ما یک شترمان را گم کردهایم، آن گاه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم دستور داد و دست وی قطع گردید، و در آن هنگام میگفت: ستایش خدایی راست، که مرا به وسیله تو[5] پاک نمود، خواستی جسدم را داخل آتش نمایی[6]. این چنین در تفسیر ابن کثیر (56/2) آمده است. و ابن ابی حاتم از حسن از عمران بن حصین رضی الله عنه روایت نموده، که گفت: برخی از یارانش نزد وی - در حالی که مریض شده بود - وارد شدند و بعضی آنان به او گفتند: ما آنچه را در تو میبینیم برایت اندوهگین میشویم، گفت: به آنچه میبینی اندوهگین مشو، چون آنچه را میبینی بر اثر گناهی است، و آنچه را خداوند از گناهان عفو میکند، بیشتر است، بعد از آن این آیه را تلاوت نمود:
﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠﴾ [الشوری: 30].
ترجمه: «هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند».
این چنین در تفسیر ابن کثیر (116/4) آمده است.
آنچه در مورد ایمان ابوبکر رضی الله عنه و مردی از اصحاب درباره جزاء گذشت
نزد احمد در الزهد و ابونعیم در الحلیه از ابوضمره - یعنی ابن حبیب بن ضمره - گذشت که گفت: مرگ یکی از فرزندان ابوبکر رضی الله عنه فرارسید، و آن جوان شروع نمود و به طرف بالشتی نگاه میکرد، هنگامی که وفات نمود، به ابوبکر گفتند: فرزندت را دیدیم که بهسوی بالشت نگاه مینمود، آن گاه بالشت را برداشتند، و در زیر آن پنج دینار یا شش دینار یافتند، ابوبکر با یک دست خود بر دیگرش میزد و استرجاع میخواند و میگفت: «إنا لله وإنا الیه راجعون»، گمان نمیکنم پوستت توانایی آن را داشته باشد. این چنین در الکنز (145/2) آمده، و گفته: این حدیث حکم مرفوع بودن را دارد، چون از حالت برزخ خبر میدهد، و در دشنام دادن مسلمان قول رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم به مردی که نزدش آمد و او را از غلامانش پرسید، گذشت که وی گفت: «وقتی روز قیامت فرا رسید، خیانت، نافرمانی و دروغ آنها در مقابل تو حساب میشود، و همچنان تعذیب تو بر آنها، (اگر تعذیب تو بر آنها) به قدر گناهانشان باشد در این صورت کفاف و برابر میباشد، نه برای تو میباشد و نه هم بر تو، اگر تعذیب تو بر آنها از گناهانشان بیشتر باشد همان زیادی برای آنها از تو قصاص گرفته میشود» آن گاه آن مرد به گوشهای رفت و فریاد کشید و گریه کرد. پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم به او گفت: «آیا قول خداوند را نمیخوانی:
﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧ ﴾؟» [النبیاء: 47].
ترجمه: «ما ترازوهای عدل و انصاف را در روز قیامت نصب میکنیم، لذا به هیچ کس کمترین سمتی نمیشود، و اگر به مقدار سنگینی یکدانه خردل) نیکی و بدی باشد (ما آن را حاضر میکنیم، وکافی است که ما حساب کننده باشیم».
آن گاه آن مرد گفت: ای رسول خدا، برای خودم و آنان خیری جز جدایی آنها چیز دیگری نمییابم، بنابراین تو شاهد باش که همه آنها آزاد هستند[7]. این را ترمذی از عایشه رضی الله عنها روایت نموده و رجال آن ثقهاند.
[1]- صحیح. طبری (30/268) از طریق انس وغیره.
[2]- صحیح. طبری (30/ 270).
[3]- ضعیف. ترمذی (3039) آلبانی آن را در ضعیف الجامع (1237) و ضعیف ترمذی، ضعیف دانسته است.
[4]- ضعیف. احمد (1/ 11) ابن حبان (2910) حاکم (3/ 74) سعید بن منصور در تفسیر خود (695) آلبانی می گوید: سندش ضعیف است و معنایش صحیح است.
[5]- خطاب به دستش است.
[6]- ضعیف. ابن ماجه (2588) آلبانی آن را ضعیف دانسته است.
[7]- صحیح. ترمذی (3165) احمد (6/ 280) آلبانی آن را در صحیح ترمذی (2531) صحیح دانسته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر