توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

توكل توكل سيدنا محمد پيامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم

 

توكل توكل سيدنا محمد پيامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  

قصه وى با صحرانشین که خواست او را در خوابش به قتل برساند

بخاری و مسلم از جابر  رضی الله عنه  روایت نموده‏اند که: وی با پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  در جنگ نجد به جهاد رفته بود. هنگامی که رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  برگشت، او را در دره‏ای که پر از درخت عضاء[1] بود خواب چاشت فرا گرفت، و مردم در سایه درخت‏ها به خاطر قرار گرفتن در سایه متفرق شدند و پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  زیر سایه درختی بود، و شمشیر خود را در آن آوایزان نموده بود، جابر می‏گوید: اندکی خواب نموده بودیم، که ناگهان پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  ما را فراخواند، و ما نیز به او پاسخ دادیم، و متوجه شدیم که بیابانگردی نزدش نشسته است، پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «این شمشیرم را از نیام کشید و من خواب بودم و بیدار شدم دیدم که شمشیر برهنه در دستش است و گفت: تو را چه کسی از من باز می‏دارد؟ گفتم:اللَّه، گفت[2]: تو را چه کسی از من باز میدارد؟ گفتم: اللَّه، آن گاه شمشیر را در نیام انداخت و نشست»[3]. و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  او را با اینکه آن کار را نمود مواخذه و تعذیب نکرد.

و نزد بیهقی از جابر  رضی الله عنه  روایت است که گفت: رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  با محارب و غطفان در نخل[4] جنگید، و آن‏ها غفلتی رااز مسلمانان دیدند، در این اثنا مردی از ایشان که به او غورث بن حارث گفته می‏شد آمد، و بر سر پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  با شمشیر ایستاد و گفت: تو را چه کسی از من باز می‏دارد؟ گفت: «اللَّه» آن گاه شمشیر از دست وی افتاد، و پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  شمشیر را گرفت و گفت: «تو را چه کسی از من باز میدارد؟» گفت: اسیرگیر نیکو باش، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «گواهی می‏دهی که معبودی جز یک خدا نیست؟» گفت: نه، ولی با تو عهد می‏بندم که با تو نجنگم، و با قومی که با تو می‏جنگند نباشم، بنابراین پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  رهایش ساخت، بعد غورث نزد یاران خود آمد و گفت: از نزد بهترین مردم نزدتان آمدم، و بعد نماز خوف را متذکر شده است[5]. این چنین در البدایه (84/4) آمده است.



[1]- درخت بزرگ و خارداری است.

[2]- بار دوم.

[3]- بخاری (2910) مسلم (843).

[4]- مکانی است در نجد.

[5]- صحیح. بیهقی در الدلائل (3/ 168، 169).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...