سخن سخن سيدنا محمد پيامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم
وصف صحابه از سخن گفتن پیامبر صل الله علیه و آله و سلم
بخاری از عایشه رضی الله عنها روایت نموده که: پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم چنان سخن میگفت، که اگر شمارش گری آن را میشمرد، میتوانست آن را بشمرد[1]. و نزد وی همچنان از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: آیا تو را در شگفت نیندازم، ابوفلان آمد و در پهلوی حجره من نشست، و از پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم صحبت میکرد، و آن را به من میشنوانید، و من نماز میگزاردم، ولی قبل از این که نماز خود را تمام کنم برخاست، و اگر وی را در مییافتم، بر وی رد مینمودم که پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم چون شما شتابزده سخن نمیگفت[2]. این را احمد، مسلم و ابوداود نیز روایت نمودهاند، و در روایت ایشان آمده است: آیا تو را در مورد ابوهریره رضی الله عنه در تعجب نیندازم... و مانند آن را متذکر شده است. و نزد احمد از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: سخن پیامبر صل الله علیه و آله و سلم واضح و روشن بود، و هرکس آن را میفهمید، و به شتاب حرف نمیزد[3]. این را ابوداود هم روایت کرده است. و نزد ابویعلی از جابر یا ابن عمر رضی الله عنهم روایت است که گفت: در کلام پیامبر صل الله علیه و آله و سلم سکون یا آرامش وجود داشت[4]-[5]. و نزد احمد از انس رضی الله عنه روایت است که: وقتی پیامبرخدا صل الله علیه و آله و سلم سخن میگفت آن را سه مرتبه تکرار مینمود، و وقتی نزد قومی میآمد، سه مرتبه بر آنها سلام میداد[6]. این را بخاری نیز روایت نموده است. و نزد احمد از ثمامه بن انس روایت است که: انس وقتی سخن میگفت، آن را سه مرتبه میگفت، و متذکر میگردید که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم وقتی سخن میگفت، آن را سه مرتبه میگفت، و سه بار اجازه میخواست. و نزد ترمذی از ثمامه از انس رضی الله عنه روایت است که: پیامبر صل الله علیه و آله و سلم وقتی سخن میگفت، همان کلمه را سه مرتبه تکرار مینمود، تا از وی دانسته شود[7]. بعد از آن ترمذی گفته است: حسن، صحیح و غریب است. و نزد احمد از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت: از پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم شنیدم که میگفت: «با کلام جامع مبعوث شدم، و به رعب نصرت داده شدم، و در حالی که در خواب بودم کلیدهای خزانههای زمین برای من آورده شد، و در دستم گذاشته شد»[8].
این چنین این را بخاری روایت نموده است. و نزد ابن اسحاق از عبداللَّه بن سلام رضی الله عنه روایت است که گفت: رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم وقتی که مینشست زیاد صحبت مینمود و چشم خود را به طرف آسمان بلند نمیکرد[9]. این چنین این را ابوداود در کتاب الأدب از حدیث ابن اسحاق روایت نموده است. این چنین در البدایه (40/6 و 41) آمده است.
پشیمانى و ندامت عمروبن عاص به سبب کثرت سؤالش از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم
ترمذی[10] از عمروبنعاص رضی الله عنه روایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم در وقت صحبت خود بهسوی شریرترین قوم به خاطر جلب وی متوجه میگردید، وی در وقت صحبت خود بهسوی من نیز متوجه میشد، حتی [باری] گمان نمودم که من بهترین قوم هستم، و گفتم: ای پیامبر خدا من بهتر هستم یا ابوبکر؟ گفت: «ابوبکر»، گفتم: ای پیامبر خدا من بهتر هستم یا عمر؟ گفت: «عمر»، گفتم: ای پیامبر خدا من بهتر هستم یا عثمان؟ گفت: «عثمان»، و هنگامی که از پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم سؤال نمودم به من راست گفت[11]، و دوست داشتم که از وی نمیپرسیدم[12]. طبرانی از وی به مانند این را روایت نموده، و اسناد آن، چنان که هیثمی (15/9) گفته، حسن است، و در صحیح بعضی آن را بدون سیاق وی متذکر شده است.
[1]- بخاری (3567) ابوداوود (3654).
[2]- بخاری (3568) مسلم (2493).
[3]- صحیح. احمد (6/ 138) ابوداوود (3655) آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[4]- در نص «ترتیل أوترسیل» استعمال شده، که معانی وسیعی را در بر میگیرد، و در مجموع میتوان گفت: سخن را آراسته، آشکار، بدون تکلف، زیبا و ساده میگفت. م.
[5]- حسن. ابوداوود (4838) آلبانی آن را حسن دانسته است.
[6]- احمد (3/ 213) بخاری (95).
[7]- صحیح. ترمذی (3640) آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[8]- صحیح. احمد (2/ 264، 455) بخاری (2977).
[9]- ضعیف. ابوداوود (4837) آلبانی آن را ضعیف دانسته است.
[10]- الشمائل (ص25).
[11]- در نص آمده: «فصدقنی»، «برایم راست گفت»، و در المجمع آمده: «فصدّعنی»، «از من روی گردانید»، و این درست است. و معنای صورت اول چنین است: سخن حق را که ابوبکر و عمر... از من بهتراند، برایم گفت. م.
[12]- ضعیف. ترمذی در شمائل (329) در سند آن محمد بن اسحاق است که مدلس است و اینجا به شنیدن (سماع) تصریح نکرده است. (با صیغه عن – از – روایت کرده است).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر