توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

جواب عطسه كننده

 

جواب عطسه كننده

روش پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در این امر

طبرانی از ابن عمر  رضی الله عنهما  روایت نموده، که گفت: نزد پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  نشسته بودیم که عطسه نمود، گفتند «یرحـمك الله»، «خدا تو را رحم کند»، پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «یـهدیکم الله ویصلح بالکم»، «خداوند شما را هدایت نماید و حالتان را اصلاح گرداند»[1]. هیثمی (57/8) می‏گوید: در این اسباط بن عزره آمده، که وی را نشناختم، و بقیه رجال وی رجال صحیح‌اند. و احمد و ابویعلی از عایشه  رضی الله عنها  روایت نموده‏اند که گفت: مردی نزد پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  عطسه نمود و گفت: ای رسول خدا چه بگویم؟ گفت: «بگو: الحمدللَّه»، [حاضرین] گفتند: ما به او چه بگوییم؟ گفت: «بگویید: یرحمك الله»، آن مرد گفت: ای پیامبر خدا من به آنان چه بگویم؟ گفت: «به ایشان بگو: یـهْدِیکمُ الله ویصْلِحْ بَالُکمْ»[2]. هیثمی (57/8) می‏گوید: در این ابومعشر نجیح آمده، که لَین الحدیث می‏باشد، و بقیه رجال وی ثقه‏اند. ابن جریر و بیهقی این را از عایشه  رضی الله عنها  به مانند آن روایت نموده‏اند، چنان که در کنزالعمال (56/5) آمده است.

و طبرانی از ابن مسعود  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  به ما تعلیم می‏داد، که وقتی کسی از ما عطسه نمود به او جواب بگوییم[3]. اسناد آن، چنان که هیثمی (57/8) می‏گوید، جید است. و نزد وی همچنان از او روایت است که گفت: پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  به ما می‏آموخت که: «وقتی یکی از شما عطسه نمود باید بگوید: ­﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢، وقتی وی این را گرفت، باید کسی که نزد وی هست بگوید: «یرحـمك اللَّه»، و وقتی که او این را گفت، [عطسه کننده] باید بگوید: «يغفر الله ‏لي ولكم» «خداوند من و شما را ببخشد»[4]. هیثمی می‏گوید: در این عطا بن سائب آمده که مختلط شده است و ابن جریر از ام سلمه  رضی الله عنها  روایت نموده، که گفت: کسی در پهلوی خانه پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  عطسه نمود و گفت: «الحمد لله»، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «يرحمك الله»، باز کس دیگری در پهلوی خانه عطسه زد و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رب العالـمين حَمْدًا كَثِيرًا طَيِّبًا مُبَارَكًا فِيهِ»، «ستایش خدایی راست که پروردگار جهانیان است، ستایش فراوان، خوب و با برکت»، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «این بر آن نوزده درجه بلند شد»[5].

امتناع پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  از جواب عطسه کننده‏اى که حمد خدا را نگفت

بخاری، مسلم، ابوداود و ترمذی از انس  رضی الله عنه  روایت نموده‏اند که گفت: دو مرد نزد پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  عطسه نمودند، او به یکی از آن‏ها پاسخ داد[6]، و به دومی چیزی نگفت، به او گفته شد [که چرا؟] فرمود: «این حمد خدا را گفت، و آن حمد خدا را نگفت»[7]. این چنین در جمع الفوائد (145/2) آمده است.

و نزد احمد و طبرانی از ابوهریره  رضی الله عنه  روایت است که گفت: دو نفر نزد پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  عطسه نمودند، که یکی از دیگری شریف‏تر بود، شریف عطسه نمود و حمد خدا را نگفت، و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  به او پاسخ نداد، و دومی عطسه نمود و حمد خدا را گفت، و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  نیز جوابش را گفت، می‏گوید شریف گفت: من نزدت عطسه نمودم ولی جوابم را نگفتی، و این نزدت عطسه نمود و جوابش را گفتی؟ می‏گوید: پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «این خدا را یاد نمود، من نیز یادش نمودم، و تو خدا را فراموش نمودی، و من نیز فراموشت کردم»[8]. هیثمی (58/8) می‏گوید: رجال احمد رجال صحیح‌اند، غیر ربعی بن ابراهیم که ثقه و مأمون می‏باشد. این را بخاری در الأدب (ص136)، بیهقی، ابن نجار و ابن شاهین، چنانکه در الکنز (57/5) آمده، روایت نموده‏اند.

قصه ابوموسى با پسر و همسرش

و بخاری[9] از ابوبرده روایت نموده، که گفت: نزد ابوموسی  رضی الله عنه  در حالی داخل شدم، که وی در خانه‏ام الفضل[10] [دختر فضل] بن عباس  رضی الله عنهم  بود، عطسه نمودم ولی جوابم را نگفت، آن گاه ام الفضل عطسه نمود و او جوابش را داد، من به مادرم خبر دادم، هنگامی که ابوموسی نزدش آمد، مادرم به او ناسزا گفت، و افزود: فرزندم عطسه زد جوابش را نگفتی، و او[11] عطسه زد جوابش را دادی؟! ابوموسی به او گفت: من از پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  شنیدم که می‏گفت: «وقتی یکی از شما عطسه زد و حمد خدا را گفت، جوابش را بگویید و اگر حمد خدا را نگفت، جوابش را نگویید»، فرزندم عطسه زد ولی حمد خدا را نگفت، و من هم جوابش را نگفتم، ام الفضل عطسه زد و حمد خدا را به جای آورد، و من نیز جوابش را گفتم، [مادرم] گفت: خوب کردی[12].

عملکرد ابن عمر و ابن عباس  رضی الله عنهم  در این باره

و بخاری[13] از مکحول ازدی روایت نموده، که گفت: در پهلوی ابن عمر  رضی الله عنهما  بودم، که مردی از گوشه مسجد عطسه زد، ابن عمر  رضی الله عنهما  گفت: «يرحـمك الله إن كنت حـمدت الله»، «اگر حمد خدا را گفته باشی، خدا تو را رحمت کند»[14]، و بیهقی از نافع  رضی الله عنه  روایت نموده که: ابن عمر  رضی الله عنهما  وقتی که عطسه می‏زد، و به او گفته می‏شد: «يرحـمك الله»، می‏گفت: «يرحـمنا الله واياکم وغفرلنا ولكم»، «خداوند ما و شما را رحم کند، و برای ما و شما مغفرت نماید»[15]. این چنین در الکنز (57/5) آمده است. و بخاری در الأدب (ص136) مانند این را روایت نموده است. و بیهقی از نافع  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: مردی نزد ابن عمر  رضی الله عنهما  عطسه نمود و حمد خدا را گفت: ابن عمر به او گفت: بخل ورزیدی، چرا در وقت حمدت برای خدا، برای پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  نیز درود نگفتی. و از ضحاک بن قیس یشکری روایت است که گفت: مردی نزد ابن عمر  رضی الله عنهما  عطسه نمود و گفت: (الحمدللَّه رب العالمین)، عبداللَّه گفت: اگر آن را به این گفته: (والسلام علی رسول‏اللَّه)، تمام می‏نمودی بهتر بود. این چنین در الکنز (57/5) آمده است. و بخاری در الأدب (ص 135) از ابوجمره روایت نموده، که گفت: از ابن عباس  رضی الله عنهما  وقتی که به او جواب عطسه گفته می‏شد، شنیدم که می‏گفت: «عافانا الله واياكم من النار، يرحكم الله»، «خداوند ما و شما را از آتش در امان داشته باشد، خداوند رحم‌تان کند»[16].



[1]- ضعیف. طبرانی (12/ 411) در سند آن جهالت است. نگا: المجمع (8/ 57).

[2]- ضعیف. ابوداوود (5038) احمد (4/ 400) ترمذی (2739) از ابی موسی و همچنین احمد (6/ 79) ابویعلی (4946) از عایشه با سند ضعیف.

[3]- صحیح. طبرانی (10/ 162) نگا: المجمع (8/ 57).

[4]- ضعیف. طبرانی (10/ 162) در سند آن عطاء بن سائب است که صدوق است و دچار اختلاط گردید.

[5]- این چنین در الکنز (56/5) آمده، و گفته است: در سند آن اشکالی نیست.

[6]- گفت: یرحمک‏اللَّه. م.

[7]- بخاری (6221) مسلم (2991).

[8]- حسن. بخاری در ادب المفرد (932) و احمد (2/ 328) آلبانی آن را حسن دانسته است.

[9]- الأدب (ص 137).

[10]- وی بنت الفضل بن عباس یکی از همسران ابوموسی می‏باشد.

[11]- اشاره به ام‏الفضل همسر ابوموسی است. م.

[12]- صحیح. بخاری در ادب المفرد (941) آلبانی آن را صحیح دانسته است.

[13]- اللأدب (ص 136).

[14]- ضعیف. بخاری در ادب المفرد (936) در سند آن عمارة بن زاذان است که ضعیف است. آلبانی آن را موقوف ضعیف دانسته است.

[15]- صحیح. بخاری در ادب المفرد (933) آلبانی آن را صحیح دانسته است.

[16]- صحیح. بخاری در ادب المفرد (929) آلبانی آن را صحیح دانسته است (710) همچنین ابن حجر در فتح الباری (10/ 609).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...