توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ آبان ۵, جمعه

اصلاح در ميان مردم

 

اصلاح در ميان مردم

قصه خصومت اهل قبا و اصلاح پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در میان شان

بخاری[1] از سهل بن سعد  رضی الله عنه  روایت نموده که: اهل قبا در میان خود جنگ نمودند، حتی که یک دیگر را با سنگ زدند و این به پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  خبر داده شد، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «بیایید برویم در میان‌شان صلح کنیم». و نزد وی همچنان[2] از سهل روایت می‏کند که: در میان گروهی از بنی عمرو بن عوف چیزی واقع شد، آن گاه پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  با گروهی از اصحاب خود جهت صلح در میان آن‏ها به سوی‌شان حرکت کرد، و حدیث را متذکر شده است[3].

اصلاح پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در میان متخاصمین در وقت زیارت عبداللَّه بن ابى

بخاری[4] از انس  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: به پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  گفته شد: اگر نزد عبداللَّه ابن ابی بیایی [بهتر می‏شود]، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  با سوار شدن خری به طرف وی رفت، و مسلمانان با وی پیاده حرکت نمودند، و آن زمین شوره زاری بود، هنگامی که پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم نزدش آمد، عبداللَّه بن ابی بن سلول گفت: از من دور شو، به خدا سوگند، بدبویی خرت مرا اذیت نمود! آن گاه مردی از انصار از میان آن‏ها به او گفت: به خدا سوگند، خر پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  از تو خوشبوتر است! ومردی از قوم عبداللَّه بن طرفداری وی حرکت کردند، و یکدیگر را دشنام دادند، آن گاه رفیق‏های هردوی‌شان به طرفداری آن دو حرکت نمودند، و در میان آن دو گروه زد و خوردی با شاخهای خرما و با دست و کفش صورت گرفت. و به ما خبر رسیده است، که این آیه نازل شد:

﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَا [الحجرات: 9].

ترجمه: «و اگر دو گروه از مؤمنان با هم جنگ کنند میان‌شان اصلاح کنید»[5].

و در عیادت مریض حدیث اسامه  رضی الله عنه  که بخاری آن را روایت نموده گذشت، و در آن آمده: آن گاه مسلمانان، مشرکین و یهود شوریدند و یکدیگر را ناسزا گفتند، و نزدیک بود به جان یکدیگر حمله کنند، و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  آن‏ها را تا آن وقت به آرامش دعوت نمود، که خاموش شدند.

اصلاح پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  در میان اوس و خزرج

طبرانی از انس بن مالک  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: اوس و خزرج دو قبیله از انصار بودند، و در جاهلیت در میان‏شان عداوت و دشمنی وجود داشت، هنگامی که پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  نزد آن‏ها آمد، آن عداوت و دشمنی از بین رفت، و خداوند قلب‌هایشان را به هم نزدیک گردانید، در حالی که آن‏ها در یکی از مجالس خویش نشسته بودند، ناگهان مردی از اوس بیتی را مثال زد که در آن هجو خزرج بود، و مردی از خزرج بیتی را مثال زد، که در آن هجو اوس بود، و همینطور او بیتی را تمثیل آورد، و دیگری بیتی را تمثیل آورد، تا اینکه یکی بر جان دیگری حمله نمودند و سلاح‏های خویش را گرفتند، و برای نبرد حرکت نمودند، این خبر به پیامبر خدا  صل الله علیه و آله و سلم  رسید، و وحی[6] نازل شد، و او با سرعت در حالی که ساق‌هایش برهنه بود نزد آن‏ها آمد، و هنگامی که آن‏ها را دید، فریادشان نمود:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢ [آل عمران: 102].

ترجمه: «ای مؤمنان از خدا به حق ترسیدن از وی بترسید، و جز مسلمان نمیرید».

تا اینکه از آیه‏ها فارغ شد، آن‏گاه آن‏ها صلاح‏های خود را از خود دور کردند، و یکدیگر را در حالی که گریه می‏نمودند در آغوش گرفتند[7]. هیثمی (80/8) می‏گوید: این را طبرانی در الصغیر روایت نموده، و در آن غسان بن ربیع آمده، و ضعیف می‏باشد.



[1]- 371/1.

[2]- ص370).

[3]- بخاری (2693).

[4]- 370/1.

[5]- بخاری (2691).

[6]- در اصل: «الحی» آمده ولی ظاهر «وحی» است.

[7]- ضعیف. طبرانی در الصغیر (593) در سند آن غسان بن الربیع ضعیف است: (المجمع) (8/ 80).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...