توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ مهر ۲۵, سه‌شنبه

ترغيب اصحاب پيامبر صل الله علیه و آله و سلم به نماز

 

ترغيب اصحاب پيامبر  صل الله علیه و آله و سلم  به نماز

قول ابوبکر و عمر  رضی الله عنهما  درباره نماز

حکیم از ابوبکر  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: نماز امان خدا در روی زمین است. و ابن سعد از ابوالملیح روایت نموده؛ که گفت: از عمربن خطاب  رضی الله عنه  شنیدم که بر منبر می‏گفت: کسی که نماز نخواند مسلمان نیست. این چنین در الکنز (180/4) آمده است.

سخنان زید، حذیفه، ابن عُمرو ابن عَمرو  رضی الله عنهم  درباره نماز

عبدالرزاق از زیدبن ثابت  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: نماز مرد در خانه‏اش نور است، و وقتی که انسان برای نماز می‏ایستد، گناهانش بالای سرش آویزان می‏شود، و هنگامی که سجده می‏کند، خداوند به سبب آن گناهش را می‏بخشد. و عبدالرزاق از حذیفه  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: بنده وقتی وضو نماید، و وضویش را نیکو سازد و بعد از آن به نماز می‏ایستد، خداوند روبروی وی می‏ایستد و با وی راز و نیاز می‏کند، و از وی روی نمی‏گرداند، و منصرف نمی‏شود، تا اینکه او خودش منصرف شود یا به‌سوی راست و چپ نگاه کند. و عبدالرزاق از ابن عمر  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: نماز نیکی است، پروا ندارم که در آن کسی همراهم شرکت نماید. این چنین در الکنز (181/4) آمده است. و ابن عساکر از ابن عمرو  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت هر مسلمانی، که به زیارتی[1] از زمین یا مسجدی که از سنگ‌هایش آباد شده بیاید، و در آن نماز گزارد، زمین می‏گوید: برای خداوند در زمینش نماز گزارد، برای تو در روزی که با خدا ملاقات نمایی گواهی می‏دهم. و نزد عبدالرزاق از وی روایت است که گفت: در گردن آدم  علیه السلام  آبله برآمد، آن گاه وی نماز به جای آورد، و آن آبله به سینه‏اش سرایت کرد، باز نماز دیگری گزارد، آن گاه به محل بستن ازار در قسمت کمر رسید، باز نماز دیگری بر جای آورد آن گاه به قوزک پا رسید، بعد از آن نماز دیگری گذارد و آن آبله به انگشت ابهام رسید باز نماز دیگری خواند و آن آبله از بین رفت. این چنین در الکنز (181/4) آمده است.

سخنان ابن مسعود، سلمان و ابو موسی  رضی الله عنهم  درباره نماز

ابونعیم در الحلیه (130/1) از ابن مسعود  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: تا وقتی که در نماز هستی، گویا در حال زدن در پادشاهی! و کسی که در پادشاه را می‏زند، برای او باز می‏گردد. و نزد عبدالرزاق از وی روایت است که گفت: نیازهایتان را به وسیله نمازهای فرض برطرف نمایید. و نزد وی همچنان از او روایت است که گفت: نمازها برای آنچه در میان‌شان می‏باشند کفاره‏اند، البته در صورتی که از گناهان کبیره اجتناب شود. و نزد ابن عساکر از وی روایت است که گفت: نمازها کفاره‏اند برای آنچه که بعد از آن‏ها اتفاق می‏افتد، در انگشت ابهام پای آدم آبله‏ای بر آمد، بعد به کف قدم‌هایش سرایت کرد، باز به زانوهایش رسید، بعد به اصل جای بستن ازارش رسید، باز به بیخ گردنش رسید، آن گاه برخاست و نماز گزارد و از شانه‏هایش پایین آمد، باز نماز گزارد و به جای بستن ازارش پایین آمد، باز نماز گزارد و به زانوهایش پایین آمد، باز نماز خواند و به قدم‌هایش پایین آمد، باز نماز گزارد و آن آبله از بین رفت. این چنین در الکنز (181/4) آمده است.

و عبدالرزاق از سلمان فارسی  رضی الله عنه  روایت نموده است، که گفت: بنده وقتی به نماز برخیزد، گناهانش بر سرش گذاشته می‏شود، و قبل از اینکه از نمازش فارغ شود، از وی پراکنده می‏شوند، چنانکه خوشه‏های خرما پراکنده می‏شوند، و به‌سوی چپ و راست می‏افتند. و نزد ابن زنجویه از وی روایت است که گفت: وقتی بنده نماز بگزارد، گناهانش بالای سرش جمع می‏شوند، و وقتی سجده کند، آن‏ها چنان می‏ریزند، که برگ درخت می‏ریزد. و نزد وی همچنان از طارق بن شهاب روایت است که: وی شبی را نزد سلمان سپری نمود، و کوشش وی را در عبادت می‏دید، سلمان در آخر شب به نماز ایستاد، و گویا طارق آنچه را که گمان می‏نمود ندید، و آن را برای وی متذکر گردید، سلمان گفت: بر نمازهای پنجگانه مداومت و توجه داشته باشید، چون این‏ها کفاره این گناهانند، البته در صورتی که مرتکب قتل نشود، و وقتی مردم شب کنند بر سه حالت می‏باشند: کسی از آنان چنان می‏باشد، که برایش نفع می‏باشد و نه ضرر، و کسی از آنان چنان می‏باشد که برایش ضرر می‏باشد و نه نفع، و کسی از آنان چنان می‏باشد، که برایش نه نفع می‏باشد و نه ضرر، مردی که تاریکی شب و غفلت مردم را غنیمت می‏شمرد، و بر می‏خیزد و تا صبح نماز می‏گزارد، این همان کسی است که برایش نفع است و نه ضرر، و مردی که غفلت مردم و تاریکی شب را غنیمت می‏شمرد و دست به گناه می‏زند، این همان کسی است، که برایش ضرر است و نه نفع و مردی که نماز عشاء را می‏گزارد و می‏خوابد، این همان کسی است، که نه برایش نفع است و نه ضرر، و زنهار که به شتاب روی!! میانه روی اختیار نما و مداومت کن. این چنین در الکنز (181/4) آمده است. این را طبرانی در الکبیر از طارق بن شهاب به مانند آن روایت کرده، و رجال آن موثق‏اند، چنانکه هیثمی (300/1) گفته است. و عبدالرزاق از ابوموسی اشعری  رضی الله عنه  روایت نموده، که گفت: بر جان‏های خود آتش می‏افروختیم[2]، و وقتی نماز فرضی را می‏گزاردم، نماز ما قبل خود را از بین می‏برد، باز بر نفس‏های خویش آتش می‏افروختیم، و وقتی نماز را می‏گزاردیم، نماز، ماقبلش را از بین می‏برد. این چنین در الکنز (182/4) آمده است.



[1]- ممکن است «زیاره» تصحیفی باشد از «رباوه» که جای بلند و مرتفع زمین را افاده می‏کند.

[2]- یعنی: مرتکب گناه می‏شدیم، که سبب آتش است. م.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...